پنج شنبه 24خرداد ماه 1401* شماره 272، هفته سی و نهم*مقاومت و پایداری
صنعت خلاق، اقتصاد پایدار
نویسنده در این کتاب به دنبال ارتباط دادن حوزه وسیع صنایعدستی با مباحث کلانتر در زمینه تولید پایدار، صنایع خلاق و فرهنگی، زندگی اخلاقی، کار مطلوب و جایگاه ساخت با دست و اشیای دستساز در زندگی روزمره است. نویسنده معتقد است، نتایج پژوهشهای علمی این کتاب، به دانشافزایی در زمینه صنایع خلاق، کار فرهنگی و تأثیر رسانههای اجتماعی بر تشکیل هویت و گفتمان هویتی منجر میشود. مجموعه مباحثی که نویسنده به آن میپردازد مسائلی است که جامعه صنایعدستی در سطح کلان جهانی با آن درگیر است؛ مسائلی نظیر نقش اینترنت در انفجار کسبوکارهای کوچک خلاق با محوریت زنان و کار در خانه، جایگاه صنایعدستی در سیاست و گفتمان صنایع خلاق و توجه فزاینده به توسعه کسبوکار و بازاریابی. کتاب «صنایع دستی و اقتصاد خلاق» که در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات ترجمه شده است.
«احیای صنایع دستی»، «صنایع دستی به عنوان یک صنعت خلاق»، «اصالت مواد و رنسانس اشیای دستساز»، «کسبوکارهای کوچک صنایع دستی، جنسیت و روابط کار و زندگی»، «ساخت شخصی و بازاریابی برای استادکار صنایع دستی» و «کار صنایع دستی و زندگی مطلوب: امکانهای اقتصاد خلاق» عناوین شش فصل این کتاب است.
سوزان لاکمن، استاد مطالعات فرهنگی دانشگاه جنوب استرالیا تلاش میکند تا در این کتاب به این پرسشها پاسخ دهد که چرا امروزه شاهد رشد قابلملاحظه اقتصاد اشیای دستساز هستیم؟ جایگاه صنایع دستی در اقتصاد خلاق چیست؟
شناسنامه کتاب:
عنوان کتاب: صنایع دستی و اقتصاد خلاق
نویسنده: سوزان لاکمن
مترجم: شهاب طلاییشکری
ناشر: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات
تعداد صفحات: 336 صفحه
تقاضای اجناس سفارشی و دستساز توسط مصرفکنندگان به ما در خصوص بازار مصرف معاصر چه میگوید؟ مدلهای کار فرهنگی کلیدی که زیربنای این موضوع را تشکیل میدهند، بهویژه خردهکارآفرینی، خوداشتغالی، فروش آنلاین، کار از خانه و تطبیق آن با وظایف خانوادگی، چیستند؟
با توجه به نقش کمرنگ صنایع دستی ایران در اقتصاد ملی، بهرغم داشتن 356 رشته و زیررشته، و نبود منابع علمی غنی و مطلوب درخصوص صنایع دستی و اهمیت کم آن از نظر جامعه دانشگاهی کشور، امید است این اثر بتواند گام مهمی در رفع نیاز پژوهشی این حوزه بردارد و موجب رشد و شکوفایی فرهنگی و اقتصادی صنایع دستی ایران شود.
پنج شنبه 19خرداد ماه 1401* شماره 265، هفته سی و هشتم*مقاومت و پایداری
ظهور عصر معنویت
این کتاب که از سلسله مباحث معرفت دینی با عنوان «امام خمینی (ره) و خودآگاهی دینی» است، به بررسی جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی و نقش آن در حال و آینده جهان پرداخته میشود. نویسنده کتاب با استناد به اندیشههای امام خمینی (ره) بیان میدارد که خودآگاهی، آن نوع از آگاهی است که به عمق جان انسان سرایت کرده و انسان احساس میکند که حقیقت سراسر وجودش را فرا گرفته است. بر طبق اندیشههای امام، انقلاب اسلامی حقیقتی تاریخی است که با تمدن و تفکر غرب فاصله دارد و عالمی که انقلاب اسلامی به بشریت عرضه میکند با عالمی که فرهنگ مدرنیته به میان آورده است، تفاوت ماهوی دارد. با ورود به عالم انقلاب، حقایقی در افق روح انسان آشکار میشود که به کلی از روحیة فردگرایی فاصله میگیرد و حقیقت را در گستردگی احساس مسئولیت نسبت به سرنوشت سایر انسانها مییابد.
بنابراین نگریستن به انقلاب با عینک غربی منجر به آن خواهد شد که هرگز حقیقت واقعی انقلاب را درک نکنیم.
1- نویسنده با اعتقاد به این که دنیای مدرن دیگر جایی در عالم ندارد، به انقلاب اسلامی به عنوان روح معنوی این عصر که هرگز کهنه نمی شود، نظر دارد و خواننده را متوجه این امر مهم می کند که در عصر گسترش عالَم غربی که سعی دارد سایر ملل را بی عالَم و بی تاریخ کند، انقلابی متولد شده که در جوهر و ماهیت خود، تحولی است بیرون از حوزه فکر و تمدن غربی، و بر همین اساس تذکر می دهد آن انقلاب را با عینک غربی ننگریم که هرگز به حقیقت آن آگاهی نمی یابیم. زیرا به گفته میشل فوکو: «وقتی ایرانیان از حکومت اسلامی حرف می زنند، وقتی جلوی گلوله در خیابان ها، آن را فریاد می زنند، ... و با این کار شاید خطر یک حمام خون را به جان می خرند... به نظر من به واقعیتی می اندیشند که به ایشان بسیار نزدیک است... چون کوششی است برای این که سیاست، یک بُعد معنوی پیدا کند».
2- توجه به تفاوت ذاتی دو رویکرد متفاوت نسبت به زندگی در این دوران، رمز کلیدی کتابی است که روبه روی خود دارید. عبور از نوعی زندگی که آرمان های خود را در فرهنگ مدرنیته دنبال می کند و رویکرد به نوع دیگری در زندگی است که می خواهد از طریق انقلاب اسلامی، از غرب و فرهنگ مدرنیته عبور کند و زندگی زمینی را به آسمان متصل گرداند.
3 - روح حاکم بر زمانه که تحت تأثیر فرهنگ مدرنیته است، آنچنان آشفته است که انسان به راحتی معنی حادثه ای را که آمده است تا ماوراء فرهنگ مدرنیته، متذکر رجوع بشر به آسمان باشد، نمی فهمد و لذا نسبت به فهم جایگاه انقلاب اسلامی در این دوران گرفتار برداشت های از پیش ساخته می شود که آن برداشت ها دیواری در برابر فهم او و فهم انقلاب اسلامی می کشد. نویسنده تلاش کرده با توجه به این امر، ماوراء نگاه مدرنیته، انقلاب اسلامی را بنمایاند. زیرا که باید مواظب باشیم انقلاب اسلامی را در حد فهم های محدود ننگریم وگرنه بی توجه به حقیقت روحانی و جایگاه تاریخی آن، سخن گفته ایم.
4 - ممکن است در ابتدا به مؤلف ایراد گرفته شود که نگاه او به انقلاب اسلامی، نگاهی آرمانی است که با واقعیت آن متفاوت است، ولی وقتی حقانیت سخن روشن می گردد که سعی شود به همه زوایایی که در رابطه با انقلاب اسلامی در کتاب توجه داده شده، عنایت گردد، در آن صورت است که معلوم خواهد شد چرا إصرار می شود انقلاب اسلامی یک رستاخیز در همه جهان امروز است و همچون روز حساب جایگاه هرکس را تعیین می کند.
5 - زبان فرهنگِ مدرنیته که ما نیز با تأسیس اولین دبستان، قبل از انقلاب مشروطه با آن آشنا شدیم و بعد به وسیله آن فکر کردیم، زبانی نیست که بتواند جایگاه انقلاب اسلامی را تبیین کند و به همین جهت مؤلف محترم سعی فراوان کرده تا ماوراء گفتمانی که تحت تأثیر فرهنگ غرب است، ذات انقلاب اسلامی را بنمایاند تا حقیقتاً با چهره واقعی انقلاب اسلامی روبه رو شویم و همین امر موجب شده که در بعضی موارد خواننده به زحمت بیفتد و آرامش خود را در حین مطالعه کتاب از دست بدهد، چون یا واژه ها را ناآشنا می بیند و یا افقی که به میان می آید افقی نیست که خواننده عادت کرده باشد از آن افق بنگرد.
6 - مؤلف محترم با توجه به این قاعده که «با آغاز عهد تازه، تأثیر آن چه به گذشته تعلق دارد، کم می شود» روشن می کند که چگونه با حضور انقلاب اسلامی در عالم، عهد الهی از یاد رفته بشر به او برمی گردد و در آن راستا فرهنگ غربی در عالَم به سرعت فروکاسته می گردد و به این دلیل باید به آینده انقلاب اسلامی امیدوار بود.
* درباره نویسنده:
استاد اصغر طاهرزاده متولد 1330 می باشند. ایشان پس از اخذ دیپلم در سال 1350، در رشته زمین شناسی وارد دانشگاه اصفهان شدند و در همین سال پس از آشنایی با مبانی فکری امام خمینی (ره) و کتاب ولایت فقیه یگانه محور زندگی خود را دین تعیین نمودند. (دینی که از سیاست جدا نیست.)
استاد طاهر زاده پس از فراغت از دانشگاه در حین اشتغال به کار در یکی از شرکت های مهندسی در تهران، مطالعات حوزوی را آغاز نمودند و بالاخره به توصیه شهید بهشتی (ره) جهت کمک به تحقق انقلاب اسلامی به استخدام در وزارت آموزش و پرورش درآمدند و در کنار آن نیز مطالعات حوزوی را در قم دنبال می کردند. همواره دغدغه اصلی ایشان توجه به فرهنگ عمیق و ناب اسلامی و فهم و ارائه آن بوده است و جلسات تفسیر قرآن و نهج البلاغه و شرح روایات معصومین را طرح ریزی نمودند که تاکنون ادامه دارد.
استاد طاهرزاده عمدتاً تحت تاثیر حکمت متعالیه ملاصدرا و عرفان محی الدین است و امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی (ره) و آیه الله جوادی آملی حفظه الله تعالی را برای خود نمونه خوبی از تفکر دینی و تحرک سیاسی اجتماعی میداند و معتقد است اگر سازمان فکری جامعه ما از چشمه ناب تفکر این بزرگواران سیراب شود، سعادتی را که دین اسلام برای آنها آورده ، بدست خواهند آورد.
* دیگر آثار نویسنده:
عنوان کتاب: امام خمینی وخودآگاهی تاریخی
نویسنده: اصغر طاهرزاده
ناشر: لب المیزان
تعداد صفحات: 220 صفحه
مقام لیله القدری حضرت فاطمه (علیها السلام)/ حقیقت نوری اهل بیت (علیه السلام)/ آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین/ مبانی معرفتی مهدویت/ کربلا/ مبارزه با پوچی / فرهنگ مدرنیته و توهّم/ انسان از تنگنای بدن تا فراخنای قرب الهی/ خویشتن پنهان/ معرفه النفس و الحشر (ترجمه تنقیح اسفار جلد 8 و 9)/ از برهان تا عرفان/ معاد/ بازگشت به جدیترین زندگی/ مبانی نظری نبوت و امامت/ انقلاب اسلامی/ بازگشت به عهد قدسی/ آن گاه که فعالیت فرهنگی پوچ میشود/ رمضان/ دریچه رویت/ ولایت فقیه/ موافقت ها و مخالفتها/ زن آنگونه که باید باشد/ جایگاه رزق انسان در هستی
* فهرست مطالب کتاب:
مقدمه/ مقدمه مؤلف/ امام خمینی «رضوان الله تعالی علیه» و خودآگاهی تاریخی / تفاوتِ جهل، آگاهی و خودآگاهی/ چگونگی ارتباط با انقلاب اسلامی/ روش امام خمینی «رضوان الله تعالی علیه» در مقابله ی با غرب/ مغالطه ای آشکار/ امام خمینی «رضوان الله تعالی علیه» و زندگی در زمانه/ خطر اصلی/ دل آگاهی/ فلسفه ی سیاسی انقلاب اسلامی/ برنامه های مقابله با حکومت دینی/ عهد امام خمینی «رضوان الله تعالیعلیه»/ عهد انسان با خدا / انسان بی ذکر/ امام خمینی «رضوان الله تعالی علیه» و احیاء عهد الهی انسانی / عهدی که کهنگی نمی پذیرد/ عهد با امام خمینی، عهد با خود/ سیری از غرب زدگی به سوی اسلام/ عهد ورود به اصالت ها/ امام خمینی «رضوان الله تعالی علیه» و زبان تفکر دوران معاصر/ ریشه ی مشکلات/ تضاد ذاتی فرهنگ غرب با اسلام/ اتمام حجت/ ریشه ی بحران های جهان/ تجلیل واقعی؟/ زندگی در واقعیات/ امام خمینی «قدس سره» مقام ثابت عصر/ عدول قرن
راه رهایی از روزمرگی/ ثابتات ابدی/ امام خمینی «رضوان الله تعالی علیه» ثابت عصر/ مقام جامعیت ثابت عصر/ فرهنگ مدرنیته و عدم درک عقل قدسی/ اقدامات تاریخ ساز/ برگشت به معنی زندگی/ سکولار پنهان/ مدرنیته و اشرافیت خواص/ باطن های غیر انقلابی/ شاخصه های انقلاب اسلامی/ نجات از فرسودگی/ مدینة الله، مدینة الشیطان/ آفات بریدن از حق/ آشتی با جهانِ خدا/ پلورالیسم و مدینه ی أهواء/ مدینة الله و به وحدت رسیدنِ کثرت ها/ انتظار ما از انقلاب اسلامی / نقش امام خمینی«قدس سره» در احیای حکومت دینی در جهان معاصر/ علم به جای دین! / انقلاب اسلامی؛ گمشده ی مردم جهان/ انقلاب اسلامی و تغییر مبنای سیاست در جهان/ رسالت تاریخی ملت ایران/ روح حاکم بر تکنولوژی غربی/ امام خمینی «رضوان الله تعالی علیه» خط توحیدی قرن معاصر/ انقلاب اسلامی و نظر به امپراطوری عظیم اسلامی/ انجام وظیفه تا مرز خطرناک ترین شرایط/ رمز احیاء عزت اسلامی/ قرائت امام خمینی «رضوان الله تعالی علیه» از اسلام، گوهر حیات آینده جهان/ هنر شناخت زمانه/ انقلاب اسلامی و عبور از فرهنگ شرک/ اراده ی بشر در عبور از مدرنیته/ آینده ی جهان و انقلاب اسلامی/ انقلاب اسلامی و توان نفی موانع/ جهانی بودن و همیشگی بودنِ انقلاب اسلامی/ سیری به سوی پیش بینی توطئه ها/ ضعفی که از آن رنج می بریم/ ریشه ی تاریخی شخصیت امام خمینی«رضوان الله تعالی علیه»/ مبانی علمی و عقلی ولایت فقیه/ تضاد فرهنگ غربی با تفکر حکیمانه/ تنها راه!
* کتاب «فرزندم این چنین باید بود ﴿تعلیم و تربیت در منظر علی ﴿ع ﴾: شرح نامه 31 نهج البلاغه» از نویسنده در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان موجود است.
پنج شنبه 12خرداد ماه 1401* شماره 258، هفته سی و هفتم*مقاومت و پایداری
از حلقوم محرومان و ستمدیدگان
سرآغاز ترانه های مقاومت، مرثیه ای بر زندگی تباه شده و روزگار به هدر رفته و آخرین کلام این ترانه ها رثایی است در سوگ انسان های زنده که به مرگ تدریجی دل سپرده اند. ترانه های مشرقی، ترانه های سرزمین سیاهان آفریقا، سرخ پوستان، چرکین جامگان یا کارگران معدن، ترانه های کابوها و گاوچرانان، لولیان عشایر و کوچی های دشت و بیابان و... از ترانه های کتاب است.
ترانه های مقاومت، گل واژه های ادبیات مردمی و سرآغاز روایت حدیث خفته در چشمان رنجدیدگان سینه چاک دیارهای دوردست است. ترانه هایی که از حلقوم محرومان و ستمدیدگان به گونه ای نغز برخاسته و بر دلها می نشیند. ترانه های که به آوای بلند فریاد برمی دارند، که هان! ای خفتگان خواب گران ـ پنبه از گوشهایتان برگیرید، و پلکهای سنگین خواب برگرفته تان را از هم بگشایید و لختی خیره بر ما بنگرید. که چه سان استخوان به زیر رنج و حرمان خود می سازیم و لب از لب نمی جنبانیم، مگر آن دم که جانمان به لب برسد. آنگاه دیگر احدی را یارای دوختن لبه ای فریادآمیز ما نخواهد بود. این هفت ترانه و ترانه های دیگر از، کشورهای متفاوت و قاره های مختلف است که در یک چیز به هم مشترکند و آن درد مشترک آنانند.
هفت ترانه اول، ترانه های مشرقی اند که غم غربت بزرگی از گهواره تمدن را بر آدمهای متمدن امروز بازگو می کند که در کنار آنان چه حرمانهایی که خاک می شوند و دودی از آن برنمی خیزند.
هفت ترانه دوم، ترانه های سرزمین سیاهان آفریقا و جهان سیاهان که بر محرومیت شان صحه گذاشته و خواب را بر سپیدجامگان آشفته کرده اند.
عنوان کتاب: ترانه های مقاومت: هفت ترانه ها به ضمیمه ترانه ای دیگر
نویسنده: جابر عناصری
ناشر چاپی: سوره مهر
تعداد صفحات: 131 صفحه
هفت ترانه سوم، ترانه های سرخ پوستان جهانند که هنوز برده می شوند و سرزمین های آبایی شان به جرم سرخ پوست بودن اشغال، تا جهان بدون سرخ، سپید بیاید که چه زیبا رنگی است!
هفت ترانه چهارم، ترانه های چرکین جامگان یا کارگران معدن در سراسر جهان است که هنوز له می شوند و چرخهای اقتصادی و صنعتی جهان بر آنان می گذرند.
هفت ترانه پنجم، ترانه های کابوها و گاوچرانانی است که در نبود آن، جهان لباس خشونت می پوشد و انسان پوکیده می شوند، چون ترانه های که بر پوکیدگی و بی هویتی انسان معاصر توسط آنان به سرایش درآمده اند.
هفت ترانه ششم، هفت ترانه ای است از لولیان عشایر و کوچی های دشت و بیابان که حافظان و نگهدارنده نیکوی فرهنگ بومی و اصالت زندگی اند.
اشک حسرت بر گور خاطرات، خاطره های حسرت گونه است بزرگ که در شرایط غربت، دچار خفت و خواری و اسارت و بردگی شده اند. سر آغاز این ترانه ها، مرثیه ای بر زندگی تباه شده وروزگار به هدر رفته و آخرین کلام این ترانه ها رثایی است در سوگ انسانهای زنده که به مرگ تدریجی دل سپرده اند. اشعار و ترانه های قومی مندرج در این مجموعه نای شبانان بره گم کرده را به نوا در می آورد و هر دم از بیداد و عصیان سخن می گوید.
جابر عَناصِری (متولد 10 اردیبهشت 1324 شمسی در اردبیل - متوفی 28 فروردین 1395 در تهران) شاهنامهپژوه، ایرانشناس، تعزیهشناس ایرانی و دکترای فلسفه از دانشگاه تهران بود. جابر عناصری در سال 1324 در اردبیل به دنیا آمد؛ تحصیلات مقدماتی را در شهر اردبیل و تحصیلات متوسطه را در دارالفنون تهران با کسب مقام اول در رشته ادبی در میان تمامی دانشآموزان ایران به انجام رساند و سپس وارد دانشگاه تهران شد و تا سطح دکتری فلسفه و علوم تربیتی در ایران و کسب تخصص در مردم شناسی در انگلستان (دانشگاه لندن) به تحصیل ادامه داد. تخصص عناصری در مردمشناسی، مردمشناسی عشایری (عشایر فلات ایران و افغانستان، و ترکیه) بوده و به ویژه بر عشایر شاهسون و سنگسر تمرکز داشته است. عناصری علاوه بر فارسیگویی شیوا و فارسینویسی سره، و تسلط بر آذری در حد ترجمه و نویسندگی ادبی، به زبان انگلیسی، سنگسری و برخی زبانها و لهجههای مختلف افغانستان و مغولستان، ترکی استانبولی، و ترکی باکو مسلط بوده است. وی برای مدتی مسئولیت بخش ایلی و عشایری و سپس ریاست اداره فرهنگ عامه را بر عهده داشته است. حوزه فعالیت علمی او به صورت میانرشتهای و ترکیب فلسفه هنر و زیباییشناسی، با مطالعات قومی، ایرانشناسی و مردمشناسی عشایری، و هنرهای فولکلور به ویژه نمایشهای آیینی حوزهی تمدنی ایران بزرگ بوده است.
شناخت اساطیر ایران: براساس طومار نقالان (پیوست: داستانهایی از شاهنامه و ...)- (موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان)/ جنگ تعزیه از مدینه، تا مدینه، مجموعه چهل مجلس شبیه خوانی/ سلطان کربلا-(موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان) / شهادت، مه جبینان گل جمال، چهار مجلس شبیه خوانی، برای نوجوانان و جوانان/ بررسی اشعار بیضای اردبیلی از دیدگاه علوم بلاغی/ شبیه نامه امام زاده محمد تقی (ع) مدفون در رودهن / شبیه نامه ی سیدجلال الدین اشرف (ع) (گیلان - آستانه ی اشرفیه)/ مناجات در رمضان/ مردم شناسی و روانشناسی هنری (موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان)/ تجلی دروازه ماه در آیینة اساطیر و فرهنگ عامة ایران(موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان)/
پنج شنبه 5 خرداد ماه 1401* شماره 251، هفته سی و ششم* مقاومت و پایداری
حروف الفبای جنگ
مجموعه کتاب های راوی کتاب خاطره نیست و هست. کتاب تاریخی سیاسی و یا جغرافیایی نظامی هم نیست و هم هست. همه این ها را با هم دارد. این کتاب ها مجموعه ای از حروف الفبای جنگ در منطقه مورد نظر را در خود دارد. راوی باید با توجه به توانایی خویش و شناخت مخاطب جمله های مورد نیاز او را از این الفبا بیافریند. به قول نویسندگان: «این مجموعه یک تلاش ابتدایی است و جای تکمیل بسیار دارد و ادعایی درباره جامعیتش نداریم هرچند سعی نموده ایم از تجربه اثرهایی که پیش از این خلق شده است بهره ببریم و قدمی جدیدتر برداریم.». این کتاب روایتی ست از مقاومت مردمی در خرمشهر و آزادی افتخار آمیز خرمشهر. لحظه هایی که تنها گوشه ای از آن می تواند تا سال ها ضامن هویت ملی ما باشد.
مجموعه کتاب های راوی کوششی است از سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس و بسیج چاپ و توزیع گردیده است. جعفر شیر علی نیا و سعید زاهدی پدیدآورندگان این مجموعه کوشیده اند تا معرفی مناطق عملیاتی استان خوزستان در دوران دفاع مقدس را از زوایای گوناگون جغرافیایی، تاریخی، عملیاتی و روایی مورد بررسی قرار دهند. این مجموعه ده جلدی اهواز، دشت فتح المبین، فکه، دشت آزادگان، هویزه، طلائیه و زید، شلمچه، خرمشهر، آبادان و اروند را به خوانندگان معرفی می نماید.
* در بخشی از این کتاب می خوانیم:
"وقتی اهداف عراق در جنگ سریع برآورده نشد، روز هفتم جنگ، صدام پیش نهاد آتش بس داد.
عنوان کتاب: قلب مقاومت روایت خرمشهر
نویسنده: جعفر شیرعلی نیا، سعید زاهدی
زیر نظر: فتح الله جعفری
ناشر: انتشارات فاتحان
تعداد صفحات: 158 صفحه
امام گفت: «صدام حسین دستش را دراز کرده برای این که با ما مصالحه کند. ما با او مصالحه ای نداریم. تکلیف ما این است که از اسلام صیانت کنیم و حفظ کنیم اسلام را. کشته شویم تکلیف را عمل کرده ایم، بکشیم هم تکلیف را عمل کرده ایم.»"
- جعفر شیرعلی نیا
جعفر شیرعلی نیا، متولد 1357، پژوهشگر برجسته تاریخ دفاع مقدس است. از جعفر شیرعلی نیا کتاب های متعددی از جمله «بحران بالا می گیرد»، «جبهه میانی»، «جبهه جنوب»، «دایره المعارف مصور تاریخ جنگ ایران و عراق»، «دایره المعارف مصور تاریخ یهودیت و صهیونیسم» و «هشت سال این گونه گذشت» منتشر شده است. جعفر شیرعلی نیا در رشته فیزیک هسته ای تحصیل کرده و درس خوانده است، اما گرایش به تاریخ او را به 12 سال مطالعه مستمر واداشت تا به صورت خصوصی در اتاق کاری که در خانه اش قرار دارد، تحقیق کند و بخواند.
نتیجه این سال های پر از مطالعه کسب اطلاعات تاریخی درباره جنگ ایران و عراق و اتفاقات سیاسی قبل و بعد از انقلاب شده است. مهم ترین نتیجه این مطالعات چاپ دو کتاب دائره.. المعارف مصور درباره جنگ و امام خمینی است. دائره.. المعارف مصور تاریخ زندگی امام خمینی در انتشارات سایان به چاپ رسیده است که کیفیت خوب کاغذ و 1270 قطعه عکس مخدوش نشده و مرتبط با موضوعات و وجود صفحات گاهشماری همگی جذابیت این کتاب را افزایش داده است.این دائره.. المعارف با تولد ایشان آغاز می شود و تا زمان وفات ایشان به همراه انبوهی از منابع متعدد ادامه پیدا می کند. از این نویسنده کتاب های «دایره المعارف مصور تاریخ یهودیت و صهیونیسم»، «دایره المعارف مصور تاریخ زندگی امام خمینی»، «روایتی از زندگی و زمانه حضرت آیت الله سیدعلی خامنه ای» و «روایتی از زندگی و زمانه اکبر هاشمی رفسنجانی» در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان موجود است.
- سعید زاهدی:
این نویسنده و پژوهشگر تا کنون کتاب های یک روایت معتبر دربارهی انفجار دفتر نخستوزیری اثر سعید زاهدی/ روایتهای موازی؛ مقایسه تطبیقی انقلاب اسلامی ایران با انقلابهای فرانسه و روسیه / بیراهههای نظریه جامعهشناختی اثر سعید زاهدی/ استعمار زدایی از روش: تحقیق علمی و مردمان بومی را تالیف و منتشر کرده است.
پنج شنبه 29 اردیبهشت ماه 1401* شماره 244، هفته سی و پنجم* مقاومت و پایداری
تنور آزادی خواهی
ادبیات پایداری و یا مقاومت به ادبیاتی گفته میشود که تحت تأثیر شرایط و اوضاعی مانند نبود آزادیهای فردی و اجتماعی، اختناق و استبداد داخلی، غصب سرمایههای اجتماعی و فردی و…، شکل میگیرد. این شرایط و اوضاع در تمامی حوزههای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و…، به وجود میآید. طنز، هجو، هزل، نمایشنامه، داستان، سرودهای روشنفکرانه و معترضانه، همگی در حوزۀ ادبیات مقاومت قرار میگیرند. با این پیشبیان میرسیم به این که شهروندان افغانستان در زمان تجاوز سرخ و سیاه و با سلب آزادیهایشان تاب نیاوردند و دست به مقاومت زدند. هر کسی که هر چه در توان داشت در این مبارزه سهم گرفت. شاعران و هنرمندان فراوانی با استفاده از کارهای فرهنگی و هنری خود در کنار مبارزان سلاح بردوش ایستادند و تنور آزادیخواهی را گرم نگهداشتند.
فرآوردهای این شاعران و هنرمندان در کتاب ها و جراید به صورت پراکنده نشر شده اند و اندک شمار مجموعههای نیز در این زمینه به نشر رسیده که تنها متنهای تولید شده در آن روزگاران را به نشر رسانده و کمتر کسی به تحلیل و موشکافی این فرآوردها پرداخته است؛ اما به تازهگی صالح محمد خلیق شاعر و پژوهشگر معروف افغانستانی همت به خرچ داده و «تأثیر شاهنامه بر شعر مقاومت افغانستان» را به بررسی کرده است.
شاهنامۀ فردوسی و پیوند آن با کشور و مردم افغانستان، تأثیر شاهنامه بر شعر حماسی فارسی افغانستان، شعر مقاومت جهان و افغانستان و جلوههایی از تأثیرگذاری شاهنامه بر شعر مقاومت افغانستان در کنار مقدمه و نتیجهگیری، عنوان بخشها و بحثهای آمده در این پژوهش است.
آقای خلیق در «چکیده» تأثیر شاهنامه بر شعر مقاومت افغانستان نوشته که در این پژوهش کوشش شده است تا دربارۀ شاهنامه و پیوند آن با مردم افغانستان و تأثیر آن بر شعر حماسی فارسی دری افغانستان روشنی انداخته شود و سپس با پیش درآمدی دربارۀ شعر مقاومت جهان و افغانستان، جلوههای گوناگون تأثیرگذاری شاهنامه بر شعر مقاومت افغانستان در گسترۀ واژگانی مانند کاربرد نمادهای اسطورهیی، نامهای جنگافزارها و واژگان دیگرِ آمده در شاهنامه در شعر مقاومت و به همین گونه تلمیحها و اشارهها بر داستانها و شخصیتهای شاهنامه در مقاومت بررسی گردند.
به باور آقای خلیق، شعر مقاومت افغانستان که بخش بزرگی از شعر معاصر فارسی دری را در تاریخ ادبیات این کشور تشکیل میدهد، با آنکه پدیدهیی است نو، اما ریشه در ژرفای شعر کهن این سرزمین دارد.
به نوشتۀ آقای خلیق: «متأسفانه تاکنون در راستای شناخت همه جانبۀ این گنجینۀ گرانارج ادبیات کشور کدام کار بنیادینی انجام نیافته است و تنها در حد چاپ و نشر چند دفتر جداگانه از این شعر و یا مقالههای پراکنده در بارۀ آن در نشریههای علمی و ادبی بسنده شده و بیم آن میرود که با گذشت روزگار آن همه جانمایههای معنوی نهفته در آن، یا مانند دستآوردهای دیگر جهادو مقاومت مردم افغانستان ناشناخته باقی بمانند و به دست فراموشی سپرده شوند و یا هم حتی در اثر از خود بیگانهگیها با ملاکهایی وارونه ارزشیابی گردند.»
تأثیر شاهنامه بر شعر مقاومت افغانستان شعرهای پایداری 59 شاعر افغانستانی با جلوههای از شاهنامه را از سالهای 1357 تا 1380 به بررسی گرفته است که این شاعران به ترتیب سال تولّد شان عبارت اند از: محمّدنبی مفتون، استاد خلیلالله، براتعلی فدایی هروی، عبدالکریم تمنّا، دکتر اسدالله حبیب، محمّدشاه واصف باختری، خلیلالله رئوفی، لطیف ناظمی، محمّدآصف فکرت، غلامیحیی جواهری، سرور آذرخش، نظامالدّین شکوهی، دکتر عبدالرّازق رویین، محمّدعاقل بیرنگ کوهدامنی، سیّد ضیاءالحق سخا، نصرالله پرتو نادری، احمدوحید مژده، عبدالرّحمان پرویز، جلیل شبگیر پولادیان، محمّدیونس طغیان ساکایی، عبدالقهّار عاصی، لیلا صراحت روشنی، صبورالله سیاهسنگ، فیّاض مهرآیین، عبدالقیّوم ملکزاد، حمیرا نکهت دستگیرزاده، راحله یار، اسدالله عفیف باختری، محمّد حسن حسینزاده، سیّد فضلالله قدسی، شجاعالدّین خراسانی، لطیف پدرام، محمّدآصف رحمانی، سیّد نادر احمدی، سیّد ابوطالب مظفّری، خالده لهیب نیازی، احمدضیا رفعت، محمّدکاظم کاظمی، عبدالفهیم فرند، عبدالقدیر روستا، کاوه آهنگ «شفق»، محمّدشریف سعیدی، عبدالسّمیع حامد، قنبرعلی تابش، محمّدحسین فیّاض، شهباز ایرج، خالده فروغ، محمّدصادق عصیان، علی یعقوبی شاهد، محمّدتقی اکبری، سیّد حمید حسینی، فایقه جوّاد مهاجر «ژمی»، علیحیدر وحید وارسته، عبدالوهّاب مجیر، محمود جعفری، حکیمه عارفی، پرویز آرزو، زهرا حسینزاده.
صالحمحمد خلیق فرزند صوفی محمدعیسی متولد در آدینه ای از آبان ماه 1334 مزارشریف- افغانستان است.
عنوان کتاب: تاثیر شاهنامه بر شعر مقاومت افغانستان
نویسنده: صالح محمد خلیق
تعداد صفحات: 334 صفحه
طراحی جلد: مهدی نیازی
برگآرایی: سیدعلی موسوی کوروشیان
خلیق از 4 دهه قبل شعر میسراید و داستان مینویسد. وی رئیس اداره فرهنگ استان بلخ و مدیر مسؤول و سردبیر روزنامه بیدار و مجلههای کیان و امالبلاد بود و از سال 1369 ریاست انجمن نویسندگان بلخ را به دوش دارد. از صالحمحمد خلیق تا کنون 21 دفتر شعر و 20 اثر پژوهشی و برگردانهایی از زبان روسی به زبان فارسی در زمینههای ادبیات و تاریخ و روزنامهنگاری به چاپ رسیده است. سبک شعرش نیمایی ست اما در کنار آن، غزل، قصیده و شعر سپید هم دارد. از میان شعرای ایرانی نیز علاقه وافری به «اخوان ثالث» و «ناظر ناظرپور» دارد.
پنج شنبه 22 اردیبهشت ماه 1401* شماره 237، هفته سی و چهارم* مقاومت و پایداری
حمله مدبرانه
تمدن چین باستان از اسرارآمیزترین تمدنهای بشری است. مردمان چینیان باستان آئینها و روشهایی دارند که سینه به سینه در طی قرنها منتقل شدهاند و حتی در عصر امروز شگفتانگیز به نظر میرسند. یکی از جذابترین آثار باقیمانده از این تمدن که بیش از 2500 سال قدمت دارد کتاب ارزشمندی است که به سانتزو، فرمانده بزرگ تاریخ چین منتسب است. کتاب هنر جنگ کتابی بسیار بزرگتر از زمانه خودش است. کتابی که میتواند راهنمای ارزشمندی، نه فقط در مبارزه بلکه در زندگی هر انسانی باشد.
هنرجنگ اثر سانتزو (سونتزو) فرماندهی چینی دوران پادشاهی وو، پانصد سال پیش از میلاد مسیح است. هنر جنگ در سال 1772 به فرانسه برگردانده شد و با عنوان «Art Militaire de chinois» به چاپ رسید. این ترجمه اولین ترجمه اروپایی هنر جنگ است. «لیونل گیلز» نویسنده و تاریخدان انگلیسی که متخصص تاریخ چین بود، این کتاب را در سال 1910 به انگلیسی برگرداند. عنوان ترجمه انگلیسی کتاب «the art of war» است.
هنرجنگ یکی از 7 کتاب برتر استراتژی در چین قدیم بود. گفته میشود این کتاب مورد توجه بسیاری از رهبران و فرماندهان جنگی 200 سال اخیر قرارگرفته است.
«ژوزف استالین» دیکتاتور شوروی و «مائوتسهتونگ»، اولین زمامدار جمهوری خلق چین، هم خواننده این کتاب بودهاند. کتاب هنر جنگ در سیزده بخش نوشته شده که به شرح زیر است:
عنوان کتاب: هنر جنگ؛ قدیمیترین رساله دنیا در مورد جنگ
نویسنده: سان تزو
مترجم: محمدجواد نعمتی
ناشر: انتشارات یوشیتا
تعداد صفحات: 80 صفحه
1- طراحی نقشه 2- شروع جنگ 3- حمله مدبرانه 4- آرایش تاکتیکی 5- انرژی 6- نقاط ضعف و قوت 7- رزمایش 8- انواع تاکتیک 9- راه انداختن ارتش 10- عوارض طبیعی زمین 11- انواع مختلف زمین 12- حمله با آتش 13- استفاده از جاسوسان
* در بخشی از کتاب میخوانیم
- رزمایش برای هر ارتشی مفید است. اما با یک گروه بینظم، خطرناکترین چیز است./ - اگر نبرد طول بکشد، منابع کشور کفاف تداوم نبرد را نخواهد داد./ - هیچ کشوری در دنیا نیست که از طولانی شدن جنگ نفع ببرد.
* هنرجنگ و بازار بورس
سلمان امین نویسنده جوان ایرانی در سال 95 کتاب «هنر جنگ در بازار بورس» را با اقتباس از هنرجنگ سان تزو نوشت. در این کتاب او تلاش کرده اصول سرمایهگذاری و شرایط بازار را میدان جنگ مقایسه کند و از راهنماییهای سان تزو برای موفقیت در بازار استفاده کند. به طور مثال او سرمایهای که شخص در اختیار دارد را برابر با زاغه مهمات در میدان جنگ در نظر گرفته و بر اساس آن به مقایسهها و تحلیلهایش ادامه داده است.
* ترجمه های فارسی
کتاب هنرجنگ در ایران بارها و بارها ترجمه شده است و انتشاراتهای مختلف آن را به شکلهای متفاوتی، از خلاصه تا متن کامل منتشر کردهاند. اولین بار دکتر «حسن حبیبی» دانشآموخته دانشگاه سوربن فرانسه در سال 1359 هنر جنگ را به فارسی برگرداند. این ترجمه را انتشارات قلم در آن سالها منتشر کرد. پس از آن ترجمههای بسیاری از این کتاب انجام شد. برای مثال دکتر محمدهادی موذن جامعی سال 89 این کتاب را ترجمه و انتشارات شهر آن را منتشر کرد. ترجمه دکتر «مهدی سمسار» از این کتاب نیز در بازار کتاب ایران موجود است که ناشر ان انتشارات جامی است. «محمود حمیدخانی» نیز با همکاری انتشارات سیته این کتاب را منتشر کرده است. ترجمه حمیدرضا رفیعی و سمیرا انواری نیز موجود است.ترجمه خوب دیگری که از کتاب هنرجنگ اثر سان تزو وجود دارد، ترجمه خلاصه محمد جواد نعمتی است که انتشارات یوشیتا منتشر کرده است.
سون تزو، یک فرمانده نظامی، استراتژیست چینی بود که در دوران پادشاهی وو، پانصد سال قبل از میلاد مسیح میزیست، او به دلیل اهمیت بسیار هنر رزم در بین کشورهای مختلف، اعتقاد داشت، بالاترین سطح هنر در جنگ شکست دادن دشمن قبل از نبرد است. نام زمان تولد او سوون وو بود و بعدها به سانتزو معروف شد. او در سال 544 قبل از میلاد مسیح متولد شد و در 48 سالگی در گذشت. البته بر سر این تاریخها اختلاف نظرهایی وجود دارد. دورانی که از آن حرف میزنیم در تاریخ چین «دوران پاییز و بهار» نامیده میشود. این دوران از 771 سال پیش از میلاد مسیح آغاز شده و تا 476 سال پیش از میلاد مسیح ادامه داشت. تزو میگوید: شایستهترین نکته در هنر حقیقی جنگ این است که کشور دشمن، سالم و بدون آسیب رسانی تصرف شود. خراب کردن آن ایده خوبی نیست. تسلط بر کل یک ارتش به جای نابودی آن خیلی بهتر است. پس موفقیت در همه جنگها اوج برتری نیست. برتری واقعی هنگامی ست که بتوانید بدون جنگیدن، مقاومت دشمن را درهم بکوبید.
* دیگر آثار محمدجواد نعمتی، مترجم:
تختخوابت را مرتب کن، ویلیام اچ. مک ریون/ مدیر یک دقیقهای جدید، کن بلانچارد/ رهبری و مدیر یک دقیقهای، کن بلانچارد/ شبهای روشن: داستانی عاشقانه از خاطرات یک رویا پرداز، فئودور داستایوفسکی/ شیر سیاه، الیف شافاک/ مردی به نام اوه، فردریک بکمن
پنج شنبه 15 اردیبهشت ماه 1401* شماره 230، هفته سی و سوم* مقاومت و پایداری
ترجمه بیزبانی
«هیروشیما طور دیگری زیباست» – ترجمه مجموعهیی از شعرهای حسین آکین از شاعران ترکیه است. این مجموعه با ترجمه وحید ضیایی و آیدین ضیایی در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. در ضمن باید به این نکته نیز اشاره کنیم که علاوه بر ترجمه شعرهای آکین تصویر برخی از صفحات متن اصلی کتاب (چاپ ترکیه) در این مجموعه دیده میشود، یعنی آنکه حدود بیست صفحه از انتهای این مجموعه به تصویر صفحات متن اصلی اختصاص دارد.
* نظرات درباره این کتاب:
- وحید ضیایی:
قصه این کتاب، قصه ادای دین به زبان مادری است. ریشه زبان ترکی آذربایجان و استانبولی یکی است. حسین آکین را سه چهار سال پیش در یکی از برنامه های حوزه هنری دیدم. با توجه به فضای شعری که داشت، تصمیم گرفتیم برخی از شعرهایش را در قالب یک کتاب ترجمه کنیم. حسین آکین برخلاف شاعران معاصر ترکی، شاعر تفضل های عاشقانه نیست و ذهنیت غنایی ندارد. در واقع وی شاعر کوچه و بازار است. شاعری که نگاهش به وقایع اجتماعی دنیا است. آکین شاعری است که به اجتماع نگاه می کند. وطن او مجموعه ای از علایم و اتفاقاتی است که برای مردمش می افتد. وی زبان سختی دارد، نفسانیت شهودی را در شعر بیشتر به منصه ظهور می گذارد. آکین مانند دیگر شاعران اسلام گرای مستقل امروز ترکیه به آثار مطهری و شریعتی علاقهمند است. از ذهنیت آکین خوشم آمد و از پسرعمویم که مترجم، پژوهشگر و شاعر است، خواستم با کمک هم شعرهای وی را ترجمه کنیم.
عنوان کتاب: هیروشیما طور دیگری زیباست
نویسنده: حسین آکین
مترجم: وحید ضیایی/ آیدین ضیایی
ناشر: هزاره ققنوس
تعداد صفحه: 96 صفحه
سعی کردم در چند سالی که با حسین آکین نشست و برخاست دارم در مورد شعرهایش زیاد بحث و حرف داشته باشیم. امیدوارم ترجمه کتاب " هیروشیما طور دیگری زیباست " تحفه ای کوچک در این آشفته بازار باشد.
- ناصر فیض:
ادبیات ترکیه نگاه عدالت خواهانه و جهانی دارد. مصداق این مورد سرودن شعر برای فلسطین است. حدود 300 شاعر ترکیه برای فلسطین شعر سرودهاند. اهالی هنر و سخنور ترکیه هیچگاه از اسرائیل و اتفاقات شبیه به آن استقبال نکردهاند. هیروشیما نیز به عنوان یک فاجعه و یک نماد ظلم در بسیاری از شعرهای شاعران ترکیه جای دارد.این کتاب ترجمه مجموعهای از شعرهای حسین آکین، شاعر، نویسنده و روزنامهنگار معاصر ترکیه است. در این کتاب نگاهی به خارج از مرزهای ترکیه از سوی شاعر صورت گرفته است. نگاهی جهانی و بزرگتری به پیرامون خود دارد. اشعار این کتاب شعر سپید و آزاد است. شاعر در این کتاب از زبان بسیار ساده و روان بهره برده است. آنچنان که قابل فهم و به دور از تکلفهای زبانی است. ترجمه به خوبی انجام شده است. اما در شعر ترجمه روش خوبی برای انتقال خواستههای شاعر به مخاطب نیست. چرا که در بخشی از ساختار شعر برگردان به زبان دیگری امکان پذیر نیست. زیرا مطلب گفته شده تنها در همان زبان معنا و قابل فهم و درک است. در این صورت مترجم هم فرصت توضیح اضافه در شعر را ندارد. گاهی برای متوجه شدن شاعر باید چند نوع ترجمه از یک شعر را بخوانیم.
- علیرضا قزوه:
ادبیات امروز ترکیه ریشهای عمیق دارد و همانند ادبیات فارسی است. در ایران شعرهای زیادی را به فارسی ترجمه کردهایم و حضور چهرههایی همچون آکین در ایران را داشتهایم. در سفرهایی که همراه با حضور بیش از 50 شاعر جهان به ترکیه داشتهایم، دریافتم که بسیاری از شعرای ترکیه کتاب های شریعتی و شهید مطهری را دنبال میکنند و آنها را برای چندمین بار مطالعه میکنند. شعرای ترکیه اشعار بسیاری را برای فلسطین و محمد الدُرِّه سروده اند. با این کار نشان دادند به وقایع روز دنیا بیتفاوت نیستند و تفکر و اندیشهای مستقل از حکومت دارند. چرا که شاعران ترکیه هنگام خواندن اشعار خود در مورد فلسطین گریه میکردند. زمانی در ترکیه زبان فارسی نفوذ بسیاری داشت و شاعران آن به زبان فارسی نیز شعر میسرودند. اما امروزه آن جایگاه سابق را ندارد. جالب است که در حال حاضر حتی در روسیه هم شاعر فارسی زبان داریم. اما در ترکیه چنین شاعری وجود ندارد. اشعار این شاعر در دسته بندی شعر مقاومت و پایداری قرار دارد. چرا که ضد داعش و حامیانش شعر میگوید..
- رضا حاجیآبادی:
هدف از انتشار ترجمه آثار از زبانهای دیگر به فارسی شناسایی رمان نویسان و شاعران جهان به نویسندگان و هنرمندان فارسی زبان است. همچنین ترجمه آثار فارسی به زبانهای دیگر جهان با هدف معرفی نویسندگان و شعرای ایران به دیگر کشورهای جهان انجام میگیرد.تا کنون استقبال خوبی از آثار ترجمه و بخصوص این کتاب شده است. ما با این کار برخی از نویسندگان و شعرای خود را به جامعه جهانی معرفی و همچنین با آثار آنها نیز آشنا میشویم. امیدوارم شروع خوبی برای آشنایی و ارتباط بیشتر هنرمندان ایرانی با نویسندگان و شعرای خارجی به ویژه در حوزه ادبیات مقاومت و پایداری داشته باشیم. ادامه این نوع حرکتهای فرهنگی کمک زیادی به رشد شعر و ادبیات در جهان دارد.
- حسین آکین:
مجموعه ترجمه شده شامل گزیده بهترین شعرهای دو مجموعه شعر من است که در طول 20سال سرودهام. شعر خودش ترجمه است. ترجمه بیزبانی ما است. ما شعر را به ترجمه مینشینیم تا ترجمه ترجمه زبان دل ما باشد. زمانی که ترجمه شعر خود را به فارسی شنیدم، فضای دیگری از جهان شعر خود را به واسطه موسیقی و زبان شعر فارسی دریافتم. این اتفاق به دلیل برادری و همنشینی دو زبان فارسی و ترکیهای شکل میگیرد. این دو زبان همانند دو برادر ناتنی متولد شده از یک مادر هستند. شعر باعث اتحاد و نوعی برادری و شناخت از همدیگر میشود. مقدار آشنایی شاعران ایرانی با شاعران کم و به تعداد محدودی از جمله «ناظم حکمت» ختم میشود. اما ما در ترکیه شاعران بسیاری داریم که به شعرشان هنرمندانه و به دور از فضای ایدوئولوژی نگاه میکنیم. شعر آخرین تحفهای انسان به جهان قبل از رفتنش از دنیا است. ما شاعران شعر را اینگونه بیان میکنیم. مترجم در ترجمه شعر باید به آن فضای فلسفی و اجتماعی زبان مبدا آشنایی کامل داشته باشد تا بتواند نفسانیات شعر مبدا را به مقصد ترجمه و آن روح شاعرانه به مخاطب منتقل کند.
* شعری از این مجموعه:
- زیبایی هر تنی به چشمهایش است/ خواه کشیده باشد و خواه محجوب/ خدایان اعصار دور/ طور دیگری زیبایند/ من طور دیگری/ غربتی سرزمین نزدیک جور دیگری/ تو نیز به شیوه خویش/ جنگها و نزاعها/ و مگوهای منفجر شده بر سر آبها/ تو بدان سان زیبایی/ و انگشتانت به آب میخورند/ و آب بر لبانت/ تاریخ به جنگ هایش زیباست/ زندگی به اتفاق مرگ/ خون به تن میآید/ تو بدان سان زیبایی سلاح به دست میگیری/ تن که به سلاح مینشیند
آکین شاعر و روزنامهنگار ترک از مشهور ترین نویسندگان ترکیه در زمینه خلق آثاری با موضوع فرهنگ عامه است وی در سال 2014 نیز از سوی انجمن نویسندگان ترکیه به عنوان بهترین نویسنده تجربی ترکیه شناخته شده است. از این نویسنده و شاعر، تاکنون در ترکیه دفاتر شعری از جمله کارهای اشتباه دنیای دروغین، بازگشت هو، رنگهای زنده، برای گمشدن به کجا باید بروم، اشتباهات تجربی و نمایش روزهای گذشته منتشر شده است. وی در سال 1965 در تورکلی از توابع سینوپ واقع در ترکیه دیده به جهان گشود. شعرهایش از دوره دبیرستان در برخی از نشریات منتشر شد. او بعد از پایان دوره متوسطه در دانشکده الهیات دانشگاه مارمارا ادامه تحصیل داد و در شهرهای مختلف ترکیه به تدریس پرداخت. او در حوزه فرهنگ و ادبیات شفاهی و فرهنگ عامه نیز آثار ارزشمندی دارد. از میان کتابهای شعر او میتوانیم به این عنوانها اشاره کنیم: عشق و میخک و گیلاس / ای کاش که ماه با من آشنا باشد / اندرزهای بیابان / خیاطی که از پارچه میدزدد
* درباره مترجم:
- وحید ضیائی:
وحید ضیائی شاعر، پژوهشگر، منتقد ادبی، روزنامه نگار و مترجم ایرانی در 6 خرداد 1359 در شهر اردبیل به دنیا آمد. پدرش یحیی ضیائی از گویندگان و هنرمندان قدیمی رادیو بود. از آثار او میتوان به سی و سه شعر عاشقانه (مجموعه شعر نو، نشر بوتیمار، مشهد، 1384)، هزل تعلیم است (پژوهشی در باب طنز و هزل در شعر ایران، 1386، ویرایش مجدد و انتشار آن با نام تلخپند، محقق اردبیلی 1391 )، فرصت دوست داشتن (معرفی شاعران زن معاصر جهان، دوزبانه، نشر بوتیمار، مشهد، 1384)، مویه از لاکپشت های 33 (مجموعه شعر با مضمون جنگ، متن دو زبانه، نشر هنر رسانه اردیبهشت، تهران 1388)، حکمت خسرو (شرحی بر اصطلاحات فلسفی دیوان ناصر خسرو قبادیانی، نشر محقق اردبیلی، 1391) و ... اشاره کرد. ضیایی تاکنون 17 کتاب منتشر شده به زبان فارسی در حوزه شعر و نقد و ترجمه و پژوهش ادبی داشته و شعرهایش به ترکی استامبولی ، عربی ، فرانسه و انگلیسی و اردو ترجمه شده است.
غزلی از وحید ضیائی:
ابر در بارش یکریز پریشانی هاست/ دل , همان ساده ی مشتاق ِ پشیمانی هاست/ جاده ی مه زده ی فصل ِ زمستانی ِ من/ دلخوش وعده ی می مانم و می مانی هاست/ یوسف ِ سر زده ی مصر دلت خواهم بود/ گر چه پیراهن من در کف کنعانی هاست/ برخذر باش شماتت نکنی شبلی را/ زخمی ِ سنگ اگر قسمت ِ پیشانی هاست/ "چرخ بر هم زنی ار غیر مرادت گردد" ؟!/ چرخ همچون من و تو کشته ی نادانی هاست/ "مدعی ! گو لغز و نکته به حافظ مفروش "/ دم فرو بستن گل , نقص ِ سخنرانی هاست/ چشم در چشم تو می افتد و می افتد: من !/ اشک محجوب ترین حاصل ویرانی هاست/ حاصلِ خون ِ دل ِ ماست اگر شب هنگام/ در شفقخانه ی تو رقص چراغانی هاست !
- آیدین ضیایی: مترجم، پژوهشگر و شاعر اردبیلی
پنج شنبه 8 اردیبهشت ماه 1401* شماره 223، هفته سی و دوم* مقاومت و پایداری
هرگز برده دشمنان خود نخواهیم شد
کتاب بررسی نمادپردازی مقاومت در شعر ابراهیم طوقان، توسط انتشارات آیین محمود و به قلم فریده اخوان پلنگ سرایی منتشر شده است. ابراهیم طوقان از شاعران برجسته دهههای بیستم و سیام قرن بیستم میلادی است. در سال 1905 در خانوادهای دوستدار علم و ادب در نابلس به دنیا آمد.
اشعار میهنی ابراهیم طوقان در حقیقت سند زنده مراحل مبارزه ملت فلسطین است. شاعر از موضوعات سیاسی برای سرودن شعر استفاده میکند؛ در شعرش به بریتانیای کبیر حمله میکند، معاهده «بالفور» را ننگین میشمارد، فروشندگان و دلالان زمین را سرزنش میکند، به نظام رهبری سنتی نجبا حمله میبرد، عدم وفاداری رهبران سیاسی به مردم را مورد نقد قرار میدهد و حتی به بیتفاوتی شاعران عرب زبان هم عصر خود در زمینه مسئله فلسطین میتازد و آنان را به هم صدایی و همراهی با مردم فلسطین دعوت میکند. خلاصه سخن این که تاریخ فلسطین در شعر ابراهیم طوقان جریان دارد و میتوان با بررسی شعر این شاعر تاریخ فلسطین را بار دیگر مورد مطالعه قرار دارد.
* درباره ابراهیم طوقان:
ابراهیم طوقان (1905–1941) شاعر برجستهٔ فلسطینی در نیمهٔ اول سدهٔ بیستم میلادی بود. در دانشگاه آمریکایی بیروت درس خواند و در ادبیات عربی و انگلیسی سرآمد بود.
عنوان کتاب: بررسی نمادپردازی مقاومت در شعر ابراهیم طوقان
نویسنده: فریده اخوان پلنگ
ناشر: انتشارات آیین محمود
تعداد صفحات: 280 صفحه
پنج سال متولی گروه گفتگوهای ایستگاه رادیوی فلسطین بود. به بغداد به عنوان آموزگار منتقل شد اما در این سفر، بیماری استخوانی مانعش شد و به نابلس بازگشت. درمان را در بیمارستان فرانسوی قدس ادامه داد اما درگذشت. دیوان شعر او با تلاش خواهرش فدوی طوقان گردآوری شد. [1] شعر «موطنی» وی یکی از اشعار تاثیر گذار در کشورهای عربی بود که اکنون سرود ملی کشور عراق شده است
* نمونه ای از اشعار ابراهیم طوقان:
میهن من، میهن من! درخشش و زیبایی، :سرافرازی و نیکی، در کوه و دشت توست! زندگی و رستگاری، شادکامی و امید، در عشق به توست! آیا روزی خواهد رسید که ببینم تو را در صلح و آسایش؟ و در رفاه و پیشرفت؟! آیا خواهم دید تو را، در اوج آسمانها، آنقدر که به ستارگان برسی؟! میهن من، میهن من! فرزندان تو خستگیناپذیرند، آرمانشان یا استقلال توست ویا اینکه بمیرند و زنده نباشند! ما شربت مرگ را خواهیم نوشید، اما هرگز برده دشمنان خود نخواهیم شد. ما به یقین نمیخواهیم، ذلت و خواری ابدی را و نه زندگی مالآمال از سیهروزی را ما چیزی را نمیخواهیم، جز اینکه عظمت و شکوهمان را بازگردانیم میهن من، میهن من! شمشیر و قلم نماد و مظهر ماست، و نه نزاع و اختلافات! افتخار و پیمان ما، و خدمتی که به انجام برسانیم ما را به تکاپو وامیدارد! افتخار ما دلیلی شرافتمندانه است و پرچمی برافراشته ای که تو همه نیکی هستی! بر بلندمرتبگی تو و چیرگی بر دشمنانت میهن من، میهن من!
درباره نویسنده:
فرهنگ موضوعی ضربالمثلها (فارسی - عربی - انگلیسی) / مجموعه چکیدههای برگزیده همایش ملی ادب مقاومت و هنر
پنج شنبه 1 اردیبهشت ماه 1401* شماره 216، هفته سی و یکم* مقاومت و پایداری
بسیار شیرین
کتاب مربعهای قرمز، یا خاطرات شفاهی حاجحسین یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس، کتابی درباره زندگی، کارها و فعالیتهای حسین یکتا است. حسین یکتا در سال 1346 در قم متولد شد. او در جنگ ایران و عراق حضور داشت و یک چشمش را در جریان جنگ از دست داد.
یکتا در حال حاضر عضو شورای مرکزی قرارگاه عمار است و سابقه فرماندهی قرارگاه خاتم الاوصیا را هم در کارنامه خود دارد.
اما شهرت حسین یکتا به دلیل برگزاری اردوهای راهیان نور است که برای بازدید دانشجویان و دانشآموزان از مناطق جنگی ترتیب داده میشود.
* حاج حسین یکتا، در مقدمه خود بر این کتاب می نویسد:
پنج سال می شد که قصد کرده بودم خاطراتم را مکتوب کنم. مخصوصا وقتی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای (حفظه الله) مطلبی را مبنی بر ناتمام ماندن جنگ یک رزمنده تا نوشتن خاطراتش، فرمودند، برای نوشتن و نشر خاطراتم مصمم تر شدم. هر چه از رشادت همرزمانم و غربت و مظلومیتشان می دانستم در روایت گری هایم گفته بودم. با مکتوب کردن خاطراتم دنبال ناگفته ای از بچه ها بودم. دنبال سبک بندگی کردنشان، سبک عبادتشان، سبک رفاقتشان، دنبال سبک زندگی کردنشان در جنگ. سبکی که این روزها جایش بین جریان زندگی جوانان به شدت خالی است.
امیدوارم این کتاب که تنها گوشه ای از جهاد همرزمانم در لبیک به ندای هل من ناصر امام خمینی (ره) نایب امام عصر (عج) است، مورد رضایت حضرتش واقع گردد و در روز حسرت، رفقای شهیدم دستم را بگیرند. رفقایی که در روزهای مصاحبه و بازخوانی خاطراتم، میان این ورق ها، دوباره دیدمشان، کنارشان جنگیدم، کمین کردم، سنگر گرفتم، زخمی شدم، نماز خواندم، خندیدم، شوخی کردم، بوسیدمشان، بوییدمشان و دوباره ایستادم و رفتنشان را نگاه کردم. دوباره تنها شدم. جانم از تنهایی و دلتتنگی پر است. از حسرت آسمان.
امید که این کتاب پلی باشد میان من و رفقای شهیدم. پلی باشد برای همه تشنگان و جویندگان حقیقت. پلی باشد به آسمان.
* بخشی از کتاب مربعهای قرمز
1.
- کمک می کنی؟
طوری حرف زد، مثل این که خیلی وقت است مرا میشناسد. نتوانستم نه بگویم. یک سنگ گذاشتم لای در حیاط و معطل نکردم. یادم رفت قرار است ماست بخرم. آفتاب تیرماه قم انگار لب جوی کنار خیابان نشسته بود. گرمای چسبندهاش را میپاشید به سر و صورتمان و داغمان میکرد. دانههای عرق تا وسط کمرم سر میخوردند. نردبان را دو دستی چسبیده بودم. از ترس افتادن جعفر حتی نمیتوانستم خودم را بخارانم. با چشم های تنگ شده از نور تیز آفتاب نگاهش میکردم. روی آخرین پله نردبان کش و قوس میآمد و به پلاکارد میخ میکوبید. با هر چکشی که میزد دلم میریخت. میترسیدم با سر، وسط پیادهرو سقوط کند. با خواندن نوشته روی پلاکارد یاد شهادت آقای بهشتی افتادم. دلم سوخت. اسم آقای بهشتی وسط پارچه سفید نوشته شده بود؛ با رنگ سرخ و قطره های خون که از حروف «ش»، «ه» و «ی» چکه میکرد. به نظرم آمد همه کلمات دور بهشت جمع شده اند و تماشا می کنند. دو سال پیش آقای بهشتی را درست همین جا دیدم؛ جلوی بقالی حسن آقا. سر کوچهمان از یک بلیزر سیاه پیاده شد. با ذوق به سمتش دویدم. سلام کردم و اسمم را پرسید. پر عبایش را روی شانه کشید و با قدم های بلندش رفت و در پیچ کوچه گم شد.
2.
سیدمهدی من را روی زمین خواباند. تا تنم به خاک رسید، چشمهایم دوباره بسته شد. فقط گرمی بوسهاش را روی پیشانیام حس کردم. دوید و از من دور شد. صداهای دوروبرم کمرنگ میشد. در خلسۀ سنگینی فرو رفتم. نفهمیدم چقدر در آن حالت بودم که سرفهای پرخون خیزاند و خواباندم.
عنوان کتاب: مربعهای قرمز
(خاطرات شفاهی حاجحسین یکتا از دوران کودکی تا پایان دفاع مقدس)
نویسنده: زینب عرفانیان
ناشر: نشر شهید کاظمی
تعداد صفحات: 544صفحه
گوینده کتاب صوتی: ایوب آقاخانی
ناشر صوتی: سماوا
دوباره به جان دادن افتادم. روی زمین پا میکشیدم. با هر حرکت، چالهای که زیر پایم درست شده بود، گودتر میشد. نمیدانم چند جان داشتم که خلاص نشدم. از هوش میرفتم و به هوش میآمدم. دوباره به التماس افتادم: «خدایا غلط کردم گناه کردم!»
* متن تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب مربع های قرمز
بسمهتعالی
بسیار شیرین و جذاب نوشته شده است. ردپای چانهگرمی های آقای حاج حسین یکتا در آن آشکار است. ظرافت های برخاسته از ذوق و قریحهی لطیف که در سراسر کتاب گسترده است، می تواند از نویسندهی خوش قلم و چیره دست کتاب باشد و می تواند هم دُرافشانی های راوی باشد. نقطهی برجستهی کتاب، یاد شهیدان و یاد حال و حضور ملکوتی آنان پیش از شهادت است که حقاً بسیار خوب تصویر شده است. ارادت راوی به مرحوم آقای حاج میرزا علی احمدی میانجی هم برای من جالب بود. آن مرحوم را حدود شصت سال به علم و تقوا و ورع میشناختم و به من لطف داشت. این کتاب ظاهراً چند روز پیش رونمائی شده است. برای من چندی پیش از این فرستاده بود و تماماً مطالعه شد.
زینب عرفانیان متولد مهرماه 1363 و اهل تهران ایت وی دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته تاریخ اسلام است.
* دیگر آثار نویسنده: - همسایه های خانم جان - جنگ قبل از جنگ
پنج شنبه 25 فروردین ماه 1401* شماره 209، هفته سی ام* مقاومت و پایداری
موزه سیار دفاع مقدس
رشد و بالندگی تئاتر خیابانی در ایران با پدیده و واقعة هشت سال دفاع مقدس گره خورده است. تا جایی که امروزه تئاتر دفاع مقدس را بیشتر با تئاتر خیابانی میشناسند.
معاونت هنری بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس اقدام به جمعآوری و تدوین نخستین جلد از متون و طرحهای خیابانی تئاتر دفاع مقدس نموده است.
به دلیل اهمیت تئاتر خیابانی در کشور و درک اهمیت و جایگاه آن در بدنه تئاتر دفاع مقدس، مجموعه حاضر در دو بخش طرح و متون نمایشی خیابانی دفاع مقدس ارائه شده تا بخشی از نیازهای گروههای تئاتری سراسر کشور را برآورده کند.
گردآورندگان مجموعه «مقاومت در خیابان» پس از ارایه تعریفی از «تئاتر خیابانی» به بیان وجه تمایز این نوع تئاتر با انواع دیگر نمایش در بهکار گیری نحوه حضور مخاطب و تماشاگر در آنها میپردازند و تئاتر خیابانی را تئاتری مشارکتی میدانند، زیرا مخاطب در آن منفعل نیست و در واقع معادله «رفتن به تئاتر» را تا حدودی تغییر میدهد.
آنها همچنین در تعاریف خود از این گونه نمایشی، «تئاتر خیابانی دفاع مقدس» را به عنوان موزه سیار دفاع مقدس معرفی میکنند، زیرا رویدادها و حماسهها و ارزشهای هشت سال دفاع مقدس را با اندک امکاناتی بازسازی و به گونه جذابی معرفی میکند.
تئاتر مردمی به عنوان رسانهای فراگیر و نمایشی ریشهدار در تاریخ نمایش ایرانی، از دیگر ویژگیهایی است که گردآورندگان مجموعه «مقاومت در خیابان» برای این نوع از تئاتر خیابانی بر شمردهاند.
پدیدآورندگان با نگاهی کوتاه و گذرا بر تاریخ «تئاتر خیابانی در جهان»، تاریخ «تئاتر خیابانی در ایران» را مورد بررسی قرار میدهند و ضمن آنکه نمایش در ایران را با آیینهای مذهبی آمیخته میدانند، از مراسمهای نمایشی مانند «سو و شون»، «مغ کُشی»، «کوسه برنشین» و «سیاه بازی» به عنوان نمایشهایی یاد میکنند که در فضای باز اجرا میشدند.
به زعم گردآورندگان مجموعه «مقاومت در خیابان»، آغاز تجربه جدید تئاتر خیابانی به سالهای 1346 در شیراز بر میگردد. این گونه نمایشی در شکل تازه خود، در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی رنگ و روی اعتراضی به خود میگیرد و سال 1367 با حضور تئاتر جدید خیابانی ایران در کانادا، نخستین حضور تئاتر ایران در خارج از کشور پس از انقلاب اسلامی تجربه میشود.
آنها پس از بیان سیر اهمیت یافتن تئاتر خیابانی دفاع مقدس، مجموعه «مقاومت در خیابان» را در دو بخش «طرح نمایشی» و «متون نمایشی» ارایه کردهاند.
18 طرح نمایشی از 12 نمایشنامهنویس مانند امیر حسین شفیعی، وحید خسروی، سلمان فرخنده و میثم سرآبادی در بخش «طرحهای نمایشی» این مجموعه آورده شده است.
«بازماندگان»، «من، خاک، سنگ»، «کسی فشنگ را نمیشمارد» و «ارتفاعات حاج عمران» عنوانهای برخی از 18 طرح نمایشی این مجموعهاند و نویسندگان در هر طرح نمایشی علاوه بر آوردن «طرح نمایشنامه»، «شیوه اجرا» «طریقه اجرا» و «اهداف» را هم بیان کردهاند.
در بخش «متون نمایشی» این کتاب هم 20 اثر از نمایشنامهنویسانی مانند محمدرضا الوند، ابوذر چهلامیرانی و مجتبیمرادی منتشر شدهاند. متن نمایشنامههایی مانند «ضیافت»، «گمشده زمان»، «بابا نفس داد» و «رفقای خط» در این بخش قرار گرفتهاند.
* آشنایی با برخی از نویسندگان نمایشنامه ها
- محمدرضا الوند:
محمدرضا الوند متولد 1343 در نهاوند و کارشناس ارشد تئاتر، نویسنده و پژوهشگر تئاتر بود و در طول سالها فعالیت اجرایی، مسئولیتهای مختلفی در هنرهای نمایشی برعهده داشت. مشاور هنری تماشاخانه سنگلج، رییس شورای نظارت و ارزشیابی و مدیر اجرایی کانون تئاتر دانشجویی از مسئولیتهای او بوده است. الوند علاوه بر نمایشنامهنویسی در زمینه نقد و تحلیل نیز با نشریات مختلفی همکاری و فعالیت داشته است. وی در 7 اسفند 1399 بر اثر بیماری کرونا درگذشت.
عنوان کتاب: مقاومت در خیابان (مجموعه طرح ها و نمایشنامه های خیابانی دفاع مقدس)
ویراستار: سیدمحمود خیرالامور
به اهتمام: ایرج افشاری اصل محمدرضا الوند، حفیظ الله رفیعی
ناشر: صاعقه
تعداد صفحات: 324 صفحه
- ابوذر چهلامیرانی:
وی دانش آموخته کارشناسی مکانیک و دارنده درجه 3 هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. مواردی چون تقدیر ویژه از طرف خانه تئاتر و جشن اردیبهشت تئاتر ایران به خاطر حضور فعالانه و مستمر در تئاتر- عضو پیوسته کانون نمایشگران خیابانی خانه تئاتر- نویسنده نمایشنامه های «گمشده زمان»، «ارث پدری» و «خانه دوست» در کتاب مقاومت در خیابان و دبیر سرویس همشهری محله 19 را می توان در کارنامه کاری وی دید.
* علاقمندان به موضوع تئاتر خیابانی همچنین می توانند به کتاب «تئاترخیابانی: روند تغییر محیط قراردادی نمایش» نوشته «فریندخت زاهدی»، موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان مراجعه نمایند.
پنج شنبه 18 فروردین ماه 1401* شماره 202، هفته بیست و نهم* مقاومت و پایداری
عبور از مرز
در کتاب عملیات رمضان که به همت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است. گوشهای از غیوریهای سربازان وطن را برای ورود به خاک عراق برای تنبیه متجاوز میخوانید.کتاب «عملیات رمضان؛ ورود به خاک عراق برای تنبیه متجاوز» در خصوص طراحی، اجرا، نتایج و بازتابهای عملیات رمضان است. این کتاب نبردی بهصورت نسبتاً خلاصه و جمعبندی تهیهشده و شامل شناسنامه عملیات، اوضاع سیاسی و نظامی در آستانه عملیات طرحریزی و اجرای عملیات، نتایج و بازتابهای آن در سال 1361 است.
*درباره عملیات رمضان بیشتر بدانیم:
عملیات رمضان در پنج مرحله اجرا شد و از 23 تیرماه تا 7 مردادماه 1361 به طول انجامید. این عملیات با این اندیشه طراحی شد که با حضور قوای نظامی ایران در پشت رودهای دجله و اروند و تسلط بر معابر وصولی بصره، در ادامه عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس (فتح خرمشهر) عملاً از نظر سیاسی-نظامی موقعیت مناسبی برای جمهوری اسلامی فراهم میآید و دشمن ناگزیر شرایط ایران برای صلح را خواهد پذیرفت، در غیر این صورت، امکان ادامه جنگ در آینده از موضع قویتری فراهم میشود.
یکی از مسائل مهم در مانور این عملیات، ضرورت هماهنگی در پیش روی قرارگاهها از محورهای مختلف و حفظ جناحین بود که اساساً تحقق آن با تلاشهای مهندسی امکانپذیر بود.
عنوان کتاب: عملیات رمضان، ورود به خاک عراق برای تنبیه متجاوز
گردآورنده: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
ناشر: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ
تعداد صفحات: 92 صفحه
از آنجا که در منطقه شرق اروند عقبه دشمن فقط متکی به چهار پل در نشوه و تنومه بود، پیشبینی میشد که در صورت سرعت عمل و رعایت غافلگیری توأم با پیشروی مناسب نیروهای بسیاری از دشمن به اسارت درآیند و در عمل چیزی نظیر واقعه شکستن حصر آبادان (عملیات ثامنالائمه) تکرار شود.
آنچه در عملیات رمضان قابلتوجه است، گذشته از انهدام عمدهای از تجهیزات و نفرات دشمن، نفس تهاجم به داخل خاک عراق بود. این امر در واقع به معنی مقابله با همه فشارهای سیاسی تبلیغاتی قدرتهای استکباری بود. علاوه بر این، عملیات رمضان این معنا را به غرب تفهیم کرد که جمهوری اسلامی پس از پشت سر گذاردن مرحله بیرونراندن متجاوز از سرزمینهای اشغالی، مصمم به ادامه نبرد تا تحقق خواستههای بهحق خود است.
عملیات رمضان علاوه بر اینکه از نظر نظامی و نبردی یکی از عملیاتهای مهم به شمار میرود، از حیث تصمیم ایران برای ادامه عملیات و ورود به خاک عراق اهمیت دوچندانی دارد. به همین دلیل مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس بنا به ماهیت خود که بر مبنای اسناد دفاع مقدس استوار است، با تلاش راویان و پژوهشگران توانسته است با انتشار آثار نبردی و روزشمار به بسیاری از حوادثی که در ابتدای تصمیمگیری عملیات رمضان به وقوع پیوسته تا انجام عملیات رمضان و حتی رخدادهای پس از آن بپردازد و پاسخگوی مردم و بالأخص محققین در این حوزه باشد. علاوه بر این در کتابهای تاریخ شفاهی فرماندهان، راوی کتاب اگر در عملیات رمضان حضور داشته است به بیان وقایع و خاطرات شفاهی خود میپردازد.
پنج شنبه 11 فروردین ماه 1401* شماره 195، هفته بیست و هشتم* مقاومت و پایداری
خاطرات بازماندگان
در این کتاب، سه رویداد مهم و تعیین کننده سرنوشت ژاپن در جنگ جهانی دوم به تفصیل بیان میشود. مطالب کتاب در دو بخش سامان یافته، در بخش اول این موضوعات به چشم میخورد: شرح حمله برقآسای خلبانان انتحاری ژاپن به پایگاه دریایی«بندر پیرل هاربور» و انهدام ناوگان آمریکا در آن بندر؛ انگیزه ورود ژاپن به جنگ جهانی دوم؛ موقعیت نظامی پیرل هاربور؛ خاطرات بازماندگان حادثه و موفقیتها و پیروزیهای بعدی ژاپن. در بخش دوم با عنوان «اعدامی سپیده دم و فاتح سنگاپور»، فداکاری و نبرد پیروزمندانه «ژنرال یاماشیتا» طراح و اجرا کننده طرح عملیاتی گسترده فتح سنگاپور و سرانجام محاکمه و اعدام او توصیف شده است. این بخش بیشترین صفحات کتاب را به خود اختصاص داده است. آخرین مطلب کتاب، اشاره کوتاهی است به بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی.
*دیگر آثار مترجم:
- هگمتانه تا همدان (سرگدشت قرنها در قدیمترین شهرها) - میشل استروگف (ترجمه) - پل رودخانه کوای (ترجمه) - سرخپوستان آمریکا (ترجمه) - جاده تنباکو (ترجمه) - کاروانها (ترجمه) - زورق طلائی (ترجمه) - قیام تاتارها (ترجمه) - قیام یک برده (ترجمه) - ایران در یک قرن پیش "سفرنامه دکتر ویلز" (ترجمه) - پزشک خود باشیم (ترجمه) - راهنمای مادران جوان (ترجمه) - ماجرای درامیج (ترجمه) - چنگیزخان: امپراتور مقتدر سرتاسر جهان (ترجمه) - جنگ های لرستان: لشکرکشی رضاخان به سرکردگی سپهبد احمدآقا امیراحمدی معروف به (رستم رضاخان) به آن سامان - طبل بزرگ زیر پای چپ (قدم آهسته بشمار یک) - زندانی آنسوی رودخانه (ترجمه).
عنوان کتاب: ژاپن در جنگ جهانی دوم (سه کتاب در یک کتاب)
نویسنده: تامس
مترجم: غلامحسین قراگوزلو
ناشر: اقبال
تعداد صفحات: 352 صفحه
* یک پیشنهاد: همچنین می توانید کتاب هیروشیما نوشته جان هرسی با ترجمه چنگیز حیات داوودی از نشر خوارزمی را در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان بخوانید. این کتاب به موضوعاتی چون جنگ جهانی دوم ، 1945 - 1939م. ژاپن هیروشیما، بمب اتمی اثر انفجار، هیروشیما ژاپن تاریخ بمباران، م 1945 می پردازد.
پنج شنبه 4 فروردین ماه 1401* شماره 188، هفته بیست و هفتم* مقاومت و پایداری
نبوغ، مظلومیت و ایمان
کتاب وزیر نفت منم!: روایت داستانی مهندس شهید محمدجواد تندگویان، وزیر نفت دوره نخست وزیری شهید محمد علی رجایی بوده است. این اثر در 12 روایت و از زبان فرزندان، همسر، مادر، همرزمان و همکاران شهید تندگویان نوشته شده است. در بخشی از کتاب "وزیر نفت منم!"، از زبان بتول برهاناشکوری، همسر شهید تندگویان آمده است: "من اخلاق محمدجواد را خیلی خوب میشناختم. خیلی خوب میتوانستنم پیشبینی کنم که او به این زودیها به خانه باز نخواهد گشت. یعنی تا همه اسرا آزاد نمیشدند، او هم نمیآمد. حالا دیگر انتظار امانمان را بریده بود. نیروهای صلیب سرخ هم او را ندیده بودند و معلوم نبود چه موقع نوبتش میشد تا به کشور بازگردد. اسرایی که آمده بودند، میگفتند: ما مهندس تندگویان را تا سال 65 در درمانگاه و هواخوری میدیدیم...؛ پس ما هم همچنان امید داشتیم که او زنده باشد و روزی بتواند به خانهاش بازگردد." محمدجواد تندگویان 26 خرداد سال 1329 در محله خانیآباد تهران به دنیا آمد. نمایندگی وزیر نفت در مناطق جنوبی ایران و مدیریت شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب از فعالیتهای محمدجواد تندگویان تا نخست وزیری محمدعلی رجایی بوده است. در مهر سال 1359به عنوان وزیر نفت به مجلس معرفی شد و پس از رای اعتماد، اداره وزارتخانه را بر عهده گرفت. نهم آبان 1359 در حالی که برای بازدید از پالایشگاه نفت آبادان به جنوب کشور رفته بود، در جاده ماهشهر ـ آبادان همراه معاونش و چند مهندس شرکت نفت به اسارت نیروهای ارتش رژیم بعث صدام درآمدند و به زندانهای اسیران ایرانی در عراق منتقل شدند. برخی از آزادگان شهادت دادهاند که محمدجواد تندگویان تا مدتها زنده بوده، اما از چگونگی وضعیت اسارت و نحوه شهادت او اطلاعات دقیقی در دست نیست.
عنوان کتاب: وزیر نفت منم؛ زندگینامه داستانی شهید مهندس محمدجواد تندگویان
نویسنده: علی رستمی
ویراستار: فریبا حداد
ناشر: فاتحان
تعداد صفحات: 160 صفحه
سرانجام پس از پایان جنگ تحمیلی صدام علیه ایران و تبادل اسرا و شهیدان، پیکر محمدجواد تندگویان که بر اثر شکنجه جان سپرده بود، به کشور بازگردانده و در آذر سال 1370 به خاک سپرده شد. شهید محمدجواد تندگویان، در دروان دبیرستان در محضر استادانی همچون مطهری، علامه جعفری و دکتر شریعتی، درس دین آموخته و با ورود وی به دانشکده نفت آبادان فعالیتهای سیاسی وی و مذهبی وی بر علیه رژیم پهلوی آغاز شد. او بارها توسط ساواک دستگیر شده و بعد از آزادی و پیروزی انقلاب، وارد وزارت نفت شد. نگارنده در این نوشتار بر آن است که ضمن بازگو نمودن بخش هایی از زندگی تندگویان، نبوغ، مظلومیت و ایمان وی را نیز به مخاطب بشناساند.
"سال ها بعد، هنگامی که مهندس یحیوی از عراق وارد ایران شد، باور نمی کرد که هنوز هم خبری از دوست و همکارش- مهندس تندگویان- نشده باشد. او بلافاصله پس از آزادی از اسارت و بازگشت به میهن، سراغ دوستان و هم قطارانش را گرفته بود. وقتی که متوجه شد تندگویان هنوز هم به ایران نیامده است، بسیار نگران شد. سپس به همراه مهندس بوشهری نزد پدر و مادر تندگویان رفت. همه از دیدن آنها در آن وضعیت جا خورده بودند. آن روزها خبرنگارها و گزارشگران بسیاری برای تهیه ی خبر و گزارش نزد اسرا می رفتند. مهندس یحیوی هم به هر حال یکی از این اسرا بود. در این گفت وگوها او سعی می کرد آنچه را که در طی سال های اسارت بر آنان گذشته بود، به شکل کامل و جزء به جزء روایت کند. گاهی اوقات هم روایت خاطراتش را از ابتدای فعالیت های سیاسی اش، در سال 41 شروع می کرد؛ زمانی که در دانشکده ی نفت درس می خواندند و انجمن اسلامی آن دانشکده را پایه گذاری کرده بودند."
* نویسنده به زبان خودش:
«من علی رستمی متولد 1343 اسدآباد همدان هستم. از 15 سالگی وارد فضای جبهه و جنگ شدم. در زمان جنگ فرصت تحصیل نداشتم و بعد از جنگ وارد دانشگاه شدم و مدتی زبان فرانسه را خواندم و بعد از آن رشته اقتصاد را در دانشگاه بوعلی سینا خواندم. مدت زیادی مدیر انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس بودم که ما حصل مدیریتی که داشته ام آشنایی با اصحاب قلم، به خصوص صاحبان ادبیات دفاع مقدس بود. از آن زمان راغب بودم که در این فضا قلم بزنم ولی به خاطر آنکه خودم مدیریت این مجموعه را داشتم این کار را انجام ندادم. من از دوران بچگی علاقه مند به نوشتن بودم و انشاء خوب می نوشتم و ماجراجو بودم. به خاطر جانبازی که داشتم خودم را چند سال زودتر از مدیریت جدا کردم و به محض مرخص شدن از بحث های مدیریتی مجوز انتشاراتی به نام آل احمد را گرفتم و حدود 40 کتاب در موضوع دفاع مقدس چاپ کردم. آثار خودم بیشتر در حوزه هنری، بنیاد شهید و سپاه چاپ شده است. اولین کتابی که کار کردم یک کار پژوهشی به اسم یوسف نامه بود. این کتاب سال 89 شایسته تقدیر شناخته شد. در جشنواره کتاب سال، کتاب دیگر از بنده با نام انگورهای تلخ به عنوان کتاب سال انتخاب شد. سومین کتاب من در حوزه دفاع مقدس کتاب ماموستا است که به عنوان کتاب سال شناخته شد.»
- ماموستا: زندگی نامه و خاطرات ماموستا ملا قادر قادری امام جمعه ی پاوه
(کتاب ماموستا: زندگینامه و خاطرات ماموستا ملاقادر قادری امام جمعه پاوه نوشته علی رستمی، حاصل 60 ساعت مصاحبه با ملاقادر قادری امام جمعه مبارز و انقلابی اهل تسنن شهرستان پاوه است، ملا قادر قادری از جمله کسانی است که در دوران شکستن حصر پاوه، مجاهدتهای فراوانی را انجام داد.کتاب خاطرات ماموستا برای نسل آینده مفید است و نشان میدهد مردم ما برای انقلاب زحمت کشیدند و شهید تقدیم کردهاند. در این کتاب خاطرات هیچ مسئولی نقل نشده و بر اساس واقعیت است. غرب کشور برای انقلاب زحمت زیادی کشیده است، آنها فرزندان، باغ و کشاورزیشان را در راه انقلاب و اسلام از دست دادند و خسارت، چند برابر شهرهای دیگر است. در فقه مرز نشینی حقوق بیشتری نسبت به شهرنشنی دارد چون دشمن در کمین آنها است. این کتاب تاریخ مردم پاوه است که رشادت، فداکاری، مقاومت و ایستادگی مردم این دیار را نشان میدهد.) /
- یوسف نامه / - انگورهای تلخ
پنج شنبه 26 اسفند ماه 1400* شماره 181، هفته بیست و ششم * راهبر
به سوی صلح
در کتاب حاضر، بیانات مقام معظم رهبری درباره حضرت مهدی موعود(عج) و انتظار که به مناسبت های نیمه شعبان ایراد شده، گردآوری و طبع گردیده است. در این بیانات، به ولادت حضرت مهدی (عج)، اهمیت نیمه شعبان، ابعاد انتظار، آثار انتظار، وظیفه منتظران، ایجاد زمینه های ظهور، ضرورت و معنای عدالت، درس هایی از میلاد موعود پرداخته شده است. اثر، درصدد است تا جریان ولادت حضرت مهدی عجّلاللهفرجهالشریف، وعدههای الهی درباب استقرار عدل و داد در سراسر جهان، شکوه و اهمیت نیمه شعبان، انتظار، ابعاد آن و وظایف منتظران را با سبکی متفاوت بیان کند.
گوینده ابتدا از تولد نور نام میبرد و ولادت ایشان را تحولی بزرگ در امامت و ادامه زندگی انسانها بیان میکند و اهمیت عید نیمه شعبان را تالی تلالو لیالی قدر و وقت توجه، تذکر و توسل میشمارد و روز امید و ایمان به آینده مینامد. مهدی عجّل الله فرجه الشریف آرزو و آشنای همه، که با ایمان به او، شوق به زندگی در دلها شدت میگیرد و باعث رابطه ای بین تمام شیعیان میباشد. سخنران بعد از این به بحث در مورد انتظار می پردازد و آن را یکی از پر برکت ترین حالات انسان میداند و دو بعد مثبت و منفی برای آن بر میشمارد. ایشان انتظار مثبت را به معنای قانع نشدن به وضع موجود و بعد منفی آن را به معنای تسلیم شدن در برابر همه پیشامدها میداند. در کلامی دیگر از وظیفه منتظران سخن میگوید که با اعمال معنوی و اخلاقی و پیوندهای دینی و اعتقادی و عاطفی با مومنین برای پنجه افکندن بازورگویان آماده سازی میکنند.
عنوان کتاب: آفتاب در سایه: مروری بر دیدگاه رهبری درباره حضرت مهدی (عج) و فلسفه انتظار
نویسنده: آیت الله سید علی خامنه ای
ناشر: ناشر دفتر نشر فرهنگ اسلامی
تعداد صفحات: 46 صفحه
در ادامه گوینده، ایجاد زمینههای ظهور را یکی از مسائل بسیار مهم میداند که در زمان غیبت وظیفه سنگینی بر دوش مسلمانان واقعی است و با عمل کردن به احکام اسلامی و حاکمیت قرآن و اسلام پدید میآید. ایشان ذکر میکند که ضرورت و معنای عدالت بسیار مهم است که ظهور مهدی عجّل الله فرجه الشریف را ظهور عدالت و دادگستری در دنیا میداند.
در پایان به درس هایی از میلاد موعود که عبارتند از: به سوی صلح، همت به نابودی ظلم و جور، تجهیز نیرو و اقتدار، تشکیل و تقویت حکومت دینی، حضور مستمر و کارآمد در صحنه و مردم سالاری دینی میباشد، و هر کدام را مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهد.
از آنجا که اثر مجموعهای از سخنرانیهای مقام معظم رهبری میباشد، در پاورقیها به محل و تاریخ این سخنرانیها اشاره شده است. همچنین به ذکر آدرس و منابعی که مطالب از آنها نقل شده، اشاره گردیده است. و فهرست مطالب در آغاز کتاب گنجانده شده است.
پنج شنبه 19 اسفند ماه 1400* شماره 174، هفته بیست و پنجم* راهبر
شیرین و ساده
کتاب خداحافظ کرخه نوشته داوود امیریان، روایتیست داستان گونه از خاطرات و زندگی رزمندگان جنگ تحمیلی که سعی دارد تا تفکرات و احوالات بسیجیان آن دوره را منعکس کند.
داوود امیریان خواهان آن است تا هر قسمت از این کتاب را به موضوعی خاص اختصاص دهد، اما به دلیل آن که قصهها به طور پیوسته پشت سر هم میآیند، در نهایت یک داستان واحد ساخته میشود. او داستان را از جریان اعزام به جنگ آغاز و بعد به اردوگاه، حملات و عملیاتها رسانده و در آخر به بازگشت به خانه ختم میکند. قطعا بیان ساده و روان، ترتیب زمانی و توصیفات کوتاه اما واضح داوود امیریان، این کتاب را برای شما به اثری خواندنی مبدل خواهد کرد.
* موضوع کتاب خداحافظ کرخه:
این کتاب روایتگر زندگی یک جاعل است. بله یک جاعل! کسی که شناسنامه خود را دستکاری میکند تا بتواند به جبهه برود. امیریان در این داستان در حقیقت قصد دارد تا خاطرات خودش را به تصویر بکشید. خاطرات همه رزمندگان، دلنشین و جذاب هستند، اما اکنون که یک نویسنده و طنزپرداز دست به قلم برده، بدون شک این جذابیت دو برابر خواهد شد.
داوود امیریان همانند دیگر هم رزمانش روی خشن و دلخراش جنگ را دیده، او هم مثل خیلی از بسیجیان مجروح شده و مجددا به میدان جنگ بازگشته، اما این بازگشت مجدد سبب میشود تا او راوی حمله شیمیایی عراق و حمله منافقان به کرمانشاه و شهادت خیلی از هم وطنانش باشد. در واقع پایان این داستان، پایان جنگ و بدرود امیریان و دوستانش با کرخه است.
* در بخشی از کتاب خداحافظ کرخه میخوانیم:
روز بیستم فروردین از زیر قرآن رد شدم. مادرم خودش را حفظ کرده بود و با خود میجنگید تا جلوی من اشکش سرازیر نشود. در محوطۀ پایگاه جنب اتاق فرماندهی جمع شدیم. اسم تک تک افراد را خواندند و دست هر کدام ورقه ای دادند تا با آن لباس و جیره تحویل بگیرند. اسم مرا که خواندند، سریع برگه را گرفتم و به انبار پوشاک رفتم. انبار، یک کانکس قهوه ای رنگ بود که عده ای دور آن جمع شده بودند. یک دست لباس نظامی، فانسقه، لباس زیر و پوتین تحویل گرفتم. همان موقع رفتم پشت یک ماشین و سریع لباسهایم را عوض کردم. لباس گشاد بود و به تنم گریه میکرد. پوتین ها هم انگار قبر بچه بود. رفتم انبار و آن قدر گفتم تا لباس و پوتین را عوض کردند. با لباس های جدید شدم یک نظامی!
ساعت چهار بعد از ظهر با اتوبوس به امامزاده حسن رفتیم. جمعیت زیادی به استقبال آمده بودند. بعد از آن رفتیم پادگان امام حسین (ع). روی در ورودی پادگان تابلویی جلب نظر میکرد: «درود به روان پاک شهید میثم.»
شهید میثم فرمانده آموزش پادگان بود. به خاطر سختگیری هایش در آموزش و اخلاص و تقوایش معروف بود. یکی از بچه ها که زیر نظر او آموزش دیده بود تعریف میکرد: «شهید میثم به قدری بچهها رو میدوند و خسته میکرد که شب از فرط خستگی با پوتین به خواب میرفتن. شهید میثم موقع سرکشی پوتین اون ها رو درمیآورد و کف پای بچه ها رو میبوسید.»
* نظر مقام معظم رهبری درباره این کتاب:
مقام معظم رهبری درباره «خداحافظ کرخه» تقریضی نوشته اند و در آن آورده اند: «این کتاب شیرین و ساده، زندگی و احساس و جهت گیری های بسیجی را به خوبی تشریح می کند. نویسنده، که خود یک بسیجی با همه بار فرهنگی این کلمه است، با بیان بعضی از جزئیات به ظاهر کم اهمیت، آن امر مهم را تصویر و ترسیم کرده است. با اینکه جوانی کم سن و سال است، بسی پخته تر از عمر خود می نویسد و می اندیشد. گاه در نقل حوادث، تسلسل طبیعی و منطقی رعایت نشده است. باری این یکی از کتاب های خیلی خوب در مجموعه خاطره هاست.»
* درباره نویسنده:
داوود امیریان تا کنون بیش از 45 عنوان کتاب منتشر کرده و جوایز متعددی کسب نمودهاست. وی در حال حاضر در چند حوزه ادبیات کودک و نوجوان، رمان، طنز،و فیلمنامه نویسی قلم میزند. امیریان در سال 1349 در کرمان متولد شد و از سال 69 نویسندگی اش را با نوشتن خاطراتش از جبهه آغاز کرد. برخی او را جزو 5 نویسنده برتر دفاع مقدس میدانند و در زمره نسل اول نویسندگان دفاع مقدس قرار دارد. این نویسنده درسال 1399 موفق به دریافت نشان درجه یک هنر در رشته داستان نویسی از طرف وزارت ارشاد و هنر اسلامی شد.
عنوان کتاب: خداحافظ کرخه
نویسنده: داوود امیریان
ناشر: سوره مهر
تعداد صفحات: 112 صفحه
فلش بوک مجموعه کودک و نوجوان 1 / فرار شاهانه / مرد(حاج احمد متوسلیان) / ایرج خسته است / رفاقت به سبک تانک / وقتی آقا جان دستگیر شد / فرزندان ایرانیم / آقای شهردار / لحظه جدایی من / کودکستان آقامرسل / داستان بهنام (زندگینامه شهید بهنام محمدی) / دوستان خداحافظی نمیکنند / مترسک مزرعه آتشین / جام جهانی در جوادیه / مهمانی باغ سیب / گردان قاطرچیها / سربدار / برادر من تویی.
پنج شنبه 12 اسفند ماه 1400* شماره 167، هفته بیست و چهارم* راهبر
خوبِ فراموششده
با خواندن مجموعه سهجلدی «پیامبری» با یک تیر، سه هدف مهم زدهاید؛ هم یک دوره تاریخ صدر اسلام را مرور کردهاید، هم با ترجمه و مفاهیم آیات قرآن کریم و شأن نزول آیات آشنا شدهاید و هم مروری بر زندگی و سیره پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیه و آله و سلم از تولد تا رحلت ایشان داشتهاید.
«پیامبری و انقلاب»، «پیامبری و جهاد» و «پیامبری و حکومت» عناوین این مجموعه سهجلدی است؛ کتابهایی از جلالالدین فارسی که در دهه شصت منتشر شد، اما آنچنان که شایسته آن بود در مجامع علمی و گفتوگوهای اهالی فرهنگ به آن پرداخته نشد. اثری که نویسنده در مقدمه چاپ نخست آن در اردیبهشت سال 1361 میگوید ثمره دهسال تحقیق او بودهاست.
امری که با دیدن پانویسهای کتاب و ارجاعات مکرر به آثاری همچون سیره ابناسحاق، سیره ابنهشام، مغازی واقدی، طبقات ابنسعد، اسبابالنزول واحدی و منابع متعدد دیگر میتوان آن را تصدیق کرد.
* تاریخ پیامبر به روایت قرآن کریم: در این کتاب وقایع زندگی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم براساس سیر نزول آیات قرآن کریم مرتب شده است. در هر بخش از تاریخ زندگی رسول اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم ترجمه آیات نازلشده آمده و باعث شده تا کتاب کمی قدری حجیم شود. «پیامبری و انقلاب» که به 13 سال اول بعثت میپردازد، «پیامبری و جهاد» که به حوادث 5 سال اول پس از هجرت اختصاص دارد و جلد سوم یعنی «پیامبری و حکومت» که به 5 سال آخر حیات بابرکت نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم میپردازد. با مطالعه این دوره سهجلدی، گویی خواننده یکبار ختم قرآن کرده است. علاوهبر آن با جزئیات وقایعی که زمینهساز نزول آیات مختلف شد و اتفاقات مهم دیگری که در خلال نزول وحی در صدر اسلام برای پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم رخ داد، آشنا میشود. موضوع دیگری که خواندن کتاب را ساده میکند، زبان روان کتاب است. در متن کتاب، زبان رایج تفسیر و علوم قرآنی را نمیبینیم و حتی زبان رایج متون تاریخی هم در کتاب غلبه ندارد. در بیشتر صفحات، زبان کتاب با شرح زمان و مکان اتفاقات و توصیف گفتوگوهای بین افراد به «زبان داستان» نزدیک میشود؛ زبانی که در تصویری کلان، اتفاقات زندگی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را روایت میکند و برای هر مخاطب علاقمند به موضوع کتاب جذاب و خواندنی است. بنابراین برای استفاده از این کتاب لازم نیست حتماً خواننده تخصصی تاریخ اسلام باشید یا مباحث اسباب النزول مطرح در علوم قرآنی را بهصورت تخصصی دنبال کنید.
مؤلف میگوید منبعش برای ترتیب نزول آیات، مقدمه تفسیر مفاتیحالاسرار و مصابیحالابرار شهرستانی و ترتیب نزولی است که در آنجا از مصحف منسوب به امام صادق علیهالسلام آمده است. ترتیبی که با سوره علق و ماجرای نزول وحی در غار حراء آغاز میشود و با آیات پایانی سوره مائده خاتمه مییابد. مؤلف میگوید این ترتیب با ترتیب مشهور نقلشده از ابنعباس نیز مطابقت دارد.
* کتاب عمل، رفتار و سیاست
جلالالدین فارسی میگوید قرآن کتاب عمل و رفتار و سیاست است و با شاهد آوردن فرمایشی از علامه طباطبایی اضافه میکند «فراگیری مؤمنان در دوران وحی به فراگیری دانشجویانی میماند که پزشکی را با استاد خویش در بالین بیماران و در اتاق عمل میآموزند.» گویا او با نوشتن این کتاب به دنبال این بوده که این صحنهها را به زبانی ساده برای خواننده امروزی بازسازی کند تا مخاطبش بتواند به فهم دقیق و عمیقتری از تاریخ زندگی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و قرآن کریم به عنوان بک برنامهی عملی زندگی برسد. بیان تاریخ بهنحوی که بتواند برای امروز مسلمانان و امت اسلامی پیامی داشته باشد، از دغدغههای قدیمی نویسنده است که میتوان آن را در اثر قدیمیتر و معروف او یعنی «انقلاب تکاملی اسلام» دید.
کتابی که در سال 1349 منتشر و تا قبل از پیروزی انقلاب، 27بار مخفیفانه تجدید چاپ شد. نامگذاری مجلدات و برخی اصطلاحات مجموعه پیامبری را نیز باید در این چهارچوب و تعلق نویسنده به عالَم انقلاب اسلامی تحلیل کرد؛ مانند همین انتخاب «پیامبری و انقلاب» برای عنوان جلد اول این مجموعه که به شروع بعثت پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم اختصاص دارد.
نثر کتاب همراه با قلمفرسایی متکلفانه یا بیان جملات احساسی نیست و برخلاف رویکرد رایج برخی آثار مذهبی، سیاق و لحن خطابی ندارد. مخاطب با یک پژوهش و روایت نوی تاریخی روبهروست که بهصورت مستند و مبتنی بر اقوال مشهور و مورد قبول قاطبهی علما تنظیم شده است.
جلد اول یعنی «پیامبری و انقلاب» با عنوان «نیاکان رسول خدا» شروع میشود و پس از ترسیم مختصری از زندگی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم تا 40سالگی و رسیدن به نبوت در 20صفحه ابتدایی کتاب، به ماجرای نزول نخستین آیات قرآن کریم به ایشان میرسد:
«محمد فرشته وحی -آن روح امین- را که در هالهای از نور است، آن طاووس فرشتگان را مینگرد که به سوی او فرود آمدهاست ... میگوید ای محمد بخوان! میپرسد چه بخوانم؟ میگوید: ای محمد! اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ، خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ. اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ الْإِنسَانَ مَا لَمْیَعْلَمْ؛ بخوان بنام پروردگارت که آفرید (از نیستی)، آدمی را از لختهای آفرید، بخوان و پروردگارت آن گرامیترین است که با قلم آموخت، آدمی را آنچه ندانست آموخت.»
در ادامه و پس از ذکر شواهد تاریخی، خواننده درمییابد که آیات ابتدایی سوره قلم که نسبت جنون را از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم رفع میکند، پس از این آیات و درپی تحول عظیم روحی پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و نگرانی ایشان از چنین نسبتهایی از سوی قریش، در بامداد 23 ماه رمضان سال بعثت نازل شده است. سیر کتاب به این ترتیب به پیش میرود و در این بین، همه ماجراهای مهم تاریخی صدر اسلام طرح میشود. آخرین فراز آخرین جلد کتاب، صحنه گریه اطرافیان بر بالین پیامبر را توصیف میکند:
«امایمن هم اشک میریزد. به او میگویند: «بر پیامبر خدا گریه میکنی؟» میگوید: «من که گریه میکنم نه از آن است که ندانم او به جایی رفته است که برایش خیلی بهتر از دنیاست، بلکه من بر این گریانم که جریان خبری که از آسمان میآمد قطع شد.»
* ایدهای خلاق و متنی ساده
کتاب از لحاظ ویرایشی و نگارشی نیز با دقت و وسواس تنظیم شده است. نمونه اش همین بهکاربردن علامتهای کاما (ویرگول) و نقطه در متن عربی آیات ابتدایی سوره علق است. نویسنده در علامتگذاریها دقت زیادی به خرج داده تا مخاطب، اسامی و کلماتی مانند «قُصَیّ بنکلاب» یا «جِعِرّانَه» را اشتباه نخواند. این موضوع از آن جهت جالب توجه است که کتاب اوایل دهه 60 منتشر شده است و حتی در سالهای اخیر نیز که با افزایش کمی و کیفی کتاب های مذهبی مواجهیم، کمتر اینگونه دقت ها را میبینیم.
* نظر رهبر انقلاب درباره سه گانه پیامبری:
«صرف اینکه بنشینیم، بگوئیم آیهای نازل شد و جبرئیلی آمد و پیغمبر مبعوث به رسالت شد و خوشحال بشویم که کی ایمان آورد و کی ایمان نیاورد، مسئلهای را حل نمی کند. مسئله این است که ما باید از این حادثه - که مادر همه حوادث دوران حیات مبارک پیغمبر است - درس بگیریم. همه این بیستوسه سال درس است. من یک وقت به بعضی دوستان گفتم زندگی پیغمبر را میلی متری باید مطالعه کرد. هر لحظه این زندگی یک حادثه است؛ یک درس است...
جوانهای ما بروند تاریخ زندگی پیغمبر را از منابع محکم و مستند بخوانند و ببینند چه اتفاقی افتاده است. یک کتابِ خوبِ فراموششده برای مطالعه زندگی پیام اعظم(ص)؛ «پیامبری و انقلاب»، «پیامبری و جهاد» و «پیامبری و حکومت» عناوین این مجموعه سهجلدی است؛ کتابهایی از جلالالدین فارسی که در دهه شصت منتشر شد و انتشارات «انجام کتاب» آن را چاپ کرده است. »
عنوان کتاب: سه گانه پیامبری
جلد اول: پیامبری و انقلاب، 450 صفحه
جلد دوم: پیامبری و جهاد، 525 صفحه
جلد سوم: پیامبری و حکومت، 525 صفحه
نویسنده: جلال الدین فارسی
ناشر: انجام کتاب
* درباره نویسنده: جلالالدین فارسی (زاده 1312 در مشهد) است. وی در نویسندگی تحت تأثیر محمدتقی شریعتی بود. در دوران حکومت پهلوی، او مدتی ناظم دبیرستان کمال در محله نارمک تهران بود، سپس برای یادگیری جنگ چریکی به لبنان رفت. پس از انقلاب اسلامی ایران درسال 1357 به عضویت مجلس خبرگان قانون اساسی و ستاد انقلاب فرهنگی ایران درآمد. وی از خانوادهای روحانی و مهاجر از هرات بودهاست.
- انقلاب تکاملی اسلام(موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان) - ترجمه قرآن کریم - حقوق بینالملل - نطق تاریخی - نظام هستی - تکامل مبارزه ملی - استراتژی بینالملل(موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان) - نهضتهای انبیاء – جهاد - حد نهایی تکامل - امامت همگانی - انقلاب اسلامی و سازماندهی اجتماعی - چهار انقلاب و دو گرایش مکتبی و دنیا دولتی – الجهاد - درسهایی درباره مارکسیسم (موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان) - واحدهای بشری در رابطه با جهاد داخلی - مرانید که نوحه گرند - مشارکت سیاسی آمریکا با صاحبان ثروت بادآورده - ارتجاع ملیت اسلامی و مبارزه - جامعه برین - سرگذشت راست - ترجمه کتاب امام علی (ع) - خاطرات حسن البنا.
پنج شنبه 5 اسفند ماه 1400* شماره 160، هفته بیست و سوم* راهبر
یادگاری از اوایل دهه پنجاه، مسجد کرامت مشهد
مقام معظم رهبری اوایل دهه پنجاه، مسجد کرامت مشهد را پایگاهی برای فعالیتهای دینی و انقلابی خود قرار داده بودند و ضمن اقامه نماز جماعت شب ها پس از نماز در قالب شرح آیات و روایات منتخب به بیان معارف اسلامی می پرداختند. از جمله در زمستان سال 52 مصادف با اواخر سال 1393 و اوایل سال 1394 هجری قمری به شرح حدیث مکارم الاخلاق که در آن به ده ویژگی پیامبران اشاره شده، پرداختند. ایشان ضمن تبیین این صفات، اهتمام ویژه ای به زدودن برداشتهای غلط از این معارف اساسی، در اذهان مخاطبان عمدتاً جوان خود داشتند، گو اینکه به واقع باز تعریف این صفات با رویکرد انقلابی که در بطن این مفاهیم وجود داشت، جوانان انقلابی را در مسیر مبارزات اسلامی عمیق تر و راسخ تر مینمود.
ایشان در ابتدای این بحث شجاعانه و البته با اشاره و کنایه، بیان می کنند که جامعه امروز ما تحت سلطه ستمگران است و فهم غلط از مفهوم صبر، باعث شده است با بی تحرکی نسبت به ستم های آنان، مجال بیشتری برای ظالمان فراهم آید.
مقام معظم رهبری با شرح سه قسم صبر _ یعنی صبر بر انجام واجبات، و صبر در برابر انجام معصیت، و صبر هنگام مصیبت _ با استفاده از معارف دینی و شواهد تاریخی بر اهمیت بیشتر قسم دوم تأکید می کنند.
ایشان قسم سوم _ یعنی صبر هنگام مصیبت_ را به دو نوع تقسیم می کنند: صبر در برابر مصیبت های اختیاری و غیر اختیاری.
و این گونه شرح می دهند که مصیبت های اختیاری، مشکلاتی است که به سبب انتخاب شخص و قرار گرفتن در مسیر مبارزه و حرکت در راه انبیا پیش می آید.
در ادامه ایشان با تعریض به افراد عافیت طلب که به گوشه ای خزیده و مبارزه را کنار گذاشته اند، و با بیان روش تقویت این نوع از صبر در برابر مصیبت، این بخش را به پایان می برند.
بخش پایانی کتاب نیز به آثار و فواید دنیوی صبر اختصاص دارد که با مثال هایی تاریخی، انگیزه لازم برای تحمل مشکلات و سختی ها را در مخاطب تقویت می کند.
عنوان کتاب: گفتاری در باب صبر
نویسنده: آیتالله سیدعلی خامنهای
تعداد صفحات : 90 صفحه
ناشر: انتشارات انقلاب اسلامی
پنج شنبه 28 بهمن ماه 1400* شماره 153، هفته بیست و دوم * راهبر
امامی برای همه نسل ها
در چهارده قرنی که از تولد حضرت علی علیهالسلام میگذرد، همه نسلها احساس کردهاند که حضرت علی علیهالسلام با آنها میزیسته و سخنانش برای زمان آنها بوده است و بلکه همه نسلها حضرت علی علیهالسلام را متعلق به خود دانسته و تولد او را زودهنگام تصور کردهاند، و امروز که نوبت به نسل ما رسیده است، ما نیز چنین احساسی داریم و بلکه یقین داریم نسلهای بعدی حضرت علی علیهالسلام را بهتر خواهند شناخت و تعلق خاطر بیشتری نسبت به وی احساس خواهند نمود.
امیرالمومنین علیهالسلام یکی از معدود شخصیتهایی است که جهانی را به حیرت واداشته است، چهارده قرن است که متفکرین و نوابغ بشری در ابعاد شخصیت مولی حیرانند، و هرچه در اقیانوس بیکران علوی فرو میروند و عمیقتر میشوند بر حیرتشان افزوده میگردد.
سخنرانیهایی که رهبر انقلاب پیرامون شخصیت امیرالمومنین علیهالسلام از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تا به زمان نشر این کتاب داشتهاند، مجموعه با ارزشی است که به ابعاد مختلف شخصیت آن حضرت پرداخته و نکات دقیق و در عین حال مفید و جالبی را مطرح کردهاند که برای مشتاقان امیرالمومنین علیهالسلام فرصتی را فراهم میآورد تا معرفت خویش را نسبت به آن امام بزرگ بیشتر کنند و با تأثیرپذیری از سیره علوی برای زندگی خویش برنامهریزی نمایند.
«جاودانه تاریخ» عنوان کتابی است از مجموعه سخنرانیهای رهبر انقلاب از دوران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که در خطبههای نماز جمعه و یا در دیدارهایی که ایشان با مردم در ایام ولادت و شهادت امیرالمومنین علیهالسلام داشتند، ایراد شده است که به همت حجتالاسلام محمدیان با عنوان «جاودانه تاریخ» جمعآوری شده است.
از نکات بسیار جالب این کتاب، این است که تکرار در مطالب رهبر انقلاب بسیار کم است. چرا که ایشان برای هر سخنرانی که پیرامون شخصیت امیرالمومنین علیهالسلام داشتند، به مطالب قبلی خویش مراجعه نموده و از تکرار آنها خودداری کردهاند و فراز جدیدی از زندگی و یا شخصیت آن حضرت مطرح نمودهاند. همین امر موجب شده است که امروز با گذشت 27 سال مجموعه نسبتا کاملی از بیانات رهبر انقلاب پیرامون امیرالمومنین علیهالسلام در دست داشته باشیم.
این اثر در بیست و شش فصل با توجه به تبیین ابعاد متعدد شخصیت امیرالمومنین علی (ع) در بیانات رهبر انقلاب تنظیم شده است. فصل اول و دوم کتاب به نامتناهی بودن شخصیت امیرالمومنین علی (ع) میپردازد و در فصل سوم و چهارم و پنجم شرح احادیثی که از زبان پیامبراکرم، امام مجتبی و امام صادق (علیهمصلواتالله) در توصیف امام وارد شده، مورد استفاده قرار گرفته است. در فصول ششم و هفتم با جامعیت و توازن شخصیت امام آشنا میشوید. در هرکدام از فصول هشتم تا بیست وسوم به شرح یکی از ویژگیهای بارز ایشان اختصاص دارد. ویژگیهایی همچون: ایمان، اخلاص و تقوا، صبر و بصیرت، عبادت، فارغ بودن از خودخواهی، ایثار و انفاق، زهد، تسلیم بودن در برابر پیامبر(ص)، انتخاب سختترینها، جهاد و تلاشگری، عدالت، شجاعت، اصولگرایی در جنگهای داخلی، مراقبت از بیتالمال، یتیمنوازی و صلابت و توجه به فقیران. عنوان فصل بیست و چهارم کتاب، «امیرالمومنین (ع) قدتمندی مظلوم» است و در آن به مظلومیتهای ایشان با وجود قدرتمندی و جنگآوری حضرت، اشاره میشود. رابطه عاشقانه ما با امیرالمومنین علی (ع) موضــوع فصـل بیست و پنجم کتاب است که در آن، به دلدادگی ما به ایشان و لوازم این محبت پرداخته شده، و فصل آخر کتاب به بحث نیاز ما به الگویی همچون امیرالمومنین علی (ع) اختصاص یافته است.
عنوان کتاب: جاودانه تاریخ؛ شخصیت امیرالمؤمنین علی(علیهالسلام) در بیان رهبر معظّم انقلاب اسلامی
به همت: حجتالاسلام محمدیان
تعداد صفحات :360 صفحه
پنج شنبه 21 بهمن ماه 1400* شماره 146، هفته بیست و یکم* راهبر
اتکا به خدا
بعضی از رویدادهای تاریخی با گروهی از شخصیتها پیوند عمیقی خوردهاند به طوری که اگر بخواهیم آن واقعه را بررسی کنیم بهتر است سرگذشت افراد موثر در آن واقعه را نیز مطالعه کنیم. انقلاب اسلامی ایران نیز در ارتباط تنگاتنگ با چهره بیبدیل و ماندگار حضرت امام خمینی (ره) است.
مطالعه زندگی ایشان علاوهبر اینکه کمک میکند تا به درک درستی از زوایای مختلف انقلاب اسلامی ایران دست یابیم سبب میشود از سیره مکتبی و انقلابی ایشان نیز بهرهمند شویم. رهبر معظم انقلاب اسلامی با علم برضرورت بازگویی زندگی حضرت امام خمینی(ره)، کتاب مدح خورشید را به قلم تحریر درآورده که بخشی از خاطرات این چهره ماندگار در تاریخ ایران و جهان اسلام است.
کتاب مدح خورشید شامل 81 خاطره از زندگی پربار حضرت امام خمینی(ره) است. خواننده با مطالعه این کتاب به مکارم اخلاقی و فضایل شخصیت ایشان پی میبرد. این خاطرات مربوط به بخشهای مختلف زندگی ایشان از جمله مبارزات، استقرار نظام و سالهای جنگ است که بعضی از آنها عبارتند از «امیدواری ناشی از ایمان در همهی مراحل»، «هیجان امام از فداکاریهای مردم»، «ایمان امام به تودهی مردم و نقش روحانیت»، «اهمیت فقاهت و اخلاق از نظر امام»، «احساس رهبران نهضتهای اسلامی در فقدان امام» و «خلاصه وصیت امام: اتکا به خدا».
* بخشی از کتاب
«اعتقاد به پیروزی خون بر شمشیر
تمام شیوه هایى که ایشان در طول این مدتِ مبارزه به کار زدند ابتکارى بود و ابتکاراتى بود که دیگرانى که ناظر بودند همه رد مى کردند، حتی دوستان ایشان، حتی دوستان ایشان! شما ببینید در ظرف این یک سالِ اخیر چه شیوه هایى را ایشان به کار زدند و به کار بردند! همه اش مبتکرانه و همه مثل تیرهایى که درست به هدف مى خورد؛ یک دانه اش خطا نکرد؛ یک دانه اش اشتباه از آب در نیامد؛ در حالى که اغلب خدشه مى کردند، تخطئه مى کردند. آن روزى که اعلامیه ى خون بر شمشیر پیروز [است]، آمد، دوستانِ نزدیک ایشان در تهران، در قم دچار تردید شدند که آیا این مصلحت است؟ این جایز است؟ این اعلامیه خوب بود؟ درست است؟ قرص، مثل کوه ایستاد و دیدید که خون بر شمشیر پیروز شد. آن روزى که ایشان رفتند به فرانسه، براى همه شگفت آور بود و هیچ کس به ذهنش نمى آمد. آن روزى که ایشان تصمیم گرفتند برگردند ایران، همه دچار دلهره شدند. ... و ندیدم کسى را که غیر از این قضاوت داشته باشد. با هرکس برخورد کردیم دیدیم همینجور است. خب تمام این تاکتیکها، تمام این شیوه هاى گوناگونى که این ضرباتى که در مواقع حساس این مرد بزرگ، این رهبر بزرگ وارد آورده، تمام ضربات بجایى بوده و این را سرنوشت مبارزه و گذشت کار و گردش کار به ما ثابت کرد. یک روز امام فرمود: «امروز اسلام محتاج کمک شما جوان هاست.» بعدازظهرش بنده به خیابان ها آمدم و کارى داشتم. دیدم مثل روزهاى اول انقلاب شده و مردم به طرف پاوه در حرکتند.
عنوان کتاب: مدح خورشید
نویسنده: مقام معظم رهبری (آیت الله سید علی خامنهای)
تعداد صفحات : 136
ناشر: موسسه پژوهشی انقلاب اسلامی
این ماجرا و این صحنه، بارها تا آخر جنگ تکرار شد. هر وقت که اسم اسلام و فرمان امام به گوش مردم مى رسید ـ فرمان امام، فرمان اسلام بود و مردم براى امام به خاطر اسلام اهمیت قائل بودند. خداى متعال، امام بزرگوار و آن شخصیت را این طور آفریده بود که احساس شکست و خستگى نمى کرد و ناکامى در روح او راه نداشت. در سختترین حالات هم قصد پیشرفت داشت. شما خودتان در دوره ى هشت ساله ى جنگ، از نزدیک دیدید که در سخت ترین حالات هم، آن کسى که تصمیم بر عقب نشینى نداشت، شخص امام بود که مثل کوه محکم ایستاده بود. وقتى یک کوه به آن استوارى، پشت سر انسان است، راحت مبارزه مى کند.»
پنج شنبه 14 بهمن ماه 1400* شماره 139، هفته بیستم* راهبر
اخلاق و عرفان زیر سایه احادیث
چهلحدیثنویسی یا اربعیننویسی، سنتی مرسوم در میان مسلمانان است که از نیمه دوم قرن سوم هجری آغاز شد. بر اساس حدیثی که از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است، هر کس چهل حدیث از آنچه مسلمانان در امر دین خود بدان محتاجند را حفظ کند، در قیامتْ عالِم محشور خواهد شد. امام خمینی نیز در مقدمه کتاب، به این حدیث اشاره کرده و ابراز امیدواری کرده است که این اثر مشمول حدیث مذکور باشد. با اتکا به این حدیث، آثار فراوانی در قالب جمعآوری و شرح و توضیح چهل حدیث در موضوع خاص یا بهطور پراکنده تدوین شده است. آقابزرگ تهرانی، در کتاب خود الذریعه، اطلاعات حدود نود کتاب در این باره را از میان نویسندگان شیعه ذکر کرده که موضوعاتی فقهی، عرفانی، اخلاقی و عقایدی دارند. در میان اهل سنت نیز کتابهایی با همین نام تدوین شده است که مصطفی حاجی خلیفه، کتابنامهنویس اهل سنت در قرن یازدهم هجری، مشهور به کاتب چلبی، در کتاب خود کشف الظنون، به بیش از هفتاد اثر اشاره کرده است.
* ساختار کتاب
33 حدیث از احادیث کتاب، در باب اخلاق، و هفت حدیث دیگر، درباره اعتقادات و معارف است. امام خمینی در این کتاب ابتدا متن حدیث را نقل میکند، سپس ترجمه فارسی را مینگارد و پس از آن، کلمههای اصلی حدیث را شرح و معنا میکند و در نهایت، به شرح و توضیح متن حدیث میپردازد. استفاده از آیات قرآن کریم برای توضیح بهتر نیز در متن شرح چهل حدیث امام خمینی دیده میشود. وی همچنین پارهای از سخنان استاد خود محمدعلی شاهآبادی را نیز در موضوعات مختلف نقل کرده است. منبع اصلی کتاب چهل حدیث امام خمینی، اصول کافی است و بیشترین احادیث، از باب ایمان و کفر کتاب اصول کافی انتخاب شده است که تعداد آن به 26 حدیث میرسد. همچنین شش حدیث از باب توحید و سه حدیث از باب فضیلت علمآموزی نقل و شرح شده است.
* نسخهها، چاپ و نشر
نسخه دستنویس کتاب شرح چهل حدیث امام خمینی به همراه دو کتاب دیگر، شرح دعای سحر و آداب الصلوة، تا اواخر دهه 1360 شمسی در کتابخانه ملاعلی معصومی همدانی نگهداری میشده و سپس به دست چاپ سپرده شده است. اولین چاپ کتاب شرح چهل حدیث امام خمینی، توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در سال 1371 در ده هزار جلد انتشار یافت و چاپ شصتوچهارم آن در سال 1400ش در 923 صفحه و هزار نسخه انتشار یافته است.
* گزیدهها
نویسندگان زیر هر کدام بنا به تشخیص و نوع نگارش خود، بازنویسی و خلاصه ای از این کتاب ارائه کرده اند:
- اسلامی، سید حسن، برگزیدهای از کتاب شرح چهل حدیث امام خمینی، تهران مؤسسه چاپ و نشر عروج، چاپ سوم 1398ش، 308 صفحه.
- کمری، علیرضا، گزاره چهل حدیث امام خمینی، تهران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، چاپ اول 1382ش، 145 صفحه.
- محدثی، جواد، بر کرانه شرح چهل حدیث امام خمینی، تهران مؤسسه چاپ و نشر عروج، چاپ اول 1387ش، 364 صفحه
- مددی، اصغر، خلاصه کتاب چهل حدیث امام خمینی، انتشارات کتابستان معرفت، چاپ اول 1397ش، 422 صفحه.
- یکتایی، محمدرضا، چهل تدبیر برای تغییر در پرتو چهل حدیث امام خمینی، تهران مؤسسه چاپ و نشر عروج، چاپ اول، 1386 ش، 200 صفحه.
* ترجمهها
- عربی: الامام الخمینی، الاربعون حدیثاً، تعریب السید محمد الغروی، قم، دارالکتاب الاسلامی، 1419ق، 614ص.
- انگلیسی: چاپ دوم ترجمه کتاب «شرح چهل حدیث» امام خمینی به زبان انگلیسی توسط مهلقا و علیقلی قرایی در 667 صفحه از سوی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) منتشر شد.
- فرانسه: به همت رایزنی فرهنگی ایران در فرانسه، شرح چهل حدیث امام خمینی به زبان فرانسوی به نام «quarante hadiths» در 758 صفحه در مدت 2 سال ترجمه و منتشر شد.
- اردو: ترجمه کتاب «شرح چهل حدیث» امام خمینی، به زبان اردو با عنوان «چالیش حدیثین»، به همت بخش امور بینالملل مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، در قطع وزیری و 767 صفحه منتشر شدهاست.
- کردی: با تلاش وابستگی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در استانبول و همکاری مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ترجمه کُردی کتاب شرح چهل حدیث امام خمینی (س) با ترجمه سیدعلی حسینی در 584 صفحه از سوی انتشارات کوثر شهر استانبول ترکیه چاپ و منتشر شد.
- تایی: رایزنی فرهنگی ایران در تایلند با همکاری «عبدالله مناجیت»، مترجم با سابقه تایلندی و با پشتیبانی مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام جلد سوم چهل حدیث امام خمینی (ره) را ترجمه و چاپ کرد. بر اساس این گزارش، جلد اول شامل احادیث 1 تا 17 در سال 1387ش ترجمه و چاپ شد، جلد دوم شامل احادیث 18 تا 28 در سال 1389ش ترجمه و جلد سوم شامل احادیث 29 تا 40 در سال 1390ش ترجمه و منتشر شد و برای بیش از 92 مرکز علمی و فرهنگی و دانشگاهی و سیاسی نیز ارسال شد.
عنوان کتاب: شرح چهل حدیث
نویسنده: امام خمینی
ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)
*شرح چهل حدیث، در قالب کتاب صوتی نیز تولید و منتشر شدهاست.
*موجود در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان
پنج شنبه 7 بهمن ماه 1400* شماره 132، هفته نوزدهم* راهبر
چراغی برای زنان
این کتابها شامل یک مجموعه پنج جلدی با عنوان «نقش و رسالت زن» است که به ترتیب با عناوین فرعی «عفاف و حجاب در سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی»، «الگوی زن»، «زن و خانواده»، «جایگاه و مسائل زنان در اسلام و تجدد» و «عرصههای حضور اجتماعی زن» منتشر شده است. در استخراج، گردآورى و دستهبندى سخنان مقام معظم رهبری و ارائه آن در قالب اثر حاضر، تمامی سخنرانیها و پیامهاى ایشان درباره زنان، از آغاز پیروزى انقلاب اسلامى تا سال1392 حتی سخنانی که رسانهای نشده است ـ مانند توصیههایی که هنگام خواندن خطبه عقد به جوانان داشتهاند ـ مورد بررسى قرار گرفته است.
پنج فصل و با عناوین عفت و حیا، روابط زن و مرد، حجاب و پوشش، کشف حجاب و بیبندوباری، و روش برخورد با بیبندوباری ارائه گردد. در بخشی از جلد اول این کتاب با عنوان «مقابله قاطع با بی احترامی نسبت به حجاب در دانشگاهها» این بخش از بیانات رهبر انقلاب آمده است: «محیط دانشگاه ها بسیار مهم است. در محیط دانشگاه ها خانم های دانشجو و استاد باید سعی کنند همین روحیه و فرهنگ اسلامی را ترویج کنند. اگر کسانی خدای ناکرده در دانشگاه های کشور هستند که نسبت به حجاب اسلامی و زنان و دانشجویان دختر مسلمان بی احترامی می کنند، به آنها اجازه ندهید افکار فاسد خود را منتشر کنند. محیط داننشگاه باید محیط اسلامی باشد. باید محیطی برای رشد انسان و زن اسلامی باشد.»
جلد دوم. الگوی زن
در جلد دوم با عنوان الگوی زن، ضرورت ارائه الگوی صحیح در حیات انسانی، فاطمه زهراسلام الله علیها الگوی جامع زن و حیات انسانی، حضرت فاطمه زهراسلام الله علیها وعرصه خانوادگی، عرصه مجاهده سیاسی و اجتماعی، عرصه معرفتی عرفانی، عرصه عبادی، عظمت و کمالات، الگوی عاشورایی زن، الگوهای قرآنی زن، الگو شدن زن مسلمان ایرانی دسته بندی و ارائه می گردد.
در این کتاب، با ارائه موضوعی و عنوانی بیانات مقام معظم رهبری، در سه فصل، اهمیت و ریشهیابی مسائل زنان، زن در فرهنگ غرب، منزلت و جایگاه زن در اندیشه اسلامی، میتوان با ریشهیابی مسائل زنان، تفاوت نگاه غرب و نگاه اسلام را در موضوع زن بازشناسی کرد.
عنوان کتاب: نقش و رسالت زن،
(سخنرانیها و پیامهاى رهبرمعظم انقلاب دربارهی زنان)
به کوشش: امیرحسین بانکیپور فرد
(وابسته به موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی)
تعداد صفحات: 957 صفحه
در این کتاب، با ارائه موضوعی و عنوانی بیانات مقام معظم رهبری، در سه فصل، اهمیت و ریشهیابی مسائل زنان، زن در فرهنگ غرب، منزلت و جایگاه زن در اندیشه اسلامی، می توان با ریشهیابی مسائل زنان، تفاوت نگاه غرب و نگاه اسلام را در موضوع زن بازشناسی کرد.
با توجه به نگاه هدفمند مقام معظم رهبری مدظلهالعالی به مسائل زنان با وجود رویکرد تمدنگرایی اسلامی که ایشان دارند؛ ضروری است که خطوط معیارهای اسلامی متناسب با شرایط زمان ومکان در زمینه حضور اجتماعی زن از دیدگاه معظمله جمعبندی گردد. این بیانات در سه فصل با عناوین: جایگاه اجتماعی زنان، تعلیم وتربیت زنان و نقش زن در انقلاب اسلامی، تدوین شده و در تمامی این زمینهها سعی شده است آرای مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) به صورت دقیق استخراج و با عنوان گذاری مناسب سیر منطقی موضوعات به گونه ای ارائه گردد که پاسخگوی مشکلات و نیازهای امروز باشد.
پنج شنبه 30 دی ماه 1400* شماره 125، هفته هجدهم* راهبر
این کتاب نخستین بار در سال 1929 میلادی با عنوان کاخهای فلسفه چاپ شد. کتاب شامل نظریات خاص ویل دورانت درباره مسائل اساسی زندگی و سرنوشت بشر است. لذات فلسفه نخستین بار در سال 1344 با ترجمه فارسی از عباس زریاب خویی در ایران منتشر شد.
کتاب از 9 بخش و 126 گفتار تشکیل شده که «مدخل»، «منطق و شناسایینگری»، «فلسفه اولی»، «زیباییشناسی» عنوان برخی از بخشها است. شاید بتوان گفت مهمترین حرفی که «ویل دورانت» در کتاب «لذات فلسفه» به آن اشاره میکند، این باشد که: «فلاسفه پیروز شدند؛ ولی آنها در این پیروزی یک چیز را فراموش کردند؛ آنان توجه نکردند که اخلاق منهای ضمانتهای دینی نمیتواند به جامعه، تسلط بر نفس را، که یک ضرورت است، ببخشد...» ویل دورانت در این کتاب تاکید میکند:« لذت فلسفه، مانند مراحل عالیه عشق است که مردم سفله را بدان راهی نیست...»
* نظر مقام معظم رهبری درباره کتاب لذات فلسفه:
رهبر انقلاب در دیدار با برخی امامان جمعه در دیماه 1380 در خصوص کتاب «لذات فلسفه» ویل دورانت فرموده اند:
«حتی در مطالب جدی هم می شود از کارهای هنری و ذوقی استفاده کرد. من یکی از مثالهای خوبی که در این زمینه در نظر دارم، کتاب «لذات فلسفه»ی ویل دورانت است که مرحوم دکتر زریاب آن را بسیار عالی ترجمه کرده است. در این کتاب «ویل دورانت» مطالب فلسفی غرب را با ذوقیترین بیانها مطرح کرده است. این کتاب مثل شعر میماند و انسان وقتی آن را مطالعه میکند، اصلا نمیفهمد این کتاب فلسفه است. هم نویسنده و هم مترجم، خیلی عالی و با ذوقی زیبا و هنری، یک کتاب فلسفی را مثل یک لقمه چرب و نرم و شیرین، در دهان خواننده میگذارند...»
-در سر تا سر زندگی انسان، «عشق» از هر چیز جالبتر است، و تعجب اینجا است که فقط عده کمی درباره ریشه و گسترش آن بحث کردهاند در هر زبانی دریایی از کتب و مقالات، تقریبا از قلم هر نویسندهای درباره عشق پیدا شده است و چه حماسهها و چه اشعار شورانگیزی که درباره آن به وجود آمده است، با این همه چه ناچیز است تحقیقات علمی محض درباره این امر عجیب، و اصل طبیعی آن، و علل تکامل و گسترش شگفت انگیز آن، از آمیزش ساده «پروتوزوئا» تا فداکاری «دانته» و خلسات «پترارک» و وفاداری «هلوئیز، به ابلارد».
ص117
*درباره نویسنده و آثارش:
ویلیام جیمز دورانت (5 نوامبر 1885 – 7 نوامبر 1981)، فیلسوف، تاریخنگار و نویسنده آمریکایی بود مهمترین اثر او تاریخ تمدن، مجموعه کتابی 11 ( 13جلد در ایران) جلدی است که با همکاری آریل دورانت، همسرش نوشتهاست. ویل دورانت در این کتاب توانستهاست با استفاده از آثار مورخان دیگر (از هرودوت تا آرنولد توینبی)، که از ابتدای تاریخ مکتوب بشر تا کنون زیستهاند، مکتب نوینی از تاریخنگاری را به وجود آورَد.
برخلاف دیگر تاریخنگاران، که تنها تمرکزشان بر روی وقایع تاریخی و سیر تمدن بشری بود، وی در اثر خود به عوامل تمدنساز در طول تاریخ نیز توجه میکند. در این باره نقلقولی دارد که چنین است: «تمدن رودی است با دو ساحل». این نقلقول بهطور ضمنی به این مسئله اشاره دارد که تاریخنگاران اغلب نهایت توجه و دقت خود را صرف رودخانه در جریانِ تاریخ نمودهاند که معمولاً پرآشوب و پرهیاهوست و اجازه برداشتها و تفاسیر صحیح را نمیدهد. در مقابل، او دیدگاه دیگری را مطرح میکند که در آن حواشی تاریخ و تمدن (ساحلها) میتوانند به اندازه خودِ متن تاریخ مهم باشند.
عنوان کتاب: لذات فلسفه
نویسنده: ویل دورانت
مترجم: عباس زریاب خوئی
ناشر: انتشارات علمی و فرهنگی.
تعداد صفحه: 519 صفحه
به نظر او، همه مردمانی که در طول تاریخ خانه و مجسمه ساختند و شعر سراییدهاند هم در شکلگیری تمدن نقش داشتند. ویل دورانت در کتاب درسهایی از تاریخ، که در سالهای آخر زندگی خود نوشت، میگوید که تاریخ ملتها را باید با توجه به پدیدههای علمی جدید نوشت.
وی با اینکه میخواست کشیش شود اما در دانشگاه بیشتر علوم، از زیستشناسی گرفته تا تعلیم و تربیت را تجربه کرد. اما بالاخره بعد از خواندن کتاب اخلاقِ اسپینوزا به سراغ فلسفه رفت، آن رشته را تا دکترا ادامه داد و استاد دانشگاه شد و کتابهای فلسفی زیادی تألیف کرد.
هنری توماس در کتاب بزرگان فلسفه یک فصل را به او اختصاص داده و نوشتهاست: «بزرگترین کار او در فلسفه این بود که افکار پیچیده فلسفی را به زبان ساده بیان کرد. او فلسفه را، که دور از دسترس مردم عادی بود، به خانههای آنها برد و آن را برای همه قابل فهم کرد.»
اما همه اینها دورانت را راضی نکرد تا اینکه به قول خودش برای «ارضای حس کنجکاوی» سر از تاریخ درآورده و در زمان استادیِ دانشگاه کالیفرنیا کتاب تاریخ فلسفه اش را نوشت که فیلسوفان و منتقدان دانشگاه او و کتابش را تحسین کردند.
بعد از آن بود که دورانت تصمیم به نوشتن تاریخ تمدن جهان گرفت. همسرش آریل (که قبلاً یکی از شاگردانش بود) با همراهی کردنش در سفرها، به او در نوشتن این کتاب کمک کرد.
او برای نوشتن هر فصل از کتاب به گوشهای از دنیا سفر میکرد؛ از مصر و ایران تا سیبری و ژاپن. مقصد او برای نوشتن جلد اول کتاب تاریخ تمدن با عنوان «مشرقزمین، گهواره تمدن» بود. بعد چاپ جلد اول، سفرهای دور دنیایش شروع شد که 50 سال ادامه یافت. در نهایت، در 1975، نوشتن تمامی 30 جلد کتابش و همچنین سفرهایش به اتمام رسیدهاست.
لازم به ذکر است که کتاب های تاریخ تمدن، تاریخ تمدن. برگزیده زن از نگاه ادیان، یونان باستان، قیصر و مسیح، رنسانس، اصلاح دین، عصر ایمان، مشرق زمین گهواره تمدن، تفسیرهای زندگی و تاریخ فلسفه وی در کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان موجود است.
پنج شنبه 23 دی ماه 1400* شماره 118، هفته هفدهم* راهبر
کتاب شگفتی ساز
شاید خاطرات مادران شهدا و عاشقانه های آنها یکی از جذاب ترین و دلنشین ترین آثار در حوزه دفاع مقدس باشد. زیرا مربوط به مادرانی است که در جنگی هشت ساله سهم داشتند سهمی که بدون هیچ چشم داشتی آن را بخشیدند و سالیان سال بیصدا در سوگ عزیزشان گریه کردند. حالا که چهل سال از آن سال ها میگذرد این خاطرات بازهم خواندنی است.
در این کتاب تصویری کوتاه و مختصر اما پر معنا از یک عمر زندگی و فرمانبری و ولایتپذیری زنی را میخوانید که فرزندش را فدای پابرجا ماندن و استقلال این سرزمین نمود و خودش نیز در راه اسلام و انقلاب از هر چه در توان داشت فروگذار نکرد.
اشرف السادات منتظری مادر شهید محمد معماریان که عاشقانه و خالصانه برای فرزندان این سرزمین از جان و دل مایه میگذاشت.
* خلاصه ای از داستان
داستان از جایی شروع می شود که اشرف سادات دوران کودکی اش را پشت قالی نشسته است و با خواهر بزرگترش خانم فاطمه برای امرار معاش خانواده قالی می بافد. از همان ابتدای داستان خواننده متوجه می شود با انسان پر جنب و جوش و فعالی رو به رو است. او پس از ازدواج و آوردن فرزندان مانند زنان دیگر تنها خانه داری نمی کند، بلکه در خیابان می رود و سر سختانه برای رهایی از نظام استبداد شاهنشاهی می جنگند. سپس با شروع جنگ تحمیلی، به فعالیت های پشتیبانی برای رزمنده ها می پردازد. در داستان می خوانیم که اشرف سادات فرزندانش را همانند خودش شیر زن و شیر مرد تربیت می کند و داوطلبانه پسرش را به میدان های جنگ می سپارد. ایشان در حال حاضر با برگزاری مراسم های مذهبی و کار های خیریه روزهایش را سپری می کند.
عنوان کتاب برگرفته از یکی از سفارشهای شهید معماریان به مادرش، اشرفاسادات است که میگوید بعد از شهادت من در میان جمع گریه نکن و اگر میخواهی برای شهادت من گریه کنی در خلوت خودت و تنهایی گریه کن.
* متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی بر این کتاب به شرح زیر است:
«بسم الله الرّحمن الرّحیم
ـ با شوق و عطش، این کتاب شگفتیساز را خواندم و چشم و دل را شستشو دادم. همه چیز در این کتاب، عالی است؛ روایت، عالی؛ راوی، عالی؛ نگارش، عالی؛ سلیقهی تدوین و گردآوری، عالی، و شهید و نگاه مرحمت سالار شهیدان به او و مادرش در نهایت علوّ و رفعت .. هیچ سرمایهی معنوی برای کشور و ملّت و انقلاب برتر از اینها نیست. سرمایهی باارزش دیگر، قدرت نگارش لطیف و گویایی است که این ماجرای عاشقانهی مادرانه به آن نیاز داشت.
از نویسنده جدّاً باید تشکّر شود. 10 اسفند 1399»
* بخشی از کتاب تنها گریه کن
- یکوقت هست آدم با خانواده شوهرش مشکلی ندارد و فقط رفت وآمد میکند، یک وقت هست که با خانواده شوهرش صمیمی میشود، خودمانی و خانهیکی؛ محبتشان را به دل میگیرد. ما این شکلی بودیم. من هرچه ازشان دیدم، خوبی و صمیمیت بود. همراه دوتا جاری دیگرم و مادرشوهرمان توی یک خانه زندگی میکردیم. روزمان تا آمدن مردها، دور هم میگذشت.
نوعروس بودم، ولی مستقل. چند ماه اول، پختوپزم از مادرشوهرم جدا بود. خودم خواستم و سفرهیکی شدیم. گفتم: «دو نفر ماییم، دو نفر شما، آنهم توی یک خانه. چرا دوتا سفره پهن کنیم؟»
- عروسِ ده ماهه بودم که دخترم به دنیا آمد. پدرشوهرم، اولْ بزرگِ خانواده خودش بود، بعد فامیل. بزرگتریاش هم فقط به سنوسال و ریشِ سفیدش نبود؛ آنقدر دلسوز و مهربان بود که خودش و حرفش روی چشممان جا داشت. اسم بچه را گذاشت فاطمه و ما هم روی حرفش حرف نزدیم.
- حبیب مرد زحمتکشی بود. صبح زود میرفت سر ساختمان و آخر شب خسته برمیگشت. بنایی کار راحتی نبود. اصلش، هیچ کاری راحت نیست. مردها صبح به صبح میرفتند و آخر شب به سختی خودشان را تا خانه میکشاندند. یک لقمه غذا خورده و نخورده، چشمشان گرم خواب میشد. گاهی برای کار و کاسبیِ بهتر میرفت یک شهر دیگر و روزها میگذشت و ازش بیخبر بودم. من میماندم و فاطمه که برایم مثل عروسک بود.
عنوان کتاب: تنها گریه کن
نویسنده: اکرم اسلامی
روایت زندگی اشرفسادات منتظری مادر شهید محمد معماریان
ناشر: حماسه یاران
تعداد صفحات: 264 صفحه
حسابی سرم را گرم کرده بود؛ منتها مریضیام خوب نشده بود و بقیه خیلی مراقبم بودند. عزیز، بیشتر از همه غصه میخورد و فکرش مانده بود پیش من. گاهی که میرفتم خانهشان، احوالم را خبر میگرفت و مدام از دیروز و روز قبلش میپرسید. باید خیالش را راحت میکردم که خوبم، ولی هم او و هم بقیه، میدانستند ازحالرفتنِ من خبر نمیکند. میگفت: «اگه بیهوا وقتی بچه تو بغلته بیفتی، من چه خاکی به سر کنم؟»
- همه میترسیدند که وقتی میافتم، سرم به جایی بخورد و دردسر شود؛ این بود که با اوستا حبیب صحبت کردیم و قرار شد برویم طبقه بالای خانه آقاجانم زندگی کنیم. اینطوری خیال آنها هم راحت بود؛ مادر و خواهرهایم دور و برم بودند. همان جهیزیه مختصر را بستیم و خانه جدید بازشان کردیم. هر طوری بود، سرم را گرم میکردم. وقت که اضافه میآوردم و بچه خواب بود، گاهی مشغول خیاطی میشدم. یک بلوز ساده برای خودم یا فاطمه میدوختم و کلی ذوق میکردم.
خانم اکرم اسلامی نویسنده جنگ و دفاع مقدس هستند. ایشان در یک پروژه فرهنگی، که درباره مادران شهدا بود فعالیت می کردند که با خانم اشرف سادات منتظری آشنا شدند. حدود یک سال زمان صرف تحقیق و پژوهش برای تهیه مطالب اولیه این کتاب شد و برای نگارش آن هم یک سال و نیم وقت گذاشتند. ایشان در حال حاضر درگیر نوشتن روایت هایی از خانواده شهدا می باشند.
1- ستارگان حرم کریمه 27: شهید عباس حاجی زاده 2- ستارگان حرم کریمه 23: شهید محمود شاهدی
3- ستارگان حرم کریمه 16: شهید سید محسن روحانی
پنج شنبه 16 دی ماه 1400* شماره 111، هفته شانزدهم* راهبر
آنچه درباره جبهه دوست دارید بدانید
«فرهنگ جبهه» از معدود آثاری است که در حوزه دفاع مقدس به شکل دائره المعارف تهیه شده است. در واقع همه جوانب بشری و انسانی حضور رزمندگان در 8 سال دفاع مقدس در شئون رفتاری، گفتاری و نوشتاری به صورت مستند در این مجموعه آورده شده است. فرهنگ جبهه یکی از کم نظیرترین فرهنگ ها در حوزه دفاع مقدس است که با همکاری 12 مولف تدوین شده است.
این مجموعه شامل سه عرصه نوشتاری، رفتاری و گفتاری است که هرکدام از این موارد عناوینی را ذیل مجموعه خود دارند. برای نمونه در بخش رفتاری مواردی نظیر شوخ طبعی ها در سه جلد و در بخش گفتاری، اطلاعات و تعبیریات یکی از مشهورترین عناوین آن است.
منبع اصلی در گردآوری اطلاعات عموما رزمندگان حاضر در جبهه های جنگ بوده اند.
برای گردآوری اطلاعات این مجموعه 2 بار سراسر کشور را شهر به شهر و روستا به روستا رفته اند تا توانسته اند فیش کارت هایی را مهیا کنند که محققان بر اساس آنها مجموعه «فرهنگ جبهه» را استخراج کردند. در انتهای هر جلد از مجموعه فرهنگ جبهه اسامی راوایان مقاومت و دفاع مقدس را به همراه مشخصات فیش و اطلاعات قابل مراجعه آورده شده است.
شایان ذکر است از سال 1368 تا کنون، شصت عنوان کتابهای «فرهنگ جبهه» در اختیار مخاطبان قرار گرفته است که در این میان، چهار عنوان گزیده فرهنگ جبهه شامل «گزیده نوشتاری فرهنگ جبهه» دربرگیرنده منظومه ها، مکاتبات، یادداشت های روزانه، یادگارنوشته ها و تابلو نوشته های رزمندگان و «گزیده رفتاری فرهنگ جبهه» دربرگیرنده بازی ها و سرگرمی ها، اوقات فراغت، شوخ طبعی ها، خلاقیت ها، رویای صادقه، امدادهای غیبی و آداب و رسوم رزمندگان، «گزیده گفتاری فرهنگ جبهه» دربرگیرنده گزیده عناوین شعارها و رجزها، نیایش ها، نام ها و نشانی ها (اعلام)، اصطلاحات و تعبیرات، مکاشفات، قطعات و مقالات و مشاهدات رزمندگان و «گزیده تعلیقات فرهنگ جبهه» در برگیرنده سوانح، بود و نمود، جبهه فرهنگ و فرهنگ جبهه، جبهه ای نو در فرهنگ شناسی ایران اشاره کرد.
این مجموعه پژوهشی با موضوع گفتار، نوشتار و رفتار رزمندگان سراسر کشور در سالهای دفاع مقدس، از سال 1368 توسط مهدی فهیمی، عباسعلی بیات، احمد خلیلی، داوود امیریان، محمدحسین جعفریان، اکبرقهرمانی، علیرضا کمری، مرتضیسرهنگی، مهدی جابرمردای و محسن مهرآبادی گردآوری شد. از سال 1372 فعالیت این جمع محدود شد و فقط مهدی فهیمی و محسن مهرآبادی روند تحقیق مجموعه "فرهنگ جبهه" را ادامه دادند و از سال 1376 تاکنون نیز محسن مهرآبادی به گردآوری اطلاعات و انتشار این مجموعه میپردازد.
مجلدات مجموعه "فرهنگ جبهه" در ذیل عناوینی مانند "اصطلاحات و تعبیرات"، "مشاهدات"، "شعارها و رجزها"، "نامها و نشانیها"، "شوخطبعیها"، "کلمات قصار"، "حاضرجوابیها"، "مکاتبات"، "یادگار نوشتهها"، "منظومهها"، "خلاقیتها"، "بازیها"، "اوقات فراغت رزمندگان در جبهه"، "آداب و رسوم"، "تابلو نوشتهها"، "عکسنامهها"، "شهادتنامه"، "یادداشتهای روز"، "رویای صادقانه"، "امدادهای غیبی"، "نیایشها"، "جبهه و فرهنگ جبهه"، "جبههای نو در فرهنگشناسی ایران"، "بود و نبود فرهنگ جبهه"، "راهنمای فرهنگ جبهه"، ، "گزیده گفتاری فرهنگ جبهه"، "گزیده نوشتاری فرهنگ جبهه"، "گزیده تعلیقات فرهنگ جبهه" و "سوانح فرهنگ جبهه" تدوین شدهاند.
در این مجموعه اصطلاحات و تعبیرات، شعارها و رجزها، نامها و نشانیها، شوخطبعیها، کلمات قصار، حاضرجوابیها، مکاتبات، یادگار نوشتهها، خلاقیتها، بازیها و اوقات فراغت رزمندگان در جبهه بررسی شده است. علاوه بر تحقیقات میدانی و مشاهدات عینی، مهمترین منابع جمعآوری اطلاعات؛ مدارس ایثارگران، مراکز تربیت معلم و آموزش عالی و مجموعههای نظامی در فاصله سالهای 1366 تا 1380 و گفتوگو با یکصد و پنجاه هزار رزمنده محصل بودند.در مراکز تجمع نیرو با طرح و توجیه مسئله و توزیع کارتهای سوالات، یافتههای ذهنی راویان براساس علاقه، مشابهت و قرینهیابی، نمونهگیری و سندسازی میشدند. از مجموع دهها هزار فیش به دست آمده بیش از یازده هزار صفحه کتاب در هفده موضوع منتشر شده و بالغ بر چهار هزار صفحه در دست تالیف است.
* نظر رهبر انقلاب درباره کتاب فرهنگ جبهه:
رهبر انقلاب در دیدار با اعضای دفتر پژوهش و گسترش فرهنگ جبهه در دی ماه سال 70 در خصوص مجموعه فرهنگ جبهه گفتند:
«وقتی که جلد اول فرهنگ جبهه درآمد، طبعاً به طور عادی، مثل بقیه منشوراتی که پیش من میآوردند، نشستم آن را خواندم. این کتاب از بس مرا جذب کرد، تا آخرش خواندم؛ بعد دیدم این کافی نیست؛ به خانه بردم و گفتم همه بنشینید این کتاب را بخوانید؛ گفتم این کتاب اصلاً باید در فضای خانهها باشد و همه باید آن را همیشه داشته باشند»
* بخشی از کتاب:
(جلد اول. اصطلاحات و تعبیرات)
آجر: شهید، کد رمز در اصطلاح بی سیم.
آجر(2): پنیر مانده، خشک شده و از دهان افتاده و بی مصرف.
آجر پلاستیکی: کتلت از نوع جبهه ای آن، غذایی سخت و سفت و خفه کننده، همان خوراکی که وقتی کسی در خوردن آن به زحمت می افتاد به او می گفتند «سمبه بدهم؟ با آفتابه آب بیاورم؟»
آچار فرانسه: مسئول تدارکات یگان، کسی که همه کار از او بر می آمد و به امور مختلف مسلط بود.
آچار همه کاره: چفیه،پارچه ای که از آن به جای سفره، لنگ حمام، تور ماهی گیری، حوله، باند زخم و امثال آن استفاده می کردند.
آخ جون مرخصی: جراحت ناشی از ترکش کوچک که به مرخصی و رفتن به عقب منجر می شد. (کنایه است از اهل مبارزه و مقاومت نبودن!)
آخرین هشدار: تیر مستقیم تانک، نشانه ای از جدی بودن جنگ و نزدیک بودن دشمن.
آدامس شیک: کد رمز: التماس دعای مخصوص، سفارشی، شبانه، یواشکی و کامل(کوتاه شده کلمات)
آدم خفه کن: چلو مرغ، غذای شب عملیات، کنایه از شهادت است که طبعا بعد از شام آخر احیانا محقق می شود.
آدم کُش گردان: امدادگر! کنایه از ناشی بودن نیروهای امدادرسان خصوصا در شرایط عملیاتی و خطوط مقدم.
عنوان کتاب: فرهنگ جبهه
به همت: مهدی فهیمی و محسن مهرآبادی
ناشر: فرهنگ گستر
تعداد مجلدات : 60 جلد
آر.پی.جی.به برجک زدن: مرخصی گرفتن از فرماندهی در شرایط آماده باش عمومی و حساس جنگ.
آر.پی.جی.زن.سفره: فردی که لقمه های بزرگ می گرفت و غذا را نجویده می بلعید.
آسایشگاه سالمندان: تدارکات گردان و لشگر، اشاره ای است به مسئولان تدارکات واحدها که معمولا از بین رزمندگان مسن انتخاب می شدند.
آقای فروغی راد: خمپاره .
ابراهیم: رزمنده ای که از آتش دشمن جان سالم به در می برد و کوچکترین جراحتی بر نمی داشت.
اتحادیه دکمه داران: کسانی که دکمه بالای پیراهنشان همیشه بسته بود.
اذان گفتن: گلوله باران دشمن در سپیده دم، وسیله دعوت به حق و سبب خیر شدن.
ارحم، درهم: اذیتم نکن اذیتت نکنم، کمکم کن هر چند ناچیز.
از جهنم تا بهشت: از جبهه جنوب تا جبهه غرب کشور،اشاره ای است به گرمای منطقه خوزستان و سردسیری و سر سبزی غرب.
استامبولی: ماشین حمل شهید در اصطلاح بی سیم و کد رمز. گفته می شد: استامبولی می خواهیم تا آجر(شهید)ها را جا به جا کند.
اسلحه بی فشنگ: آفتابه دستشویی! وسیله ای که گفته می شد رزمندگان در تاریکی شب بارها با آن از دشمن اسیر گرفتند.
اصول سه گانه تدارکات: داشتیم تمام شد، فعلا نداریم، به شما تعلق نمی گیرد! قسمت سوم مخصوص وقتی بود که بچه ها موجودی را می دیدند و تدارکات چی دیگر اصل آن را نمی توانست حاشا کند.
اطلاعات عملگی: واحد اطلاعات عملیات، واحدی که نسبت به سایر واحد های سازمان رزم گرفتاری و مسئولیت بیشتری داشت.
التماس پتو: تقاضای جای برای خوابیدن، به معنی جا باز کردن در کنار خود.
الهی ضعف بدنی و دقت جلدی: خدایا دقت کن جلد ما پاره نشود، به کنایه تعبیری بود که در مواقع بمباران و جنگیدن به کار می رفت.
انجمن خروسان جنگی: نیروهای تبلیغات،بچه هایی که بخشی از وظیفه شان توجه داشتن به اوقات شرعی و اقامه نماز پنج گانه بود.
اوشین پلو: برنج سفید بدون مخلفات.
ایران تایر: پوتین های بسیجی.
ایران گونی: شلوار و اورکت بسیجی ساخت وطن.
با آفتابه چای شیرین خوردن: موفق به گرفتن مرخصی از فرمانده نشدن و با حال زار به چادر برگشتن.
با بیل خمپاره ریختن: آتش شدید دشمن روی مواضع خودی، نه یکی یکی، بلکه مثل سوخت ریختن در کوره و آتشگاه با بیل.
باغبان: مسئول واحد تخریب که یکی از وظایفش کاشتن مین بر سر راه نیروهای دشمن و جمع کردن مین های آنها بود.
بالش سر خود: پای مصنوعی که جانبازان در هر شرایطی آن را از جای خود در می آوردند و زیر سرشان می گذاشتند.
پنج شنبه 9 دی ماه 1400* شماره 104، هفته پانزدهم* راهبر
شب قدر مسیح
"مسیح در شب قدر" عنوان دومین کتاب از مجموعه «خورشید در مهبط ملائکـه الله» است که به موضوع حضور مقام معظم رهبری در منازل خانوادههای شهدا میپردازد. این کتاب در بیستوسه بخش روایت شده است. مسیحیان ایران عمدتاً ارمنی و آشوری هستند و صدها سال است در این کشور زندگی میکنند. رهبر معظم انقلاب با توجه به اهمیت و ارزش بالای خانوادههای شهدا و لزوم احترام و توجه ویژه نسبت به آنها، از همان ابتدای جنگ، عنایت خاصی به این خانوادهها داشتند. از جذابترین این دیدارها، موارد مربوط به شهدای مسیحی است که معظم له، از سال 1363، در ایام عید مسیحیان و میلاد حضرت مسیح، مهمان خانوادههای آنها میشوند. پنج پیوست کتاب، پیوستهایی هستند از بیانات رهبر معظم انقلاب درباره موضوعاتی که در کتاب مطرح شدهاند و احتیاج به توضیح بیشتری داشتهاند. در قسمت ضمایم کتاب نیز، نام و تصویر تمام شهدای مسیحی کشورمان-اعم از شهدای انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و بمبارانها- آمده است.
گفتنی است این کتاب، سند محکمی بر رد تمامی ادعاهای واهی نظام سلطه و رسانه های وابسته به آنها مبنی بر نبود آزادی ادیان در ایران است و مطالعه آن، خواننده را با پرتوئی دیگر از منش و اخلاق و ولایت رهبری- که در حقیقت، ریشه در آموزه های نبوی و علوی دارد- آشنا می کند.
از ویژگیهای خاص این دیدارها، این است که خانوادههای مسیحی، اغلبشان نمیتوانند حضور آقا در منازلشان را باور کنند و در بهت میمانند. حالتی که معمولاً تا اواخر دیدار، باقی میماند. این حالت باعث میشود که اتفاقاً آقا در بین این خانوادهها بیشتر صحبت کنند، خاطره بگویند و بهشکلی مجلس را گرم کنند.
سبک روایتگری این کتاب، تا حدودی داستانی است و در هر کدام از آنها، از یک راوی متفاوت و مناسب آن روایت استفاده شده که خود این تنوع راویان، داستانها را جذابتر میکند. البته مفهوم داستانی کردن روایتها، آزاد گذاشتن تخیل نیست. تمام نکات موجود در کتاب، بهخصوص بیانات مقام معظم رهبری، کاملاً مستند و بر اساس اسناد هستند.
همراه با روایت حضور آیتالله خامنهای در منزل یک خانواده شهید ارمنی یا آشوری، در مورد خود آن شهید و خاطرات و شهادتش هم نکات زیبایی آمده، که فداکاری و شجاعت و انسانیت این شهدای عزیز و خانوادههایشان را نشان میدهد. شهدایی که تعدادی از آنها، داوطلبانه و حتی با تلاش و اصرار به جبهه رفته و به شهادت رسیدهاند.
* روایت حضور آیتالله خامنهای در منزل شهید وارطان آقاخانیان در 5 دی 1364
شهید وارطان آقاخانیان 18 آذرماه سال 1364 در جزیره مجنون عراق به شهادت رسید. شب، شب عید است، شب میلاد حضرت مسیح. قرار است اولین جایی که برای عیددیدنی میرویم، منزل عمو گابریل باشد. به زبان ارمنی شعر میگویم و به اشعار بزرگان شعر فارسی بسیار علاقهمندم. مقاله «حافظ و مسیح»ام را امروز در مجله پروین چاپ کردهاند.
خانه عمو گابریل حسابی شلوغ است و اکثر فامیل جمع شدهاند اینجا. همه هستند به جز پسرعموی جوانم، وارطان. سلطه غم و غصه، رنگ کریسمس را از خانه زدوده، عموگابریل و زنعمو در این پانزده روز به اندازه پانزده سال پیر شدهاند.
زنگ خانه به صدا درمیآید و لحظاتی بعد، پسرعمویم با دو جوان که ارمنی هم نیستند، یاالله گویان وارد خانه میشوند. ظاهراً از قبل قرار بوده که گروهی امشب بیایند و مصاحبهای تهیه کنند. نمیدانم عمو و زن عمو با این حال و روز، با چه دل و دماغی میخواهند حرف بزنند. هرچه باشد فقط دو هفته از شهادت وارطان گذشته است.
دو جوان عمو را به گوشهای خلوت میکشانند و چیزهایی به او میگوین. رنگ چهره عمو از شنیدن حرفهای جوان عوض میشود.
عمو بعد از شنیدن حرفهای جوان، سریع به طرف جمع ما میآید و میگوید: میهمان مهمی الان به خانمان میآید. از تعجب چشمانم گرد میشود. کیست که به خاطرش عمو سرزنده شد؟ خدای من، باورکردنی نیست، این کسی که از در وارد شد و با تکتک ما سلام و احوالپرسی کرد آقای خامنهای است.
آقای خامنهای خیره به قاب عکس وارطان شدهاند و عمو و زن عمو و همه ما خیره به ایشان، از نزدیک، چهرهشان، عجیب روشن و تماشایی است، از ایشان چند خاطره خیلی برجسته در ذهن دارم، همین چند ماه پیش که در نماز جمعه تهران، بمبی منفجر شد، به خودم بالیدم برای داشتن یک چنین رئیس جمهور شجاعی، اما وقتی این رفتار مهرمندانه آقای خامنهای را کنار آن سخنرانیهای قاطعشان قرار میدهم، میفهمم که سکه شجاعت و صلابت و اقتدار ایشان، روی دیگری هم دارد: محبت و مهربانی و لطافتی که بی حد و مرز مینماید.
آقای خامنهای با صحبتهایی شیرین و جذاب و دلنشین، درباره ارادت مسلمانها به حضرت عیسی مسیح و شهدای مسیحی صدر مسیحیت، حرفهایشان را پی میگیرند. ایشان زمانی عزم رفتن میکنند که دیگر از فضای اندوهبار خانه، اثری نمانده و غم و غصه از چهرهها رفته است.
* روایت دیدار با خانواده شهید «ژان ژرژ ژان داوید»
مادر شهید میگوید که ببخشید اگر بیتعارف صحبت میکنم. من آن روزها مثل دیوانه شده بودم و حوصله هیچ چیز و هیچ کس را نداشتم، به ویژه اگر میخواستند در مورد ژان صحبت کنند. آن روز مادر خدا بیامرزم هم زنده بود و آمده بود خانه ما. قبل از ظهر، دو نفر آقا با تیپ بسیجی آمدند دم در. خواهرزادهام رفت در را باز کرد و از آنجا با آیفون به من گفت: خاله این آقایان میگویند شب خانه باشد یکی از مسئولان میخواهند بیایند دیدنتان. گفتم بگو؛ نمیخواهد بیایند. اما آنها اصرار کردند که چند دقیقه بیشتر طول نمیکشد.
شب دوباره زنگ زدند. خودشان بودند. این بار آمدند داخل. عصبانی بودم. گفتم نمیخواهم کسی بیابد. گفتند از مقامات هستند. گفتم حتی اگر بالاترین مقام مملکت باشد، بگویید اول پسر من را برایم بیاورد بعد بیاید، بندگان خدا مانده بودند چه بگویند.
به هر شکلی بود بالاخره مادرم مرا راضی کرد که قبول کنم. با اینکه عصبانی بودم، اما باورم نمیشد که آقای خامنهای بیایند خانهمان، هنوز سالگرد شهادت ژان هم نشده بود. آقای خامنهای هم آن وقت رئیسجمهور بودند. اول آمدنشان، من هنوز در همان حال و هوا بودم، اما خدایی، این قدر این مرد روحانی بود و این قدر فضای خانه غمزده ما را عوض کرد که من از این رو به آن رو شدم؛ با صحبتهایشان با دلداریهایشان با رفتارشان حال من را دگرگون کردند. اصلاً آرامش عجیبی پیدا کردم. یک شعر خیلی زیبا برایمان خواندند که من و مادرم کلی گریه کردیم. خیلی شب خوبی بود برای ما.
حضرت آقا بعد از سلام و احوالپرسی با مادر و مادربزرگ شهید، وقتی حالت مادر را میبینند و متوجه میشوند که زمان زیادی از شهادت این جوان نگذشته، سعی میکنند به آنها تسلا دهند و دلشان را آرام و امیدوار کنند.
عنوان کتاب: مسیح در شب قدر
روایت حضور مقام معظم رهبری در منازل شهدای ارمنی و آشوری از سال 1363 تا 1389
نویسنده: جمعی از نویسندگان
ناشر: انتشارات صهبا
تعداد صفحات: 500 صفحه
خداوند انشاءالله به شماها صبر بدهد. خدا انشاءالله عوض خیرتان بدهد و این مصیبت را با شادیهای بسیار، در طول زندگیتان هم در خودتان، هم در خانوادهتان، انشاءالله جبران کند. حوادث تلخ زندگی اجتناب ناپذیر است خانم، پیش میآید. مردن و رفتن و بیماری و ناراحتی هست؛ منتها این طور حوادث، اگر مصیبت است و تلخی دارد، اما از طرفی هم افتخارآفرین است. خانواده شهید احساس میکند که برای استقلالش، برای میهنش، برای کشورش، برای مردمش کاری کرده، خدمتی کرده و همیشه در همه جای دنیا و همه کشورها و همه جنگها، خانوادههایی هستند که در جنگ کشته دادند، در کنار داغ و درد و ناراحتی که دارند، احساس افتخار میکنند، همه جور مردم هست؛ این عزیزترین و سربلندترین مردنهاست. اجر الهی هم انشاءالله همراهش هست.
شما آن جنبههای مثبت قضیه را به خودتان تلقین کنید تا کمتر ناراحت شوید. چون هر جه جنبههای منفی مسئله را به یاد خودتان بیاورید، بیشتر ناراحت میشوید. حادثه را بایستی پذیرا شد. برخورد کنید با حادثه؛ با شجاعت، با قدرت. الحمدلله شما شجاع هستید. من با خانوادههای شهدای آشوری چند بار نشست و برخاست کردهام، از نزدیک دیدهام؛ همه با روحیه، همه شاد و با استقامت هستند. شما هم الحمدلله از همین روحیه برخوردار هستید و بیشتر هم برخوردارید. جنگ یک دفاع بزرگ است، تلخیهای زیادی دارد، من خانوادههایی را دیدهام که چند شهید داشتند.
همین هفته گذشته، شب جمعه مثل امشبی بود، من خانه یک شهیدی رفتم که چهار پسرشان و شوهر آن خانم شهید شده بودند. پنج تا عکس زده بودند آنجا به دیوار، چهار تا جوان مثل چهار دسته گل. انسان واقعاً منقلب میشد. پدر هم بعد از بچهها شهید شده بود. پرسیدم کی شهید شدند. تاریخ شهادت را که برای من گفتند، من دیدم که از شهادت اولی تا آخری، یک سال فاصله نشده، یعنی واقعاً چیز عجیبی است.
* روایت حضور آیتالله خامنهای در منزل شهیده ژرمن پورگورگیس در 4 دی 70
صحبت از کلیسای آشوریها و ارمنیها میشود و عروست میگوید که کلیسای آشوریها در خیابان قوامالسلطنه است. حاج آقا از اسم خیابان تعجب میکنند. میپرسند که اسم جدید خیابان چیست؟ «قوامالسلطنه که مرد و رفت!»
و همه میخندیم. میگوید: «سی تیر» است و این باعث میشود آقای خامنهای تاریخ مختصری از قوام و سی تیر بگویند.
- چون سی تیر را قوامالسلطنه به وجود آورد و اینها لج کردند با قوامالسلطنه. روز سی تیر، روزی بود که دکتر مصدق در سال 1331 استعفا کرد، مردم آمدند به خیابانها، برای اینکه مصدق بیاید سر کار. شاه هم قوامالسلطنه را کرد نخست وزیر. قوامالسلطنه گفت که سیاست را کشتیبان دیگری آمده؛ من اِل میکنم، من بِل میکنم، میکُشم، میبندم، جمع نشوید در خیابانها. مردم هم اعتنا نکردند، جمع شدند. مرحوم آیتالله کاشانی پیغام داد که جمع بشوید، آمدند. قوامالسلطنه بیستوچهار ساعت نکشید که استعفا کرد، مجدد هم مصدق آمد سرکار. این هست که قوامالسلطنه سابق را گذاشتند سی تیر. خوش ذوقی بهخرج دادند.
فکر میکنید ما که این همه سال است نزدیک خیابان سی تیر زندگی میکنیم، اصلاً این چیزها را میدانستیم؟! چه قصهای دارد این خیابان، حالا با این صحبتها فضای این میهمانی صمیمی شده. حتی دوست داری برایشان درد و دل کنی، از آن شب سیاه و دردناک. خودشان به تو این فرصت را میدهند.
در نظام اسلامی، جمهوری اسلامی همین است؛ یعنی شهروندان، آن کسانی که در زیر پرچم جمهوری اسلامی هستند، اینها با هم فرقی نمیکنند. ما موظفیم به عنوان کسانی که مسئولیت کشور را دارند، از آحاد مردم دفاع و حراست کنیم. ما وقتی بخواهیم از حقوق کسی دفاع کنیم، نمیپرسیم شما دینت چیست، نه؛ شهروند ماست، متعلق به این کشور است و فرزند این خانواده است؛ ما باید از او دفاع کنیم و دفاع هم میکنیم.
پنج شنبه 2 دی ماه 1400* شماره 97، هفته چهاردهم* راهبر
آن گل سرخ
مرجان، گلبرگ آن گل سرخ است؛ گل سرخی به نام علی صیاد شیرازی که دمی عطری خوش پراکند و رفت؛ و مرجان نام دختر اوست که عقب افتاده ذهنی بوده و تا صفحات پایانی «در کمین گل سرخ» هیچ نامی از او نیست؛ چرا که پدرش در کوران جنگ چنان نگران همه فرزندان ایران زمین بوده که نمیتوانسته تنها به فرزند خود بیندیشد.
محسن مؤمنی قصهنویس است. به همینخاطر روایت زندگی صیاد شیرازی را کاملاً غیرمنتظره و با تعلیق آغاز میکند؛ از آنجا که یک سرهنگ حکم بازداشت صیاد شیرازی را صادر میکند و نمیداند چند روز بعد او ضامن جانش میشود. بعد قصه را از پدر صیاد شیرازی که نظامی بوده شروع میکند تا برسد به کودکی و نوجوانی و جوانی صیاد. حالا او به عنوان یک نظامی در آستانه انقلاب، فعالیتهای انقلابی میکند و سرهنگ شعیبی او را به همین جرم به بازداشت میفرستد. چند روز بعد که انقلاب به ثمر میرسد جوانان انقلابی اصفهان میخواهند سرهنگ را اعدام کنند که صیاد شیرازی شفاعتش را میکند.
باقی قصه خواندنی مؤمنی، خواباندن غائله کردستان است و پاکسازی بانه و مریوان به دست صیاد شیرازی؛ رسیدنش به فرماندهی نیروی زمینی ارتش، فرماندهی عملیات های بزرگ جنگ، حضور موثر در آزادسازی هویزه و خرمشهر، انجام عملیات مرصاد و بعد شهادت گل سرخ داستان ما...
در کتاب حاضر، زندگی نامه داستانی شهید سپهبد صیاد شیرازی در پنج بخش به نگارش درآمده است: 1 _ از کودکی تا پیروزی انقلاب اسلامی، 2 _ از پیروزی انقلاب اسلامی تا انتصاب به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در 9 مهر 1360، 3 _ دوران فرماندهی نیروی زمینی تا عملیات مرصاد و پایان جنگ، 4 _ دو سال پایانی جنگ، 5 _ سرانجام. کتاب با عکس هایی از شهید صیاد شیرازی همراه است.
* متن تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب در کمین گل سرخ
«بسم الله الرحمن الرحیم
این نمونهی جالب و بی سابقهئی است از گزارش جنگ در ضمن داستان شیرین زندگی یکی از شخصیت های آن. آن را یکسره مطالعه کردم (تا 7/6/84) زیبا و هنرمندانه نوشته شده است. با بسیاری از حوادث آن کاملاً آشنایم. البته بسیاری دیگر از حوادث آن دوران و نیز مطالب بسیاری از آنچه مربوط به این شهید عزیز است ناگفته مانده است. و این طبیعی است. البته برجستگی های شخصیت شهید صیاد شیرازی را در نوشته و کتاب به درستی نمی توان نشان داد او حقاً نمونهئی از یک ارتشی مومن و شجاع و فداکار بود. رحمت خدا بر او.»
* گزیده کتاب در کمین گل سرخ
نزدیک ﺗﺮﻛﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺗﻮﻗﻒ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﺭﺍﻳﺶ تاکتیکی، ﮔﻔﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺍﻣﻨﻪ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺭﺍﺯﻛﺶ ﺑﺨﻮﺍﺑﻨﺪ ﻭ کسی ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺗﻴﺮﺍﻧﺪﺍﺯی ﻧﻜﻨﺪ. ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﭘﻞ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﭼﻨﺪ قدمی بیشﺗﺮ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﭘﺎﻫﺎی ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺷﻞ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﻣﻦ ﺩﻳﮕﺮ ﺟﻠﻮﺗﺮ نمیﺁﻳﻢ .»
«علی آن شب همراه خواهر بزرگش که از درهگز آمده بود، به حرم رفت. اینکه در آن شب در آنجا چه گذشت و علی چه گفت و چه شنید، تنها خدا میداند و بس. اما همان شب در تهران، خیابان دیباجی، همسایگان او چند مورد رفت و آمد مشکوک دیده بودند. پیکانی در آن نیمه شب چند بار طول خیابان را پیموده بود. رفتگر شهرداری را دیده بودند که ناشیانه خیابان را جارو میکرده و حرکات و نگاههایش غیر عادی بوده و.... اما در مشهد، علی هنگامی از حرم برگشت که آفتاب صبح جمعه تابیده بود. او سر راهش نان سنگک و پنیر و خامه گرفته بود. مانند همیشه خود بساط صبحانه را پهن کرده و بعد پدر و مادرش را دعوت به صبحانه کرده بود. بعد گویی که عجله داشته باشد، به سراغ بستگانش رفته بود و تا ظهر به خانه اغلب آنها سرکشیده بود. حتی آنها میگویند انگار از سرنوشت خود خبر داشته که آنها را نسبت به انجام فرایض دینی و وظایف فردی و اجتماعیشان سفارش میکرده است. سرانجام حدود ظهر به سوی تهران پرواز کرد.»
*شهید صیاد شیرازی که بود؟
امیر سپهبد علی صیاد شیرازی سال 1323 در روستای کبود گنبد شهرستان درگز در استان خراسان رضوی متولد شد. وی در سال 1340 برای ادامه تحصیل به تهران آمد و در سال 1342 موفق به اخذ دیپلم شد.
عنوان کتاب: در کمین گل سرخ
نویسنده: محسن مومنی
تعداد صفحات: 371
گوینده کتاب صوتی: محمد رضاعلی
صیاد شیرازی در سال 1352 برای تکمیل تخصصهای امور توپخانه به آمریکا اعزام شد. او این دوره آموزشی را در ایالت اوکلاهاما، در منطقهای نظامی، با موفقیت طی کرد و به ایران بازگشت. در سالهای جنگ و اردیبهشت 1366 به درجه سرتیپی ارتقا یافت. سرتیپ صیاد شیرازی در سال 1367 در عملیات مرصاد که مرزهای غربی ایران مورد هجوم منافقین قرار گرفتهبود، با طراحی عملیات نیروهای متجاوز را شکست داد. سالها پس از مرصاد، منافقین در سال 78 صیاد شیرازی را مقابل چشم فرزندش به شهادت رساندند.
*درباره نویسنده و دیگر آثارش:
محسن مومنی نویسنده و منتقد ادبیات داستانی در سال 1346 در بیجار متولد شد. مومنی از نویسندگان ادبیات داستانی ایران می باشد، که زندگینامه داستانی اش در باره شهید صیاد شیرازی، بارها تجدید چاپ شده و مورد استقبال قابل توجه مخاطبان قرار گرفته است. از داستانهای موفق او رمان "زمانی برای بزرگ شدن" را می توان نام برد که از تجارب حضور وی در جبهه ناشی می شود. برخی از دیگر آثار این نویسنده عبارتند از: زندگی نامۀ داستانی "ماه و بلوط"، زندگینامه استاد مطهری "چلچراغ "، زندگی نامه "ریشه در آسمان"، "خاطرات سال های نبرد" ، زندگی نامۀ داستانی "حکای پای دار"، داستان تاریخی "اشغال" و رمان "پسر خانم آغا».
*همچنین از کتابخانه دانشگاه هنر اصفهان می توانید دو کتاب زیر را با موضوع شهید صیاد شیرازی امانت بگیرید:
1- یادگاران، کتاب صیاد شیرازی، نوشته رضا رسولی، انتشارات روایت فتح
2- آخرین گلوله صیاد، نوشته داود امیریان، انتشارات صریر
پنج شنبه 25 آذر 1400* شماره90، هفته سیزدهم* راهبر
از نزدیک
آب هرگز نمیمیرد تنها روایت زندگی یک فرد نیست بلکه مرور مشاهدات این فرد از جنگها، استراتژیهای جنگی و سرنوشت سایر همرزمان میرزامحمد سلگی است که در فصلهای گوناگون کتاب با آنها آشنا میشویم. کتاب «آب هرگز نمی میرد» دارای 11 فصل، با عنوانهای «کُر شیخ علی ممد»، «رنگ خدا»، «زیر علم عباس»، «گردان سقاها»، «مجنون؛ جنگ آب و آتش»، «شب عاشورایی انصارالحسین»، «فاو؛ سلام بر تشنگی»، «آب هرگز نمی میرد»، «ما گردان اباالفضلیم»، «با دو پای بریده» و «خدا با ما بود» است و در خلال کتاب نیز تصاویر مرتبط با هر فصل نیز آورده شده است.
در ابتدای کتاب دستنوشتهای از راوی داستان بیان شده است:
«از روزی که در 6 سالگی روضهی مشک و سقا را از پدرم شنیدم تا زمانی که دستم به داس و خوشههای گندم گره خورد، رد این بوی خوش را گرفتم تا به زیر علم عباس علیهالسلام رسیدم. اتفاقی نبود.
در دفتر تقدیر الهی همهچیز حساب و کتاب داشت که با شروع جنگ تحمیلی و تأسیس یگان رزمی استان همدان -انصار الحسن(ع)- به نوکری گردان حضرت ابوالفضل(ع) منصوب شدم و تشنهی آب، آب حیاتی که هنوز از مشک ابالفضل(ع) میریخت و به تاریخ آبرو میداد. و بعد هم با این جمله تمام میکند که ما تشنهی یک جرعه سخاوت هستیم. مشک تو هنوز آب دارد عباس».
در مقدمه آمده است:
«"آب هرگز نمیمیرد" اسلوبی تازه و طرحی نو در تاریخ شفاهی است که با محوریت خاطرات سردار میرزا محمد سلگی و روایت جمعی از رزمندگان گردان حضرت ابالفضل و چهار فرماندهی لشگر 32 انصارالحسین (ع) به سامان رسیده است.».
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
«تیربارچی دشمن رها کرد و به سمت تپهی "عباس عظیم" گریخت. دو گروهان اول و دوم هم مثل سیل، سد مقابلشان را شکستند و تیراندازی شدت گرفت و ظرف چند دقیقه صدای تیر کم شد. بعثیها یا کشته شدند یا به سمت تپهی عباس عظیم فرار کردند و عدهای هم دستشان را به علامت تسلیم بالا بردند. چند مجروح و شهید داده بودیم. دو سه نفر از بسیجیها عصبی بودند و به تلافی میخواستند که اسرا را بزنند، سرشان داد کشیدم: ما اسیر نمیکشیم، برگردید توی کانال.»
جملات برگزیدهی کتاب آب هرگز نمیمیرد:
- در جوابشان میگفتم: «من جوانیام را به پای جبهه گذاشتهام. اگر تمام خانوادهام یکی یکی در این راه قربانی شوند، دست از آرمانهای امام برنمیدارم و اگر به غیر از پاهایم هر دو دستم قطع شود باز به جبهه میروم و مثل یک گونی سنگری مقابل تیر و ترکشهای شماها میخوابم.»
- برای من جبهه به تمام معنا کربلا بود. اگر به نیروهایم از صبر و پایداری میگفتم، عمیقاً بر این باور بودم که باید در همه چیز به سیدالشهدا تأسی کنم لذا وقتی خبر مجروحیت پسر 6 ماههام را بر اثر بمباران شنیدم، حتی به نزدیکترین دوستانم یا برادرانم که در گردان با من بودند نگفتم و این حادثه را امتحان الهی دانستم و برای همسرم که طی شش ماه برادر و پدرش را از دست داده بود، از خداوند صبر زینبی خواستم.
متن تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «آب هرگز نمیمیرد»:
«بسماللهالرّحمنالرّحیم
سلام بر یاران حسین (علیهالسلام) و سلام بر لشگر انصارالحسین همدان؛ و سلام بر شهیدان، دلاوران، فدائیان، شیران روز و عابدان شب؛ و سلام بر شهید زنده میرزا محمد سُلگی و بر همسر باایمان و صبور او؛ و سلام بر حمید حسام که دردانههایی چون سُلگی و خوشلفظ را به ما شناساند. ساعتهای خوش و باصفائی را با این کتاب گذراندم و بارها با دریغ و حسرت گفتم:
درنگی کرده بودم کاش در بزم جنون من هم
لبی تر کرده زان صهبای جام پرفسون من هم
هزاران کام در راه است و دل مشتاق و من حیران
که ره چون میتوانم یافتن سوی درون من هم
عنوان کتاب: آب هرگز نمیمیرد
نویسنده : حمید حسام
ناشر: انتشارات صریر
تعداد صفحه: 362
* رتبه نخست جایزه ادبی جلال آلاحمد
از جنگ یک تصویر باشکوه، لیکن دوری در جلو چشم همه بود. باشکوه بود. باعظمت بود. اما مثل تابلویی که در بالا گذاشته باشند و آدم از دور بخواهد به آن نگاه بکند، این کتابها آمدهاند ریزهکاری این تابلو را کشاندهاند جلو و حالا انسان میتواند آن را از نزدیک ببیند.»
حمید حسام در سال 1340 در همدان به دنیا آمد. تحصیلاتش را تا مقطع کارشناسی ارشد رشته ادبیات فارسی در دانشگاه تهران ادامه داد. حضور حمید حسام در جبهههای جنگ باعث شد تا رویکرد اصلیاش در نوشتن دفاع مقدس و جنگ باشد. او آثار و نوشتههای زیادی را در این زمینه تالیف کرده است. از میان کتابهای حمید حسام میتوان به وقتی مهتاب گم شد، آب هرگز نمیمیرد، غواصها بوی نعناء میدهند، فقط غلام حسین باش، راز نگین سرخ و دهلیز انتظار اشاره کرد.
حمید حسام با کتاب "غواص ها بوی نعنا می دهند" که نوعی خاطره نگاری در حوزه ادبیات دفاع مقدس است، به جامعه ادبی معرفی شد. به دنبال آن داستان بلند "راز نگین سرخ" را در سال 78 به دست چاپ سپرد. مجموعه داستان های کوتاه "دهلیز و انتظار" مدتی پس از انتشار به قلم اسماعیل اریب به انگلیسی ترجمه و منتشر شده است. اخیراً کتاب "مسیح رزم" را در ژانر خاطره نگاری منتشر کرد. ضمن اینکه اکنون مشغول بازنویسی خاطرات علی چیت سازیان فرمانده شهید دوران دفاع مقدس و فرمانده اطلاعات - عملیات لشکر 32 انصارالحسین است.
کتاب "راز نگین سرخ" با موضوع جنگ ایران و عراق برگرفته از زندگی، رزم و شهادت سردار شهید محمود شهبازی می باشد. شهید محمود شهبازی متولد اصفهان فرمانده سپاه همدان و جانشین لشکر 27 محمد رسول الله (ص ) بود. این کتاب روایتی مستند و داستانی از حوادث آغازین روزهای جنگ تا آزادی خرمشهر است.
پنج شنبه 18 آذر 1400* شماره 83، هفته دوازدهم* راهبر
بفرمایید کربلا!
مرحوم حاج محمد دانش آشتیانی یکی از خیرین قمی بود که بعد از فروپاشی نظام صدام راه عتبات را در پیش گرفت و خدمتگزار آستان مقدس معصومین، مدفون در عراق، شد؛ از بردن لوستر و فرش برای حرمهای ائمه گرفته تا برگزاری مراسم جشن و عزادارای در آنجا. رفتوآمدهای عاشقانهاش در این مسیر باب رفاقتی بین او و متولیان عراقی، بهویژه مسئولان حرم مطهر حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام)، گشود. در سال 1384 حاج محمد از طریق دوستانش در آستان قدس حسینی مطلع گردید که تولیت، به دلیل فرسودگی ضریح مطهر و تعدی متجاوزان بعثی به آن، قصد دارد ضریح جدیدی بسازد و جایگزین ضریح فعلی کند.
«پنجرههای تشنه»، حاصل روایتگری «مهدی قزلی» از اتفاقی ست که شاید هر صد سال یک بار رخ دهد. کتابی با «ادبیات ساده و بیغل و غش»، درست مانند تمام شخصیتها و کارکترهایی که در صفحه صفحهی کتاب میآیند و خود را به «ضریح حسین علیهالسلام» میرسانند و تبرک میجویند و میروند.
سال 61 قمری، «کاروان حسین علیهالسلام» از «مدینه» به سمت «کربلا» راه افتاد و در بین راه در منزلهای متعددی توقف کرد. آن روز جز خانواده و بستگان سیدالشهدا علیهالسلام و معدودی از یارانش که به مرور بر تعدادشان اندکی اضافهتر شد، فرد دیگری همراه او نبود. شاید اگر آن روزها، راویان بیشتری همراه کاروان حسین علیهالسلام میبود، اطلاعات و جزئیات بیشتری در اختیار داشتیم. سال 1391 شمسی، «کاروان ضریح امام حسین علیهالسلام» از «قم» به سمت «کربلا» راه افتاد و اتفاقاً در منزلهای متعددی توقف کرد. این بار اما توقف، به دلیل استقبال بینظیر مردمان دیار مختلف ایران از این کاروان بود. این رخداد اگرچه ممکن است در هر قرن فقط یک بار اتفاق بیفتد، بخت با ما یار بود که دستاندرکاران انتقال ضریح تدبیر کردند و «راوی»ای همراه کاروان فرستادند تا لحظه به لحظه ماجرا را آنگونه که «هست» بر روی کاغذ بیاورد.
نثر «پنجرههای تشنه»ساده است، اما ابعاد جامعهشناسانه و روانشناسانه آن ساده نیست. نویسنده بهطور غیرمستقیم، سیمای واقعی «مردم ایران» را «آنچنان که هست» به نثر کشیده است. شخصیتهای کتاب همانهایی هستند که هر روز دور و برمان میبینیم؛ با این تفاوت که حالا در موقعیت خاصی قرار گرفتهاند که «منِ درونشان» بهتر رخ مینمایاند. درست مانند «مرد تعمیرکار» صفحه 105 کتاب: «اطراف ضریح کاملاً خلوت بود. مرد تعمیرکاری، که مغازه مکانیکیاش همانجا بود با تعجب بیرون آمد و مات مات کمی نگاه کرد و وقتی فهمید ماجرا چیست، دوید توی خیابان. صورتش را شش تیغه کرده بود و تمام لباسهایش روغنی بود. خواست دستهایش را بگذارد روی شیشههای جلوی ضریح که خودش هم متوجه سیاهی و روغن روی دستهایش شد. دستهایش را پشت کمرش برد و صورت خیسش را گذاشت روی شیشه. آنطرفتر دو آشپز از رستوران کنار خیابان بیرون آمده بودند، با لباسهای سفید کار و یکیشان فرصت نکرده بود کلاهش را هم بردارد. کمکم مردم جمع میشوند. تعمیرکار برای اینکه مردم به لباسهایش برخورد نکنند و روغنی نشوند، عقبتر ایستاده بود. حال خوبی پیدا کرده بود. روزیِ تعمیرکار از خیلیها مثل من بیشتر بود آن روز».
«پنجرههای تشنه» پر است از آدمهای اینجوری. واقعیِ واقعی. در کنار نمایش چنین شخصیتهایی، قزلی اما از تحولات سیاسی-اجتماعی روز جامعه هم غافل نشده و فیالمثل «بازنمایی رسانهای» و «برساختهای ذهنی» برخی اتفاقات محیطی را هم بهطور غیرمستقیم به نقد کشیده است: « پیرمردی بسیجی از اهالی سیاهمنصور گریه میکرد و میگفت: امشب را همینجا بمانید. هیچکس هم نا نداشت به پیرمرد بگوید به چه دلیل نمیتوانیم بمانیم. از یکی از مسئولان استان خوزستان شنیدم که دو شبکه ماهوارهای وهابی به نامهای «صفا» و «نور» بهشدت دارند روی مردم خوزستان و بخصوص عربها کار میکنند و در شش ماه گذشته 26 هزار تماس با آنها گرفته شده است. البته همان مسئول خیلی خوشحال بود و میگفت آمدن این ضریح کاسه و کوزه همه وهابیها را به دور ریخته است». این روزها که مصادف است با روزهای سنت پیادهروی اربعین، خواندن این کتاب برای کسانی که از قافله عزاداران اربعین جاماندهاند لطفی مضاعف دارد. از 61 قمری تا 1391 شمسی، اگر چه فاصلهای هزار و چهارصدساله است، اما حسین علیهالسلام همچنان محور کون و مکان است.
* متن تقریظ مقام معظم رهبری بر کتاب پنجره های تشنه:
«بسماللهالرّحمنالرّحیم
این حسین کیست که عالم همه دیوانهى اوست
این چه شمعی است که جانها همه پروانهى اوست
اى شعلهى فروزان، اى فروغ تابان، اى گرمابخش دلهاى خلایق! تو کیستى با این شکوه و جلال، با این شیرینى و دلنشینى، با این هیبت و اقتدار، با اینهمه لشکر دلبههمراه، با غلغلهى فرشتگان که در کنار موکب تو با آدمیان رقابت میکنند؟ تو کیستى اى نور خدا، اى نداى حقیقت، اى فرقان، و اى سفینةالنجاة؟ چه کردهئى در راه خدایت که پاداش آن خدائىشدنِ هر آن چیزى است که به تو نسبت میرساند؟ بنفسى انت، بروحى انت، بِمُهجَةِ قلبى انت، و سلام الله علیکَ یومَ وُلِدتَ و یوم اُستُشهِدتَ مظلوماً و یوم تُبعَثُ فاخِراً و مَفخَراً. 93/2/29
بسیار خوب و با ذوق و سلیقه نوشته شده است؛ و با نگاه هنرمندانه و کنجکاو و نکتهیاب. خواندم تا 93/2/28.»
مهدی قزلی متولد 23 فروردین 1359 در تهران، نویسنده، مستندنگار، روزنامهنگار و مدیر فرهنگی است. مسئولیتهایی همچون مدیریت بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان و دبیری اجرایی جشنواره و جایزههای ملی برعهده اوست. او در دانشگاه امیرکبیر در رشته مهندسی مکانیک گرایش ساخت و تولید پذیرفته شد. مقطع کارشناسی ارشد را نیز با فاصلهای اندک در رشته تاریخ تشیع دانشگاه پیام نور گذراند.
عنوان کتاب: پنجرههای تشنه
نویسنده: مهدی قزلی
تعداد صفحه: 380
دیگر آثار نویسنده:
- تنهاتر از تنها: کوتاهه هایی از زندگانی امام مجتبی (ع) - ماه در میان نیزه ها: کوتاهه هایی از زندگانی امام حسن عسکری (ع)
- امام امروز: کوتاهه هایی از زندگانی امام مهدی (عج) - بخشنده غریب: کوتاه هایی از زندگانی امام جواد (ع)
- هادی امت: کوتاهه هایی از زندگانی امام هادی (ع) - روزی روزگاری جنگی - جای پای جلال
پنج شنبه 11 آذر 1400* شماره76، هفته یازدهم* راهبر
برترین رمان تاریخ
کمتر کسی در دنیا وجود دارد که نام کتاب فوق العاده زیبای بینوایان را تا به حال نشنیده باشد. بینوایان نام زیباترین رمان نوشته شده به قلم ویکتور هوگو، نویسنده فرانسوی است که کتاب خود را برای اولین بار در سال 1862 منتشر کرد. رمان بینوایان در سیر داستانی خود به بررسی ماهیت قانون و اجرای حکم در دوران قرن هجدهم می پردازد و در ادامه راه گریزی به تاریخ، معماری، جامعه شناسی و مردمان آن زمان پرداخته است. نویسنده در کتاب بینوایان به تشریح بیعدالتیهای اجتماعی و فقر و فلاکت مردم فرانسه میپردازد، همان عوامل و محرکهای اجتماعی که منجر به سقوط ناپلئون سوم شد. انحصار توزیع قدرت و ثروت در دست خانواده فاسد سلطنتی که از مشکلات جامعه فرانسه کاملاً بیاطلاع بودند، سبب ایجاد معضلات اقتصادی و اجتماعی در جامعه فقیر فرانسه شد و انقلاب فرانسه ناشی از همین تحولات زیرساختهای اجتماعی جامعه فرانسه بود. ویکتور هوگو در خلال پردازش شخصیتهای داستان و روانشناسی آنها، نحوه درگیری و دخالت آنان را در این نهضت اجتماعی و تودهای نشان میدهد.
در مورد ویکتور هوگو
ویکتور هوگو، با نام کامل ویکتور ماری هوگو، شاعر، داستان نویس و نمایش نویس معروف فرانسوی است که با آثار فاخر خود در تمام دنیا شناخته شده است. ویکتور هوگو متولد 26 فوریه 1802 میلادی است و در سن 83 سالگی، در سال 1885 در گذشت. در طی سال های فعالیت ویکتور هوگو، بالغ بر 50 اثر در عرصه های مختلف شعر، رمان، داستان و نمایشنامه به جای ماند، اما معروفترین اثر بجا مانده از ویکتور هوگو، همان رمان خواندنی و جذاب بینوایان است. بینوایان اثری است که در 1862، یعنی شسصت سالگی ویکتور هوگو به وجود آمد و وقتی نوشتن رمان خود را به پایان رساند، به قدری از کارش رضایت داشت که می گفت دیگر هراسی از مردن ندارد؛ چرا که رسالت خود را به پایان برده است.
روند داستان بینوایان و شخصیت های اصلی آن
روند داستان بینوایان در بخش اول با معرفی شخصیتی به نام فانتین آغاز می شود. فانتین در «دینی» قرار دارد، نام روستایی که ژان وال ژان پس از 19 سال به آن باز می گردد. فردی که 19 سال حبس را پشت سر گذاشته است، 5 سال برای دزدیدن یک نان برای خواهر و خانواده اش و 14 سال به دلیل فرار های متعدد از زندان. ژان والژان برای اجاره اتاق به یک مهمانخانه می رود ولی به دلیل داشتن نشانه زرد رنگ بر روی کارت شناسایی اش، که نشانی از دوره محکومیت در کار اجباری است، موفق به اجاره اتاق نمی شود و در خیابان می خوابد. در این زمان با اسقف مایرل آشنا می شود و این اسقف به او پناه می دهد.روند داستان از این نقطه شکل جدی تری به خود می گیرد و والژان تعدادی از ظروف نقره اسقف را می دزد و وقتی توسط پلیس دستگیر می شود، با رفتار خیرخواهانه اسقف دینی مواجه می شود که دو شمعدانی نقره هم به او می دهد و می گوید که اینها را خودم به والژان داده ام و شمعدانی ها را هم جا گذاشته بوده است. این همان جایی است که روند تغییر در تفکر و شخصیت ژان والژان آغاز می شود.
در نیمه های داستان شاهد معرفی شخصیت های دیگری به نام خانواده تناردیه و کوزت می شویم، شخصیت های معروفی که در کنار والژان، هسته اصلی داستان بینوایان را تشکیل می دهند.
در بخش دوم شاهکار بینوایان تمرکز بیشتری برروی معرفی کوزت صورت می گیرد و به صورت جدی وارد داستان می شود. این اتفاق همزمان با ورود ژان وال ژان به مهمانخانه خانواده تناردیه هاست. زمانی که والژان متوجه رفتار بسیار بد خانواده تناردیه با کوزت می شود، اقدام به قبول سرپرستی کوزت می کند و به همراه این دخترک مظلوم از مهمانخانه تناردیه ها می روند.
در سوم فصل از این کتاب، محوریت داستان بر معرفی و آشنایی با فعالیت های فردی به نام ماریوس هستیم. فردی که پدرش در جنگ واترلو شرکت داشته و توسط گروهبان تناردیه نجات داده می شود. از همان زمان پدر ماریوس به او توصیه می کند تا فردی به نام گروهبان تناردیه را پیدا کند. هرچند که تناردیه به فکر دزدی از اجساد جنگ واترلو بود و کاملا بر حسب اتفاق جان پدر ماریوس را نجات می دهد.
بخش چهارم و بخش پنجم این شاهکار ادبی به ترتیب به نام های «ترانه کوچک پلومه و حماسه کوچک سن دنی» و «ژان والژان» شناخته می شوند. در فصل آخر کتاب که تماما حول محور معرفی ژان والژان است، ماریوس و کوزت باهم ازدواج می کنند و همچنان شاهد حضور تناردیه ها هستیم. در آخرین صفحات کتاب ژان والژان داستان زندگی مادر کوزت را به او می گوید و بعد از سال ها نام مادرش را هم به او می گوید و در آرامش کامل نفس های آخر خود را می کشد. سرانجام نیز در گورستان پرلاشز دفن می شود.
کتاب بینوایان تماما به بیان سوم شخص مفرد نوشته شده و در بخش های مختلف زمان به جلو و یا عقب می رود تا به غایت اصلی نویسنده نزدیک شویم. بینوایان فرانسه زمان خود را از تمام دیدگاه های عاشقانه، سیاسی، اجتماعی، قانونی و فرهنگی به تصویر می کشد و نزدیک به 17 سال از زندگی ویکتور هوگو را می طلبید. هوگو برای روایتکننده نامی در نظر نگرفتهاست و به خواننده این اجازه را میدهد تا راوی را خود مؤلف بداند. راوی گاهوبیگاه خودش را در متن تزریق میکند یا حقایقی را بیرون از زمان داستان روایت میکند یا بر روی حوادثی تاریخی تأکید مینماید، البته نه در کل داستان.
ترجمه به فارسی
یوسف اعتصامی ملقب به اعتصامالملک، پدر پروین اعتصامی، اولین مترجمی است که فقط یک جلد از رمان دوجلدی بینوایان را با عنوان تیرهبختان به فارسی برگردانده است و از ترجمههای عربی و ترکی آن نیز بهره گرفتهاست. این اثر بعدها مکرراً توسط دیگران ترجمه یا اقتباس شدهاست؛ از جمله: حسینقلی مستعان (1310)، عنایتالله شکیباپور و ابوذر صداقت (1334)، گیورگیس آقاسی (1342)، فریدون کار (1345)، ذبیحالله منصوری (1345)، امیر اسماعیلی (1362)، حمید عنایتبخش (1362)، محمدباقر پیروزی (1368)، محمد مجلسی (1380)، محسن سلیمانی (1386) و کیومرث پارسای (1391).[29]
جملاتی از متن کتاب
1- هرگز نه از دزدان بترسیم. نه از آدمکشان.
2- مهالک بزرگ در درون مایند.
3- چه اهمیت دارد، آنچه سرهای ما را، یا کیسه پولمان را تهدید می کند! نیندیشم جز در آنچه که روحمان را تهدید می کند.
4- پیش رویش دو راه می دید که هر دو به یک اندازه سر راست بودند اما نکته همین بود که دو راه می دید، و این به وحشتش می انداخت زیرا که در مدت زندگیش هرگز جز یک خط مستقیم نشناخته بود.
5- بالاتر از همه، چیزی که رنجش را به منتهی درجه می رساند این بود که این دو راه متضاد بودند.
6- برگزیدن هر یک از این دو راه متضمن طرد دیگری بود حقیقت در کدام یک از این دو است؟
7- در دنیا به عقیده من هیچ کس عاقل نیست، مگر زن و شوهری که یکدیگر را به اندازه پرستش دوست بدارند.
*نظر رهبر معظم انقلاب درباره کتاب بینوایان
«به نظر من بینوایان ویکتور هوگو برترین رمانی است که در طول تاریخ نوشته شده است. من همه رمان های طول تاریخ را نخوانده ام، شکی در این نیست، اما من مقدار زیادی رمان خواندهام که مربوط به حوادث قرن های گوناگون هم هست. بعضی رمان های خیلی قدیمی را هم خوانده ام. مثلاً فرض کنید کمدی الهی را خوانده ام. امیرارسلان هم خوانده ام. الف لیله و هزار و یک شب را هم خوانده ام. وقتی نگاه می کنم به این رمانی که ویکتور هوگو نوشته، می بینم این چیزی است که اصلاً امکان ندارد هیچ کس بتواند بهتر از این بنویسد یا نوشته باشد و معروف نباشد و مثل منی که در عالم رمان بوده ام، این را ندیده باشم یا اسمش را نشنیده باشم... من می گویم بینوایان یک معجزه است در عالم رمان نویسی، در عالم کتاب نویسی. واقعاً یک معجزه است... زمانی که جوان ها زیاد دور و بر من می آمدند قبل از انقلاب، بارها این را گفته ام که بروید یک دور حتماً بینوایان را بخوانید. این بینوایان کتاب جامعه شناسی است، کتاب تاریخی است، کتاب انتقادی است، کتاب الهی است، کتاب محبت و عاطفه و عشق است.
عنوان کتاب: بینوایان
نویسنده : ویکتور هوگو
مترجم: حسینعلی مستعان
پنج شنبه 4 آذر 1400* شماره69، هفته دهم* راهبر
پرجمعیت ترین شهر جهان
کتاب یادداشت های خرمشهر مجموعه یادادشت ها و نامه های شهید بهروز مرادی، دانشجوی دانشگاه هنر اصفهان است. بهروز مرادی اصالتاً اصفهانی بود اما در خرمشهر بزرگ شد و هنگام آغاز جنگ با بقیه رزمندگان در دفاع از خرمشهر همراه شد. بهروز نقاش زبردستی بود. تابلوی معروف «به خرمشهر خوش آمدید. جمعیت، 35 میلیون نفر» از کار های خلاقانه اوست. شهید «بهروز مرادی» را باید قلم سرخ مقاومت خرمشهر نامید. او یکی از جوانان همین شهر بود که با افتادن اولین آجر از دیوار های خرمشهر سنگینی اسلحه را روی شانه اش احساس کرد و دستانش تا آزادی خرمشهر و از آن جا تا کربلای پنج آن را زمین نگذاشت. قلم او و مکتوباتش، امروز الهام بخش بسیاری از آنانی است که می خواهند بدانند در آن روزهای آتش و خون بر این مردم چه گذشت.
گزیده کتاب یادداشت های خرمشهر
اکبر شهید شد، و او را توی کوچههای خلوت و خاموش آبادان تا قبرستانی که شما آنرا دیده بودید، حمل کردند؛ و برای وداع با او بجز اندک رزمندگان همدوشش، چند تا زن پیر و جوان بودند که یکی مادر او و دیگری همسر جوان و داغ دیدهاش بود.
امروز هم علی را منجمد و یخزده به قم آوردند و در ردیف دیگر شهدا کاشتند، و پریروز هم داخل خرابههای شهر، یک جمجمه انسان پیدا شد که گویا از قربانیان روزهای اول جنگ باشد؛ در حالی که هیچ استخوانی از اعضای دیگر او وجود نداشت. همه این سختیها را میشود تحمل کرد. اما درد اینجاست که چرا هنوز که هنوز است همه سرگرم مسائلی جزئی هستیم. هر کس دیگری را آماج تهمت و افترا قرار میدهد و خود را مبرّی و مطهّر میداند...
فهرست
یادداشتهای خرمشهر ● اشاره ● یادداشتها ● 17 فروردین 1361 ● 18 فروردین 1361 ● 20 فروردین 1361 ● 21 فروردین 1361 ● 22 فروردین 1361 ● 23 فروردین 1361 ● 24 فروردین 1361 ● 25 فروردین 1361 ● 26 فروردین 1361 ● 27 فروردین 1361 ● 28 فروردین 1361 ● 30 فروردین 1361 ● 31 فروردین 1361 ● 1 اردیبهشت 1361 ● 2 اردیبهشت 1361 ● 3 اردیبهشت 1361 ● 4 اردیبهشت 1361 ● 5 اردیبهشت 1361 ● 7 اردیبهشت 1361 ● 8 اردیبهشت 1361 ● 9 اردیبهشت 1361 ● 18 تیر 1361 ● 19 تیر 1361 ● 26 تیر 1361 ● نامهها ● بسم الله الرحمن الرحیم ● بسمه تعالی ● بسماللهالرحمنالرحیم
متن تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب یادداشت های خرمشهر
بسم الله الرحمن الرحیم
خدا غریق رحمت کند این شهید عزیز را که در سال های منتهی به 64 یعنی در بحبوحه شور و هیجان دفاع مقدّس و بسیج سراسری ملّت در این راه، دردمندانه، نقاط منفی را به نظر آورده و از آن نالیده و دم از غربت رهروان راه جهاد زده است! بعضی امروز گمان می کنند که راه خدا غریب است، یعنی حقیقت روشن اصلی را که همان حرکت عمومی در راه خیر و صلاح است در برابر واقعیت زشت کجروی های گاهگاهی و جابه جایی کمرنگ می بینند. اما این گمان همیشه بوده حتی در سال 64 و پیش از آن.. و البته چنین نگرشی در جمهوری اسلامی همیشه نادرست بوده و انشاءالله همیشه نادرست خواهد بود. 9/11/70
عنوان کتاب: یادداشت های خرمشهر
نویسنده: بهروز مرادی
تعداد صفحه: 64
پنج شنبه 27 آبان 1400* شماره 62، هفته نهم*راهبر
جای کتاب را هیچ چیز پر نمیکند
این کتاب مجموعه گفتارها و نظرات مقام معظم رهبری درباره کتاب و کتابخوانی است که در دیدارهای مختلف نویسندگان و مسئولان فرهنگی و نیز بازدیدهای ایشان از نمایشگاههای کتاب بیان شده است. این بیانات در چهار فصل با عنوانهای اهمیت کتاب و کتابخوانی، من و کتاب، نقد وضع موجود و چه باید کرد تنظیم شده و فصل پنجم و ششم به یادداشتها و دستخطهای ایشان در کتابهای مختلف (عمدتاً با موضوع دفاع مقدس) اختصاص یافته است. نگاه مقام معظم رهبری در این کتاب بیشتر به تبیین جایگاه کتاب و نیز نقد میزان اهمیت کم کتاب در میان جامعه و در آخر ارائه راهحل برای مرتفع شدن این مشکل است. همچنین در دو فصل آخر کتابهایی از قبیل جنگ پابرهنه، پابهپای باران، زنده باد کمیل، جشن حنابندان، فرمانده من و... مورد توجه رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است. این کتاب از جهت آشنایی بیشتر با نظرات و دیدگاههای عالیترین مسئول کشور درباره کتاب و نیز آگاهی از میزان توجه ایشان به این مقوله میتواند مفید باشد.
قطع نظر از جایگاه والای سیاسی مقام معظم رهبری به عنوان رهبر نظام جمهوری اسلامی ایران و نیز مرتبه منیع فقاهتی ایشان در مقام مرجعیت تقلید و ولایت امر شیعیان، وجه پژوهشی و احاطه معظمله بر مسائل فرهنگی و ادبی کشور نیز از چنان مرتبه و منزلتی برخوردار است که امروزه در کشور کمتر کسی را میتوان یافت که از حیث میزان مطالعه و آشنایی با مقوله کتاب به پای رهبر انقلاب برسد. این اثر در عین اختصار حاوی نکاتی کاربردی و راهگشا برای افزایش میزان سرانه مطاله کتاب در کشور بوده که با جلب توجه مخاطبان نیز روبرو بوده است. لحن صمیمی، مشفقانه و عاری از تکلف مقام معظم رهبری در ارائه مطالب و نظرات گوناگون، از جمله مهمترین ویژگیهای این کتاب است که موجب میشود مطالعه آن برای هر گروه سنی و با هر سطح تحصیلی متفاوتی مفید باشد.
فهرست مطالب کتاب
فصل اول: اهمیت کتاب و کتابخوانی
اسلام پرچمدار کتابخوانی / خسارت بزرگ / دولت جمهوری اسلامی چرا؟ / عادت به کتابخوانی / جای کتاب را هیچ چیز پر نمیکند / راه میانبر / عامل موفقیت حزب توده / ارجاعات.
فصل دوم: من و کتاب
صدای اذان / دوره طلایی مطالعه / نگویید کار داریم / کتاب تا اعماق وجود من اثر میکند / آشنایی با تاریخ رمانخوان حرفهای / هزاران قصه خواندهام / ظرافتهایی برای ترجمه / طراوت معنوی و فرهنگی / راه صدور انقلاب / میتوانید انسانها را تکان بدهید / کتابهای خوب حوزه هنری / گریه خوشحالی / معرفی چند کتاب / بردم خانه، گفتم همه بخوانید / خاطرات مستوفی / خدمت و خیانت روشنفکران / هوارد فاوست / فرانتس فانون / جان شیفته / کتابهای «جین اوستین» / چرا یک آخوند «دن آرام» میخواند؟ / روان مثل آب، مثل حریر / ارجاعات.
فصل سوم: نقد وضع موجود
عالَمی که در ایران از آن خبری نیست! / جوهر تبدیل شدن به آثار بزرگ / جنگ، فرصت نویسندگی / نمیدانم این همه تکرار اثر کرده یا نه / کمنصیبترین ملتها / کتابنخوانی / کتابخوانی، عقبتر از نشر کتاب / کتاب جزء «لوازم» زندگی است / با این همه شاعر و نویسنده ... / مثل خوردن و خوابیدن / مردم را معتاد کنید / انقلاب کمکار! / کتابهای دینی بدون افراط و تفریط / انقلاب بیرمان / جلال؛ سرآمد رماننویسهای ایران / چهلتکهنویسی / دستان خالی را با ترجمه خوب پر کنید / حاضرم صد بار تشکر کنم / پیدا کنید و ترجمه کنید / عقب ماندگی در نمایشنامهنویسی / فقط تهرانیها نویسندهاند؟ / ادبیات ضدجنگ / ارجاعات.
فصل چهارم: چه باید کرد؟
زبان انقلاب و جنگ، فقط زبان هنر است / نقاط اوج را سوژه کنید / نمایاندن آنچه شاهدان هم نمیبینند / دستمان از قصه خالی است / قصه؛ جذابتر از موسیقی / مگر جامعهای میتواند بدون قصهنویسی باشد؟ / داستان و قصه برای بیان تاریخ / داستان؛ ابزار تبلیغ انقلاب / رمان؛ جامع شرایط بیان هنری / رمان میماند / با این داعیه نمیشود رمان نداشت / ترجمه رمان خوب / ترجمه کتاب به زبانهای دیگر / کانال وحدت جوامع اسلامی / کتابهایی که نداریم / اولویتها / پیشرفت بدون
عنوان کتاب: من و کتاب
هنر ممکن نیست / انتخاب بهترین کارها / سر بیصاحب نتراشید / کتابهای بیهوده / چاپ ارزان / کار در زمینه کودکان / حداقل ده برابر / تیراژهای سیصد هزارتایی / چاپ کتاب، صدقه جاریه است/ هزینه فرهنگی، سود اقتصادی / یارانه برای خرید کتاب / راههای فروش / کتابهای جیبی و وقتهای مرده / عرضه کتاب در قطار، مترو، اتوبوس و ادارات / برگزاری مسابقات کتابخوانی / نمایشگاه دائمی، هفته کتابخوانی / تنپروری ذهنی / ساعت کتابخوانی در مدارس / کتابخوان درست کنیم، کتاب خودش میآید / برای چند آدامس چقدر پول میدهید؟ / کتابهای بیست جلدی را چگونه بخوانیم؟ / مطالعه تاریخ معاصر / کتاب خواندن غیر از درس خواندن است / بدون مطالعه نباید خوابتان ببرد / کارهایی که معمول نیست / کتابخوانی برای کودکان / ارجاعات.
فصل پنجم: دستنوشتهها
پیشانی شیشهای / گزارش یک بازجویی (از یک سرهنگ اسیر عراقی) / هنگ سوم / اردوگاه عنبر / خط فکه / مدال و مرخصی (11 یادداشت از یک اسیر عراقی) / عبور از آخرین خاکریز / نجیب / نونی صفر / جنگ خیابانی / فرمانده من / جشن حنابندان / یادداشتهای خرمشهر (یادداشتها و نامههای شهید مرادی) / زنده باد کمیل / تیپ 83 / یادداشتهای ناتمام / شب آتش / جنگ پابرهنه / سفر به قبله / تپههای لاله سرخ / سفر به قلهها (پنج گزارش جنگی) / پابهپای باران / خداحافظ کرخه / جدال در زیویه / یاد یاران / شانه زخمی خاکریز / پرواز شماره 22 (خاطرات عصام عبدالوهاب الزبیدی) / سفر به شهر زیتون / دشت شقایقها
فصل ششم: دستخط
پنجشنبه 20 آبان ماه 1400* شماره 55، هفته هشتم* راهبر
قنوت عشق
مبارزه روحانیون در جبهه های هشت ساله ما مردانه بود. یک دست و یک رنگ، درست مثل دل بسیجی ها؛ بسیجی هایی که رو به دل امام خویش «قنوت عشق» می گرفتند. «تیپ 83» نام کتابی است که ما را به دیدار بعضی از آن مردانگی ها می برد. کتاب تیپ 83، دومین مجموعه از خاطرات روحانیون رزمنده است که از طرف واحد ثبت خاطرات تیپ مستقل 83 امام جعفر صادق (ع) (روحانیون رزمی- تبلیغی) در سال 1370 تهیه، جمع بندی و تدوین شده است. تمام مطالب کتاب تیپ 83، براساس گفته راویان نگاشته شده است. سیدمحمدعلی دیباچی آن را تقریر کرده و در 12 قسمت خواندنی کرده است.
متن تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب تیپ 83
شرح خاطرات طلاب رزمنده جوان که ضمناً شرح گوشههایی هرچند کوتاه از مجاهدات معصومانه آنان نیز هست، در این کتاب با قلمی و تقریری شیوا به نگارش آمده است. این شیوهی نو است که روایت از کسی و تقریر از کس دیگری باشد. این قلم اگر پختهتر شود بسی شیواتر خواهد شد. خیلی از خواندن این کتاب محظوظ شدم، چون روحانی در این کتاب درس دین و معرفت را در خطرناکترین جاها میدهد و در آزمایش های دشوار زندگی با مردم شریک میگردد. این طلبههای جوان و خوش روحیهاند که اگر مدارج تحصیل را طی کنند رهبران برجسته باب انقلاب و جمهوری اسلامی خواهند شد و روحانیون پرچمدار دین زندگیساز. حوزهی علمیه بیشک از پرورش چنین طلاّب و روحانیونی به خود میبالد و احساس رضایت از انجام وظیفهی تاریخی خود که همواره بحمدالله بدان موفق بوده است میکند. تصادف جالبی بود که توفیق مطالعه این کتاب در ایام 15 شعبان و مابعد آن که بهزیارت قم رفته بودم، دست داد.»
اشاره * یادداشت تیپ * آن لحظههای پاکی و بیباکی * روشن تا صبح * هفت تن آل صفا * تا آن طرف موانع * ارتشی بسیجی * قنوت اخلاص * یک ساقه و یک گل* آن وقت بود که تو آمدی * هدیهای از دل خاک * خواستههای سید * حرفهای صادق * نامه درخواست.
گزیده کتاب تیپ 83
در صفحه 171 کتاب می خوانیم:
«جمال خانی»، فرمانده گردان، عده ای از نیروها را تازه به جبهه آورده بود؛ اما دل پری داشت. به من می گفت «حاج آقا، بعضی ها فکر می کنند ما بچه هاشون رو به جنگ می فرستیم و خودمون کنار می کشیم. این بار دیگه من نمی خوام برگردم. دعا کن زودتر شهید بشم که این حرف ها رو هم نشنوم.». و همان روزها بود که شهید شد. توی شلمچه، ده نفری رفته بودیم در یک سنگر سه چهارنفره. خمپاره ها مثل برگ ریزان خزان، نامنظم و انبوه فرو می ریختند و همه جا را زیر ترکش و گرد و خاک گرفته بودند.
بچه های گروهان ما - حضرت ابوالفضل (ع) - که تازه آنجا مستقر شده بودند، به سرو وضع سنگرها و کانال ها و... سروسامان دادند. بچه ها، در آن کانال پرپیچ وخم، تونلی را که سروته اش در برخورد اول معلوم نبود، دامی برای عراقی هاکنده بودند. گشتی های عراقی که از آنجا می گذشتند، سرکی به تونل میزدند؛ اما اگر وارد می شدند، راه خروجی را گم می کردند، و بچه ها هم همیشه در کمین چنین موقعیت هایی بودند.
عراقی ها تا می رفتند راه را پیدا کنند، بچه ها تونل را محاصره کرده بودند و همه را اسیر می گرفتند. عراقی ها، حتی اگر از روی تونل هم رد می شدند، گیر می افتادند؛ چون تا پیدایشان می شد، بچه ها در تونل مخفی می شدند. آن وقت، از دو طرف به آنها حمله می کردند. وقت دارد می گذرد، و من هنوز نرسیده ام. افکارم دست خودم... .
عنوان کتاب: تیپ 83
نویسنده: محمدعلی دیباجی
و در جای دیگری از کتاب می خوانیم:
«نیمه همان شب، حاج رسول منو بیدار کرد. گفتم:«چه خبره حاجی؟» گفت: «بیا وضو بگیریم!» به دنبالش رفتم و هر دو وضو گرفتیم. بعد برگشت و به من گفت:«قاعد، با من کاری نداری؟» گفتم: «چطور حاجی؟» گفت: «ما دیگه فردا می رویم. دیگه همدیگه رو نمی بینیم.» گفتم:«حاجی شوخی نکن! این حرفا چیه؟ گفت: نه، اگه می خوای بیا خداحافظی کن.هر چه می خواهی بگو، فردا پشیمون می شی!» جوری می گفت که منو به اشک انداخته بود و بالاخره دست به گردنش انداختم و خداحافظی کردم. فردای اون روز، نزدیک غروب، بچه ها خبر شهادت اونها رو زمزمه می کردن.»
پنج شنبه 13 آبان ماه 1400* شماره 48، هفته هفتم* راهبر
جنگ به روایت دختر هفده ساله
کتاب «دا» ، خاطرات سیده زهرا حسینی از روزهای آغازین جنگ تحمیلی در دو شهر بصره و خرمشهر است و سالهای محاصره خرمشهر توسط نیروهای عراقی محور مرکزی کتاب را تشکیل میدهد. حسینی در آن زمان دختر هفده سالهای بوده و گوشهای از تاریخ جنگ را بازگو میکند که غالباً به اشغال و فتح خرمشهر مربوط میشود. حسینی در این کتاب، خاطرات خود از روزهای آغاز مقاومت و روزهای پس از آن را با جزئیترین موارد روایت میکند تا آنجا که این گونه جزیینگری و بیان لحظه به لحظه وقایع باعث شده تا بسیاری آن را رمان بنامند؛ حال آنکه این کتاب سراسر مبتنی بر رویدادهای واقعی و خاطرات سیده زهرا از آن روزهاست. راوی در آن روزها تنها 17 سال داشته و اهمیت این کتاب شاید در این باشد که وقایع جنگ ما برای اولین بار از زاویه دید یک دختر نوجوان روایت شده است؛ خاطراتی که راوی حدود 20 سال آنها را درون سینه خود همچون یک راز حفظ کرد و حرفی از آن نزد. در این کتاب ناگفتههایی از جنگ بیان شده که تاکنون کسی از آنها حرف نزده است.
واژه دا، در زبان لری، لکی و کردی به معنی مادر است و حسینی که خود یکی از کردهای پهله زرین آباد استان ایلام است، با انتخاب این عنوان سعی کرده به موضوع مقاومت مادران ایرانی در طول جنگ ایران و عراق بپردازد.
ســـیده زهــــرا حسینی تـمـــام ســــعی خــــود را در تـوصـــیف شخــصیت هــای زنـــده و واقـعــی و نــه پــردازش و ســاخت آنهــا بــه کــار بــسته و بــه طور مستقیم و غیرمــستقیم، تــصویرهای زیــادی از آن هــا را بــه نـمــایش مـــی گـــذارد و گــاه از طریـق گفـت وگـو و عملکـرد داسـتانی آنـهـا را نمایان می کند. گـفـت وگـوهـا در ایـن کـتـاب بیـشترین نقـش را در شخـصیت پـردازی غیـر مـستقیم بـر عهـده مـی گیرنـد و ایـن امـر بـه روایــت، قــدرت اقنــاع کننــدگی بیــشتر مخاطــب مــی افزایــد. شخــصیت هـــای ایــن کـتــاب را در چـهــارگروه، دســـته بـنــدی کــرد. دســته نخست، خـــانواده زهـــرا و آشــنایان و اطرافیــان او را شــامل مــی شــوند و فــصل اول و دوم «دا» در شــناخت دقیــق آنهــا تنظــیم شــده اســت. گـروه دوم، اشخاصی گذرا هـستند کـه بـه طـور معمـول در یـک یـا چنـد بنـد، حـضوری فعـال دارنـد و بعد هـم مـی رونـد و گـاهی وقـت هـا در ادامـه روایـت، تنهـا در چنـد جــا راوی از آن هـا نــامی بــر زبــان مــی آورد. دســته سـوم، آنهـایی هـستند کـه راوی در شـهر جنـگ زده خرمـشهر بـا آنـان آشـنا مـی شـود. گـروه چهـارم، کشته هـا و شـهدای آشـنا و ناآشـنایی هـستند کـه سـیده اعظـم حـسینی، آنهـا را چیـنش مـی کنـد تـا افزون بــر بـازسـازی و بـازآفرینی خـاطرات بـه فـضاسازی و صـحنه پـردازی ایـن اثـر نیـز کمـک کنــد. بیشتر شخـصیت هـای «دا» ایـستا هـستند. ایـن افـراد تـا پایـان تغییـر نمی کننـد و مـتحـول نمـی شــوند. اشــخاص «دا» همــه انــسان هــای عــادی و هــم ســطح اشــخاص معمــول جامعــه هـــستند و تـنهــا تـنــوع دیــدگاه هاســت کــه آنــان را از هــم متمــایز مـی کنـد.
در «دا» از روش شخــصیت پــردازی مــستقیم بــسیار اســتفاده شــده اســت.
بیانات رهبر معظم انقلاب درباره کتاب «دا»:
«کتاب «دا» که حقاً و انصافاً کتاب بسیار خوب و قابل طرح در سطح جهانی است، مربوط به بخش کوچکی از وقایع جنگ تحمیلی است و این نشان می دهد که هشت سال دفاع مقدس دارای ظرفیت تولید هزاران کتاب به منظور انتقال فرهنگ و ارزشهای اسلامی و انقلابی به جامعه و جهان است... این کتاب در گستره کشور هنوز شناخته نشده است؛ در حالی که چند صدهزار تا حالا چاپ کردید. اگر «دا» شناخته شود، میلیونها نسخه از این کتاب فروش خواهد رفت و میلیونها نفر از محتوای این کتاب بهره خواهند برد... شما هزار کتاب «دا» میتوانید تولید کنید. «دا» یک رگه ارزشمند است که در معدن پیدا کردید، این راه را ادامه دهید.»
بخش هایی از کتاب دا:
از آسمان خون میچکید
وضعیت شهر روز به روز وخیمتر میشد و خط درگیری گستردهتر. یکبار جلوی چشم خودم یک وانت زن و بچه که کیپ هم ایستاده بودند و میخواستند از توی محلهشان خارج شوند، با گلوله توپ که درست به وانت خورد، تکه پاره شدند و رفتند هوا. گوشت و مو و خون بود که به در و دیوار و زمین چسبید. انگار از آسمان خون میچکید. جز اشک و آه و ناله دیگر چیزی نبود و کاری از دستم نمیآمد. خیلی حالم خراب شد، خیلی.
خیلیها توی خواب شهید شده بودند...
احساس کردم، داغ شدم. انگار که میسوزم. تا چند لحظه احساسم این بود که کشته شدهام. ولی وقتی صدای تکبیر شنیدم، فهمیدم نه، زندهام. گرد و خاک سنگینی که فضا را گرفته بود، به تاریکی دامن میزد. نمیدانم چطور در آن خاک و دود خفه نشدم. بلند شدم و شروع کردم به دویدن. نمیدانم روی جسدها، آدمها، اسلحهها، پا میگذاشتم یا نه. نه آدم میدیدم، نه دیوار. فقط میخواستم از آنجا بیایم بیرون و از مدرسه دور بشوم. نفسکشیدن سخت و سنگین بود. آمدم توی حیاط. چون مسیرشلیک را دیدم و حتی زوزه گلوله آرپیجی را که در دو، سه متری من منفجر شد، شنیدم، مطمئن بودم که از توی خود راهرو این شلیک صورت گرفت. همان جا شستم خبردار شد آن کسی که با فحش و بد و بیراه ما را راهی ساختمان کرد، جزء نیروهای ستون پنجم بوده و قصد داشت تا همه ما را جمع و نیت پلیدش را عملی کند.
عنوان کتاب: دا
خاطرات سیده زهرا حسینی
نویسنده: سیده اعظم حسینی
ناشر: انتشارات سوره مهر
*ششم آبانماه سالگرد رونمایی از این اثر است.
نیروهایی که زنده مانده بودند، با کسانی که از بیرون، خودشان را رساندند، شروع کردند به بیرونآوردن زخمیها. خیلیها توی خواب شهید شده بودند. از بچههای امیدیه محمد کرمی، غلامرضا حیدری، اسماعیل فرهادی و مهدی مصطفوی شهید شده بودند. احمد شاکری، امیرحسین خطیبی، عظیم نساج، محمدناصر شهابی و خسرو کاووسی هم زخمی بودند.
جوایز
دومین جایزه ادبی جلال آلاحمد برگزیده و شایسته تقدیر شناخته شد.
این کتاب در سیزدهمین دوره جایزه کتاب سال دفاع مقدس به عنوان اثر برگزیده در بخش خاطرات دیگرنوشت انتخاب شد.
کتاب سال 1388.
جشنواره کتاب سال شهید غنیپور.
شایسته تقدیر در نخستین دوره جشنواره لوح و قلم.
پنج شنبه 6 آبان 1400*شماره 41، هفته ششم*راهبر
شکوه شرق به روایت فلسفه غرب
این کتاب حاوی تفسیری صریح و روشن در مورد مهاتما گاندی و ایده آل های او توسط رومن رولان فیلسوف برجسته فرانسوی نوشته شده است. به عنوان یک اروپایی بزرگ و معاصر مهاتما ، نظرات وی از ارزش ویژه ای برخوردار است. این دو یکدیگر را کاملا درک کرده اند و دانشمند بزرگ غرب از چشمه های آن روح بسیار فرهیخته و اختصاصی الهام گرفته است. رومن رولان ضمن ابراز تحسین خود از رویکرد اخلاقی گاندی به دین و سیاست و آمادگی خود برای قربانی کردن همه چیز به خاطر حقیقت، از نقل قول آزادانه از تاگور و اندروس که برخی از تصمیمات سیاسی گاندی را نقد می کنند ، دریغ نمی کند. او همچنین بیان می کند که چگونه سیاست انگلیس گاندی را وادار کرد که از نگرش همکاری وفادار با انگلیس بر نگرش عدم همکاری خشونت آمیز استفاده کند.
کتاب با عبارت زیر آغاز می شود:
«چشمان آرام و کدر. کوتاهقد و ضعیفالجثه، با صورت لاغر و گوشهای بزرگ برگشته. شبکلاهی سفید بر سر و جامه سفیدی از پارچه خشن در بر، پابرهنه، غذایش برنج است و میوه، و بهجز آب نمیآشامد. روی زمین میخوابد، کم میخوابد و دائم کار میکند. گویی جسمش به حساب نمیآید. در برخورد اول هیچ چیز در او جلب توجه نمیکند مگر حالت صبری عظیم و عشقی بزرگ.
عنوان کتاب: مهاتما گاندی
مولف: رومن رولان
مرتجم: محمد قاضی
ناشر: نشر روزبهان
پیرسن که وی را در سال 1913 در افریقای جنوبی میبیند به یاد سن فرانسوا داسیز میافتد. به سادگی کودکان است، و حتی با رقیبان خود نیز مهربان و مودب. صمیمیتی بیشائبه دارد. با فروتنی تمام و به انتقاد از خود میپردازد و بهقدری وسواسی است که شکاک به نظر میرسد و گویی با خود میگوید: من اشتباه کردهام.»
کتاب در پنج بخش نوشته شده و موخرهای هم با عنوان «گاندی پس از آزاد شدن از زندان» در پایان کتاب آورده شده است. در بخشهای مختلف کتاب هم مروری بر زندگی گاندی صورت گرفته و هم به مهمترین عقاید و نقاط عطف فعالیتهای او پرداخته شده است و روایت رولان غالبا شکلی داستانی دارد.
در قسمتی از بخش پنجم کتاب آمده: «از آن به بعد، صدای حواری خاموش شده است. گفتی جسم او را گوری مدفون ساختهاند، لیکن گورها هرگز نتوانستهاند فکرها را در خود مدفون سازند. روح نامرئی او همچنان به زنده کردن جسم عظیم هند ادامه میدهد. صلح، عدم زور و تحمل رنج، یگانه رسالتی است که از زندان میآید. مردم این رسالت را پذیرفتهاند. این شعار از یکسر کشور به سر دیگر منتقل شده است. سه سال قبل با توقیف گاندی مملکت به خون کشیده شد. وقتی در ماه مارس 1920 خبر توقیف گاندی شایع شد مردم قیام کردند. اکنون حکم صادره در احمدآباد از طرف ملت هند با سکوتی مذهبی شنیده شد. هزاران هندی با شعف و نشاطی آرام خویشتن را داوطلبانه به زندان انداختند. عدم زور و تحمل رنج... شاهد مثال فوقالعادهای بود که نشان داد سخنان روحانی گاندی تا چه اندازه در اعماق ملت هند رسوخ کرده است.
نظر مقام معظم رهبری درباره کتاب مهاتما گاندی:
رهبر انقلاب در دیدار با خانواده شهید مطهری، با ذکر خاطرهای در خصوص شرححال نویسی با اشاره به کتابی از رومن رولان، میگوید: یک وقت به یکی از این آقایان اهل قلم و ادبیات که می گفت می خواهم شرح حالی از امام بنویسم گفتم، اگر می خواهی از امام شرح حالی بنویسی حتماً کتاب «مهاتما گاندی» را که «رومن رولان» نوشته بخوان. انصافاً «رومن رولان» در تصویرسازی آدم فوق العاده ای است. هم در رمان هایش این طور است. هم در شرح حال هایش، «رومن رولان» یک، دو سه رمان بزرگ خوب دارد که از لحاظ داستانی، در حد رمان های درجه یک دنیا نیست اما از لحاظ تصویر و توصیف... به خصوص تبیین آن خصوصیات روانی و فکری چیز فوق العادهای است...راجع به گاندی من خیلی کتاب خواندهام اما هیچ کدام به خوبی این کتاب نبود. نویسنده مدت کوتاهی به هند رفته و شخصیت گاندی را ـ شخصیت معنوی او را ـ اندازه گیری کرده و با بهترین بیانی توصیف نموده است...
رومن رولان در سال 1866 در شهر کلامسی، در ایالت بورگونی، در خانواده بورژوایی مرفهی به دنیا آمد. در چهارده سالگی به همراه خانوادهاش برای تحصیل راهی پاریس شد. در نوجوانی با افکار باروخ اسپینوزا آشنا شد و لئو تولستوی را کشف کرد. در 1889 در رشته تاریخ ادامه تحصیل داد و در 1895 به رم رفت و در رشته هنر مدرک دکترا گرفت. رساله دکتری او درباره تاریخ اپرای اروپا پیش از ژان باتیست لولی و آلساندرو اسکارلتی است.
رولان پس از اخذ دکترا، سه سال در «مدرسه عالی» به تدریس تاریخ هنر اشتغال داشت و از آن پس دورهای کوتاه در دانشگاه سوربن تاریخ موسیقی تدریس کرد و سپس در 1912 به نوشتن روی آورد و طی هشت سال، تا 1904، رمان 10جلدی ژان کریستف را به رشته تحریر درآورد.
رومن رولان انسان صلحدوستی بود. او به دعوت ماکسیم گورکی در سال 1935 به شوروی رفت و با استالین ملاقات داشت. علیرغم تمایل به اندیشههای مارکس، علیه استالین و حکومت شوروی مقالات متعددی انتشار داد. در 1914 به سوئیس رفت و 23 سال از عمر خود را در آنجا گذراند. در همانجا با مهاتما گاندی آشنا شد.
پنجشنبه 29 مهرماه 1400*شماره 34، هفته پنجم* راهبر
روایت 1 از 23
کتاب آن بیست و سه نفر اثر احمد یوسف زاده حاوی خاطرات بیست و سه نوجوانان است که توسط ارتش بعث، در عملیات بیت المقدس به اسارت درآمدند و دیکتاتور عراق سعی داشت از این نوجوانان برای ایجاد جنگ روانی علیه ایران استفاده کند.
کتاب آن بیست و سه نفر اما به جز روایت ماجرای اسارت نوجوانان کرمانی، پرده از فراتر بودن جنگ به آنچه در جبهه ها اتفاق میافتد نیز برمی دارد. یوسف زاده وقتی از مهر مادرش مینویسد که دل کندن از کوچکترین فرزند برایش دشوار است، وقتی از مادر «اکبر دانشی» مینویسد که به واسطه برادرش به او پیغام داده که بعد از مرگ پدر، تو تنها نان آور خانه ای و دلخوشی خانواده شش نفره به توست و ما را به که میسپاری، و ده ها اتفاق دیگر از این دست، آن ها را به خوبی به تصویر کشیده و مخاطب، خیلی خوب میفهمد که جنگ صرفا «خط مقدم» نیست و تا عمق شهرها و روستاها نیز امتداد پیدا می کند.
نثر کتاب ساده و قابل درک است و از روحیات، احساسات و ترس های نوجوانانی می گوید که در یکی از بدترین اتفاقاتی که می تواند برای هر کشوری بیفتد، تنها افتاده اند و به دست دشمن اسیر شده اند. خبری از سربازان با تجربه و صبوری های استراتژیک نیست؛ در عوض هر چه که از آن ها سر می زند، شهامت و پایمردی خالص است. ایستادگی در اوج ترس و دست و پنجه نرم کردن با مشکلات اسارت، وقایع و رویدادهایی که طی آن اتفاق می افتاد، برخورد گروه ها و احزاب مختلف که در آنجا اسیر بودند و تلاش های دولت بعثی برای تضعیف روانی ایران به وسیله آنان و دیگر اسرا، ترکیبی دلهره آور و در عین حال غرورآمیز از رشادت و دلیری های نوجوانانی است که "احمد یوسف زاده" با بیانی گرم و صمیمی در کتاب "آن بیست و سه نفر" به خوانندگان عرضه داشته است.
در روزهای پایانی 93 و آغازین 94 با شیرینی این نوشته شیوا و جذاب و هنرمندانه، شیرینکام شدم و لحظه ها را با این مردان کم سال و پرهمت گذراندم. به این نویسنده خوش ذوق و به آن بیست و سه نفر و به دست قدرت و حکمتی که همه این زیبائی ها، پرداخته سرپنجه معجزه گر اوست درود می فرستم و جبهه سپاس بر خاک میسایم. یک بار دیگر کرمان را از دریچه این کتاب، آنچنان که از دیرباز دیده و شناختهام، دیدم و منشور هفت رنگ زیبا و درخشان آن را تحسین کردم.
همه راه ها، به جز راهی که به اسارت ختم میشد، یکی بعد از دیگری بسته شده بود. تن دادن به اسارت آخرین راهی است که یک جنگجو به آن میاندیشد. اما، وقتی خشاب هایت خالی باشد و تانک های دشمن محاصره ات کرده باشند و پیاده نظام آنها لوله تفنگش را به سویت نشانه رفته باشد، تن دادن به اسارت اولین فکری است که مثل طوفان توی مغزت میپیچد و دیوانهات میکند.
نام کتاب: کتاب آن بیست و سه نفر
نویسنده: احمد یوسف زاده
ناشر چاپی: انتشارات سوره مهر
تعداد صفحات: 408
دیدن دشمن از نزدیک حس غریبی دارد. استشمام بوی ادکلنی که زده است، نحوه لباس پوشیدنش، طرز نگاه و رنگ پوستش، تن صدا و زبان گفت وگویش، همه و همه به تو میگویند که دشمن در یک قدمی توست؛ دشمنی که همیشه به او فکر کرده ای، دشمنی که تا آن لحظه فقط انفجار توپ و خمپاره اش را دیده ای حالا تفنگش را از فاصله دو متری به طرف تو گرفته است و از تو میخواهد دست هایت را بالا ببری و تسلیم او بشوی.
سرباز عراقی تفنگش را به سمت من و حسن، که اکبر را با خود میبردیم، گرفت. دستور داد اکبر را روی زمین بنشانیم. نشاندیم. سرباز خیره شده بود به من و داشت قد و قامتم را نگاه میکرد. از نگاهش معلوم بود دیدن من برایش غیر منتظره است. لابد او از ایرانی ها تصویر دیگری در ذهن داشت و دیدن من، که نوجوانی بودم لاغر و استخوانی، با تصویر خیالی او همخوانی نداشت. نزدیکتر شد. چشمش افتاد به سربند سبز «یا زهرا» که بسته بودم روی کلاه آهنی ام. غیظش گرفت. به تلخی خواست بازش کنم. کردم. سرباز نزدیکتر شد. نگاهش پر بود از ترحم. داشت به عربی چیزهایی میگفت. فقط معنای «طفل صغیر» را از همه حرفهایش فهمیدم. او دلش به حال من سوخته بود. به همین دلیل نزدیک آمد و صورتم را بوسید و گفت: «الله کریم!» این لفظ امیدوارکننده را سرباز عراقی درست همانجایی به من گفت که شب قبل من به اسیر عراقی گفته بودم «لا تخف» و او به زنده ماندن امیدوار شده بود. روزگار چقدر زود کار من را جبران کرده بود!
اسامی آن 23 نفر:
- علیرضا شیخ حسینی - محمد ساردوی - ابوالفضل محمدی - حمید تقیزاده - منصور محمودآبادی - عباس پورخسروانی - سید عباس سعادت - یحیی دادی نسب (قشمی) - حسن مستشرق - احمدعلی حسینی - محمد باباخانی - یحیی کسایی نجفی - رضاامام قلیزاده - حمیدرضا مستقیمی - حسین قاضیزاده - مجید ضیغمی نژاد - جواد خداجویی - محمود رعیت نژاد - سید علی نورالدینی - محمد صالحی ـ حسین بهزادی ـ احمد یوسف زاده مولایی ـ سلمان زادخوش.
پنج شنبه 22 مهرماه 1400* شماره 27، هفته چهارم* راهبر
من زنده ام کتابی زیبا و خواندنی است. معصومه آباد به همراه شمسی بهرامی، فاطمه ناهیدی و حلیمه آزموده در یک قفس زندانی بودند. چهار نفر با تفکرات و سلایق مختلف که همراهی چهارساله، آنان را در مقابل همه چیز همدل و همزبان کرد. حتی اتهامشان نیز شبیه هم بود: عشق به امام و انقلاب و جمهوری اسلامی. "معصومه آباد"، نویسنده کتاب، دختر پرافتخار و غیور ایران، زمانی که تنها هفده سال داشت به اسارت ارتش بهث عراق درآمد. او به همراه سه بانوی امدادگر ایرانی که از سوی هلال احمر در جبهه ها مشغول خدمت داوطلبانه بودند، توسط بعثی ها اسیر گرفته شدند.
معصومه آباد می گوید: «با خودم عهد بستم که حقیقت را هم چنان که دیده و شنیدم بدون اغراق بگویم. مبالغه آفت حقیقت است. آن جایی که گریه کردم، می گویم گریه کردم و آن جا که ترسیدم، می گویم ترسیدم!» لحن اثر پا به پای احوال نویسنده و عرصه های مختلفی که تجربه می کند پیش می رود.
عنوان کتاب که بر روی جلد چاپ شده، دستخط معصومه آباد است. آن روز که برای فرار از بی خبری مفقودالاثری برای خانواده اش یا هر کسی که می توانست فارسی بخواند نوشته بود: «من زنده ام. معصومه آباد.»
خانم آباد در ابتدای کتاب نوشته است:
«سال ها بود سنگینی کلمات را بر شانه می کشیدم و هر روز خسته تر و خمیده تر می شدم. یک روز که قدم زنان با این کوله بار سنگین از پیاده رو خیابان وصال می گذشتم، به آقای مرتضی سرهنگی - گنجینه معرفتی شهدا، جانبازان و آزادگان - برخوردم. از حال من پرسید. گفتم هرچه می روم و هرچه می گذرد این بار سبک نمی شود. گفت باری که روی شانه های توست فقط از آن تو نیست. باید آن را آهسته و آرام زمین بگذاری و سنگینی آن را با دیگران تقسیم کنی. آن وقت این خاطرات مانند مدال افتخاری در گردن همه زنان کشورمان خواهد درخشید.»
نظر رهبر انقلاب درباره این کتاب:
«کتاب را با احساس دوگانه اندوه و افتخار و گاه از پشت پرده اشک خواندم و بر آن صبر و همت و پاکی و صفا و بر این هنرمندی در مجسم کردن زیبائی ها و رنج ها و شادی ها آفرین گفتم. گنجینه یادها و خاطره های مجاهدان و آزادگان، ذخیره عظیم و ارزشمندی است که تاریخ را پربار و درسها و آموختنی ها را پرشمار میکند. خدمت بزرگی است آنها را از ذهن ها و حافظه ها بیرون کشیدن و به قلم و هنر و نمایش سپردن. این نیز از نوشته هایی ست که ترجمه اش لازم است. به چهار بانوی قهرمان این کتاب به ویژه نویسنده و راوی هنرمند آن سلام می فرستم.»
و در دیدار با خانواده معصومه آباد فرمودند: «بنده این کتاب را در 2 روز خوانده ام»
در بخشی از کتاب می خوانیم:
موسم مهر و مدرسه در سال 1359 با صدای میگ های بمب افکن عراق آغاز شد و با به پرواز در آمدن هواپیماهای میگ بمب افکن عراقی، صدایی که شنیدنش خارج از توان بود در شهر پیچید. زنگ مدرسه با خمپاره هایی که پشت پای هر دانش آموز زمین را می شکافت به صدا درآمد. کسبه وحشتزده کرکره مغازهها را پایین میکشیدند و سراسیمه به سوی خانه و خانواده های خود میدویدند اما کسی نمی دانست این صدای مهیب و وحشتآور از کجاست. بعضی ها می گفتند انفجار رخ داده اما بعضی که بیشتر می دانستند می گفتند دیوار صوتی شکسته است. رادیو به جای آهنگ مهر و مدرسه مارش آماده باش و آژیر قرمز و هشدار حمله هوایی را پخش میکرد. در فاصله کوتاهی بوی مرگ در تمام کوچه و خیابان ها پیچید و صدای ضجه مادران داغدیده و کودکان وحشت زده همراه با صدای پی در پی خمپاره ها گوش شهر را پر کرد. تن مردم بی دفاع، سپر گلوله ها شده بود تا شهر نمیرد و آرام بماند.
پیام افتتاح مدرسه، کلاس و درس که همیشه از زبان رئیس آموزش و پرورش شنیده میشد این بار با خبر شهادت رئیس آموزش و پروش همراه بود. صمد صالحی و سی نفر از همکارانش شروع سال تحصیلی را با خون سرخشان به همه دانشآموزان آبادان تبریک گفتند و این چنین بود که مدرسه، جبهه و اسلحه جای قلم را گرفت. بوی باروت جای بوی کتاب نو را. لباس بسیج جای روپوش مدرسه و نیمکت ها سنگر شدند. شهادت، مشق شد و معلم، فرمانده و دانشآموز و دانشجو شهید شدند.
جنگ، همه را غافلگیر کرده بود؛ از معلم و کاسب و مهندس و دکتر گرفته تا پیر و جوان و مادر و بچه. صدام مثل اژدهای آدمخوار به جان شهرها افتاده بود و همچون مارهای سیری ناپذیر ضحاک؛ خود را با خون فرزندان این مرز و بوم سیر میکرد.
عنوان کتاب: من زنده ام
نویسنده: معصومه آباد
ناشر: نشر بروج
*برگزیده سیزدهمین دوره جایزه کتاب سال دفاع مقدس
*نشر صوتی شادان پژواک این کتاب را با گویندگی صبا راد به صورت صوتی منتشر کرده است.